دین و اندیشه

آراستگی

پرسش و پاسخ

با عرض سلام مجدد پرسشی با شناسه ۱۰۴۶۹۴۴ در مورد احکام پوشش مطرح کرده بودم که خیلی از پاسخگویی سریع و مناسب شما متشکرم.
همانطور که مستحضر هستید قسمتی از پرسش با این عنوان مطرح شد:(حجاب آراسته و رنگی،حجاب شلخته و مشکی) که بخاطر درست و کامل مطرح نشدن سوال،موجب سوتفاهم و چه بسا رنجش خاطر شد و پاسخ کاملم رو دریافت نکردم.
به هیچ عنوان چنین منظوری نداشتم که چادر مشکی شلختگی یا افسردگی است و بعنوان پوشش برتر چندسالی است که انتخاب خودم بوده و بدون هیچ اجباری تمایل شدید به چادری بودن داشتم. بنابراین از بیان نامناسب سوال عذرخواهی میکنم.
در واقع سوال اصلی خودم رو بهتره اینطور مطرح کنم:
این روزها افراد مذهبی نظراتشون در مورد حجاب به دو دسته تقسیم میشه:
۱.دسته ای که معتقدند آقایون و خانم ها در عین رعایت احکام کامل پوشش(حدود و عدم جلب توجه) باید پوششی آراسته داشته باشند.اجازه بدهید سوالم رو با مثالی همراه بکنم: خانمی که چادری است و حتی پوشش تمام مشکی رنگ داره،اما در انتخاب چادر،روسری،مانتو،کیف و کفش نهایت دقت رو میکنه که لباس های متین در عین حال مناسبی باشند.و در دوخت چادر ،نحوه گرفتن اون، بستن شال و روسری و… نهایت دقت رو میکنه که حتما مرتب باشه. خب قاعدتا این خانم نباید احکام حجاب رو زیر سوال برده باشه اما حتما ما اون رو فردی خوش پوش خواهیم دانست.
در مورد آقایون همین طور،مثلا ست کت و شلوار و پیراهن و… .
۲.دسته دوم هم کسانی هستند که میگویند خیر،آراستگی و خوش پوشی هم نباید وجود داشته باشه حتی اگر کاری خلاف عرف و شرع صورت نگرفته چون این خودش مصداق جلب توجه است.
*بنابراین یکی از اساسی ترین قسمت های پرسش من که متاسفانه خوب مطرح نشد این بود که (آیا اسلام با آراستگی مخالف است؟) تا جاییکه در احکام دین مطالعه داشته ام همواره آراستگی و نظافت از مسائل مورد تاکید اسلام بوده و حتی در منش پیشوایان دین به موضوعاتی مانند خوش پوشی اشاره شده است.
و اگر نه آراستگی ایرادی ندارد،این آراستگی را باید چگونه تعریف کنیم که با خوش پوشی مدنظر غرب که در جلوه گری خلاصه میشود تفاوت داشته باشد؟
محدوده و شرایط آراستگی چیست؟
متاسفانه احکام کلی حجاب و پوشش و عدم توضیح جزئیات باعث سوتفاهم های زیادی شده. من از اینکه دوباره وقت گرانقدر شما رو میگیرم پوزش میطلبم اما در بازار داغ اظهارنظر های گوناگون غرض از این پرسش ها اینه که خدایی ناکرده رفتاری مخالف احکام اسلام نداشته باشیم.
باتشکر،التماس دعا

