کدام شغل از نظر اسلام واجب است؟
*** «رمز موفقیت در تحصیل، ترکیب چهار عامل است : استعداد و توانایی؛ علاقه و انگیزه؛ تلاش و پشتکار؛ توکل به خدا و استعانت از او »***
از مکاتبه تان با ما، که نشانگر اعتماد شما به این مرکز است خرسندیم و خوشحالیم مخاطبمان فردی است که در مواجهه با دغدغه های ذهنی اش، اقدام به مشاوره خواهی می کند. این را بدانید که یکی از نشانه های افراد عاقل و پویا، کسب آگاهی در زمینه های مورد نیاز است. به خاطر این فهم زیبا به شما تبریک می گوییم و امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.
از مکاتبه تان با ما، که نشانگر اعتماد شما به این مرکز است خرسندیم و خوشحالیم مخاطبمان فردی است که در مواجهه با دغدغه های ذهنی اش، اقدام به مشاوره خواهی می کند. این را بدانید که یکی از نشانه های افراد عاقل و پویا، کسب آگاهی در زمینه های مورد نیاز است. به خاطر این فهم زیبا به شما تبریک می گوییم و امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.
*** پرسشگر گرامی؛ این نگاه دینی شما را تحسین می کنیم و لذت می بریم از اینکه می بینیم عاشقانه به فکر خدمت به دین اسلام و کشورتان هستید؛ در پاسخ به پرسشی که مطرح کردید، نکاتی را خدمتتان عرضه می داریم که توجه به آن ها برای انتخاب مسیر آینده تحصیلی و شغلی تان مفید خواهد بود :
1. قبل از هر چیز بهتر است بدانید هر علم و رشته ای که به نوعی به زندگی انسان و تعالی آن کمک کند و مخالف شرع و دین نباشد و انسان را به خدا نزدیک کند، تقدیس شده، ارزشمند و مورد احترام است. اگر تلاش تان برای تحصیل علم و یافتن شغل، در این راستا باشد، بدون شک، کارتان ارزشمند و مورد رضایت خداست. همچنین گفتنی است، جامعه (با در نظر داشتن مسائل شرعی) به تمامی علوم و تمامی تخصص ها و شغل ها نیازمند است؛ جامعه مدیر می خواهد، پزشک و داروساز می خواهد، روحانی و مبلغ دینی می خواهد، پرستار می خواهد، کشاورز می خواهد، معلم و استاد می خواهد، مهندس می خواهد، تاجر می خواهد، صنعتگر می خواهد، آرایشگر می خواهد، نانوا می خواهد، رفتگر می خواهد، پلیس می خواهد، آتش نشان می خواهد، سرباز و نیروی نظامی می خواهد، کارمند و کارگر می خواهد، بازاری می خواهد و …، و وجود همه این مشاغل هم ضروری است؛ شما به هر کسوتی (لباسی) که در بیایید و هدفتان جلب رضایت خالق باشد، و در شغلی که دارید کوتاهی نکنید و سستی به خرج ندهید، کارتان بی هیچ شکی خدمت به دین و کشور و خلق خداست و نزد خداوند اجر و پاداش فراوان دارد. نباید اینگونه فکر کرد که کار یک پزشک ارزشمند تر از کار یک کشاورز است و … ؛ این نوع مقایسه ها از پایه اشتباه و نادرست است. پس به تحصیل علم و کار کردن، نگاهی درست داشته باشید. شما در آینده ازدواج خواهید کرد و به عنوان مرد خانواده، بر شما واجب است که شغلی داشته باشید تا از رهگذر آن مایحتاج همسر و فرزندانتان را برآورده کنید و به دین و کشورتان نیز خدمت نمایید. پس داشتن شغل برای مواردی که ذکر شد، برای مردان واجب است؛ در مورد نوع شغل تان هم باید بر اساس ظرفیت ها و توانایی هایتان تصمیم بگیرید. مهم این است که شغل تان مخالف با موازین شرعی نباشد. این را نیز بدانید که دین، به عنوان راهنمای زندگی بشر است و این انسان ها هستند که به آن نیاز دارند و نه بالعکس. پس این که گفتید «شغلی که نیاز ضروری دین اسلام باشد»، معنایی ندارد و محل بحث نیست.
2. حکیم متأله و فرزانه عصر ما، آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) نظریه جامعی در ارتباط با علوم دارند؛ ایشان می گوید : «ما علوم غیر دینی و غیر اسلامی نداریم. تمام علوم، دینی و اسلامی هستند، چون مطالعه هستی، نوعی خلقت شناسی است و خلقت شناسی نمی تواند دینی و غیردینی باشد. ما علم طبیعت نداریم؛ علم خلقت صحیح است. در حوزه های علمیه قول (حرف و کلام) خداوند بررسی می شود و در دانشگاه ها فعل (کار) خداوند. عالمان دینی می گویند خدا چنین گفت ، دانشمندان (زمین شناس، هواشناس ، جامعه شناس، روانشناس و …) می گویند خدا چنین کرد. هر دوی این علوم دینی هستند. بنابراین علمی وجود ندارد که اسلامی نباشد، مگر اینکه کسی جهان بینی الحادی داشته باشد. دین ما چارچوب علوم را مشخص کرده است و خداوند عقل را به عنوان یک حجت در اختیار انسان قرار داده است تا به این علوم دست پیدا کند .انسانی که به خدا و مبدأ و معاد اعتقاد داشته باشد ، در هر علمی که مشغول به فعالیت شود و بداند که این جهان خالقی دارد، علمش دینی به حساب می آید. دانشجو باید بداند که همه چیز در ید مدیریت پروردگار است و میان باران و نماز باران ، بلایای طبیعی، معصیت و جهل انسانها و… رابطه وجود دارد. علومی که معروف به علوم سکولار شدند به این علت است که خالق بودن خدا و مبدأ و معاد را از آن ها زده اند و به جای علم خلقت، نام علم طبیعت بر آن گذاشته اند». این مطالب ذکر شد تا بگوییم شما در هر رشته تحصیلی (که پس از فارغ التحصیلی، منتهی به یافتن شغل می شود) مشغول باشید و بدانید سربند همه امور به دست خداست و این جهان مبدا و معادی دارد و حساب و کتابی در پیش است، در مدار دین حرکت کرده اید و ارزشمند است. هر علمی که انسان را به یاد خدا بیندازد مقدس است و علمی دینی به حساب می آید. (با توجه به تعریفی که ارائه شد).
3. شما برای انتخاب مسیر تحصیلی (که در نهایت معمولا منجر به یافتن شغل می گردد)، باید توجه اصلی خود را ابتدا بر روی استعدادها، توانایی ها و علایقی که منطبق با توانایی هایتان است، متمرکز کنید و بعد از آن نگاهی هم به آینده شغلی و بازار کار داشته باشید؛ افراد فراوانی هستند که تنها به فکر شغل و بازار کار بوده اند و پس از انتخاب رشته، متوجه شده اند که یا علاقه ای به آن رشته ندارند و یا توانایی های لازم برای تحصیل در آن رشته ای که به نظر خودشان بازار کار خوبی داشته در وجودشان نبوده و آن ها را نیز نتوانسته اند در خود ایجاد کنند. خیلی اوقات این دانشجویان از تحصیل انصراف می دهند، یا به خاطر نمرات کم اخراج می شوند. اگر هم فارغ التحصیل شوند، فارغ التحصیلی بی علاقه یا کم دانش هستند و این بی علاقگی و کم دانشی، بازار کار مناسبی در آینده برای آن ها ایجاد نمی کند؛ اما اگر کسی به رشته ای علاقه مند باشد و توانایی های لازم را برای تحصیل در آن رشته داشته باشد و تلاش هایش هم هماهنگ با علایق و توانایی هایش باشد، فارغ التحصیلی متخصص خواهد شد و تا بالاترین مدارج تحصیلی هم پیش خواهد رفت؛ فراموش نکنید که بازار کار برای فرد متخصص در هر رشته ای فراهم خواهد شد.
4. درست است که علاقه به یک رشته از عوامل موفقیت تحصیلی است، اما نکته ای که در دل این علاقه مستتر است، و برخی افراد، به آن توجهی نمی کنند، توانایی ها و استعدادهای فرد است که باید منطبق با علاقه اش باشد. اگر این توانایی ها در فرد نباشد، یا با تلاش هایش نتواند آن ها را در خود ایجاد کند، این علاقه ثمری نخواهد داشت و فرد را با شکست مواجه خواهد کرد. مثلاً افراد فراوانی هستند که علاقه به خلبانی دارند ولی توانایی های لازم را ندارند و با تلاش خود هم نمی توانند آن ها را ایجاد کنند؛ این افراد اگر به رشته خلبانی ورود پیدا کنند، نباید انتظار موفقیت از خود داشته باشند. خیلی اوقات هم برخی رشته ها و مشاغل در ظاهر (شهرت، درآمد زیاد و …)، جاذبه های زیادی دارند و افراد بدون توجه به استعدادهایشان تصور می کنند به آن رشته ها علاقه دارند و در آن موفق می شوند، ولی پس از ورود به آن و اشراف کامل پیدا کردن به آن رشته ها، می فهمند که این علاقه، واقعی نبوده است و شکست می خورند. این را فراموش نکنید که برای موفقیت در هر رشته ای، علاوه بر استعانت از پروردگار، باید مثلث «علاقه و انگیزه» ، «استعداد و توانایی» و «تلاش و پشتکار» را تشکیل دهید تا موفق شوید، هر کدام از این ها نباشد، احتمال موفقیت هم نیست. علاقه بدون توانایی و استعداد، کاری را پیش نمی برد؛ توانایی کاری را داشتن و بی علاقه بودن به آن هم همینطور؛ اگر هم علاقه و هم استعداد و توانایی باشد ولی سستی و تنبلی جایگزین تلاش و پشتکار شود هم نتیجه ای جز شکست در بر نخواهد داشت.
نویسنده : علی حسینعلی پور
کدام شغل از نظر اسلام واجب است؟