اسلام با آراستگی نه تنها موافق است بلکه سفارش به آراسته بودن نموده است. دربیان بزرگان دین ورفتار عملی ایشان که درکتابهای سیره نقل شده،به خوبی این موضوع نمایان است.لکن رفتار بعضی از افراد درجامعه آراستگی نیست وحکم خودنمائی دارد وعاملی برای تحریک شهوانی ،دریک کلام آراستگی به معنای تمیزی ومرتب بودن وضعیت فردوپوشش اوست وبرای خانمها علاوه بر اینها باید سادگی ومتانت را به همراه داشته باشد بدیهی است که درمحیط خانوادگی نوع دیگری است وآزادی عمل بیشتری دارد ولی درمحیط اجتماعی ودربرابر نا محرمان نباید لباس او زبان دارباشد وجلب کننده توجه ها باشد، به همین منظور از رنگهای کمتر محرک یا فاقد جاذبه جنسی باید استفاده کند نتیجه پوشش ها ی خاص که درمواردی وجود دارد انواع مفاسد وخیانت ها وطلاق ودلسردی وبی روحی کانون خانواده هاست بنابر این نباید آراستگی با تبرج وخودنمائی ونمایشگاه مد خلط شود،محیط اجتماعی باید خالی از تحریکات جنسی باشدچه ازناحیه مرد باشد یا زن،اگررعایت نشد امنیت اجتماعی دچار خطر می شود وثمره اش مفاسد روز افزونی است که فریاد همه را در آورده وآسایش را ازخانواده ها سلب نموده است.خوش پوشی ممنوع نیست لکن سبب جلب نظر نشود .درهرصورت حفظ دین وگوهر تقوا وعفاف زحمت داردباید به سیره بزرگان دین توجه نمود.
حضرت رضا علیه السلام ساده زیستى را با آراستگى جمع کرده بود و پاکیزگى را از اخلاق پیامبران مى شمرد.(1) در در معاشرت با مردم به آراسته بودن خود تاکید داشت ؛ امام محاسن خود را با خضاب سیاه مى کرد(2) و موهاى سر و صورت خود شانه مى زد(3).
امام، عطر زدن را از اخلاق پیامبران مى شمرد(4) و همگان را به این ویژگى سفارش مى کرد:
«بر هیچکس روا نیست که از به کار بردن عطر در هر روز خوددارى کند، و اگر قدرت نداشت یک روز در میان خود را خوشبو کند، و اگر باز هم نتوانست در روز جمعه حتما بوى خوش استعمال نماید».(5)
پی نوشت:
1) تحف العقول، ص 451.
2) بحارالانوار، ج 73، ص 100.
3) بحارالانوار، ج 73، ص 115.
4) کافى، ج 6، ص 512.
5) خصال، ج 2، ص 392.در هنگام ملاقات با دیگران اولین ویژگی‌ای که چشم و دل هر بیننده را نوازش می‌دهد، آراستگی، پاکی و زیبایی ظاهر است. اگر مخاطب ما در نخستین برخورد، با موی ژولیده، یقه چرکین، بدن عرق کرده و دندان‌های زرد و مسواک نزده روبه‌رو شود، آزرده می‌شود و سعی می‌کند به حداقل گفت‌وگوها بسنده کند. به همین دلیل می‌بینیم رعایت پاکیزگی و حفظ آراستگی ظاهری از اصول ثابت در آداب معاشرت اسلامی به شمار آمده است.
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمود:
«اِنَّ اللّه َ تَعالی یحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ إِذا خَرَجَ إِلی إخْوانِهِ أَنْ یتَهَیاَ لَهُمْ وَ یتَجَمَّلَ»[ طبرسی، مکارم الأخلاق، ص34.]؛ «خداوند دوست دارد وقتی بنده مؤمنش بری ملاقات برادرش از خانه خارج می‌شود، خودش را آراسته و مهایا کند».
دستورات فراوانی نسبت به رعایت بهداشت فردی و آراستگی ظاهری در آموزه‌های دیدنی دیده می‌شود که در اینجا به صورت فهرست وار به برخی از این توصیه‌ها اشاره می‌نماییم:

پاکیزه نگاه داشتن بدن

حضرت علی(علیه السلام) پیرامون پاکیزه نگاه داشتن بدن و نقش آن در روابط اجتماعی فرموده‌اند:
«تَنَظَّفُوا بِالْمَاءِ مِنَ الْمُنْتِنِ الرِّیحِ الَّذِی یُتَأَذَّى بِهِ تَعَهَّدُوا أَنْفُسَکُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ مِنْ عِبَادِهِ الْقَاذُورَةَ الَّذِی یَتَأَنَّفُ بِهِ مَنْ جَلَسَ إِلَیْه »[ بحار الأنوار، ج 10، ص 99.]؛ «به وسیله آب نظافت کنید. از بوى بد که موجب آزار و اذیت است متوجه خود باشید زیرا خداوند دشمن مى دارد بنده اى را که کثیف است و مردم از او متنفرند».
علاوه بر این استحمام کردن یک روز در میان، جزو مستحبات معرفی و آن را سبب تقویت بدن بر شمرده‌اند.[ وسائل الشیعه، ج 2، ص 31.]در روایات متعددی دیگری به شستشوی موی سر[ امام کاظم(علیه السلام) فرموده‌اند: «شستن سر با خطمى در روز جمعه از سنت است، روزى گشاید و فقر را برد و مو و رو را زیبا کند و امان از سر درد باشد». بحار الأنوار، ج 73، ص 88.]، شانه زدن آن[ امام صادق(علیه السلام): «شانه زدن زینت است؛ زیرا (شانه زدن) روزی می‌آورد، مو را زیبا می‌کند، حاجت را برآورده می‌سازد و بلغم را از بین می‌برد».]، خضاب و رنگ کردن مو[ «امام حسین و امام باقر(علیهما السلام)، به وسیله حنا و کتم(نوعی گیاه) خضاب می‌کردند». بحار الأنوار، ج 46، ص 298.]، کوتاه و مرتب نگه داشتن موی سر[ امام صادق(علیه السلام) «موی سرت را کوتاه کن؛ چرا که (با کوتاه کردن مو) آلودگی‌های آن را کم،و گردنت را استوار و نور چشمت را افزون می‌کند». ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 23.] توصیه شده است.
اسلام دستور می‌دهد موی شارب (سبیل) و زیر بغل خود را کوتاه کنید تا از کثافات مصون باشد. پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید:
«هیچ کس موی شارب (سبیل) خود و موی اطراف آلت تناسلی و زیر بغل را بلند نکند زیرا شیطان در آنجا منزل کرده و مخفی می‌شود»[ «لَا یُطَوِّلَنَّ أَحَدُکُمْ شَارِبَهُ وَ لَا عَانَتَهُ وَ لَا شَعْرَ إِبْطِهِ- فَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَتَّخِذُهَا مَخَابِیَ یَسْتَتِرُ فِیهَا »، بحارالأنوار، ج 73، ص 88.]. [ از قول لغویین چنین بر می‌آید که کلمه«شیطان» – بر خلاف کلمه «ابلیس» که عنوان اختصاصی شیطان رانده شده معروف می‌باشد – به هر موجود مضرّ و منحرف و پلید اعم از جن، انس، حیوان و یا هر موجود دیگری (مثل میکروب)گفته می‌شود و اختصاصی به شیطان مصطلح معروف ندارد؛ لکن جنّ‌های مضرّ از مصادیق بارز واژه شیطان هستند؛ میکروبها بیماری زا نیز از آن جهت که موجوداتی زیان آورند می‌توانند مصداق واژه شیطان باشند. لذا کلمه«شیطان» در روایات را باید متناسب با قرائن معنا نمود. از همین رو در روایات بهداشتی که کشفیّات علمی قرینه بر وجود میکروب و آلودگی می‌باشند کلمه«شیطان» به«آلودگی و میکروب» ترجمه می‌گردد.]و در بیان دیگری می‌فرماید:
«تراشیدن موی زیر بغل بوی بد آن را از بین می‌برد».[ «نَتْفُ الْإِبْطِ یَنْفِی الرَّائِحَةَ الْمُنْکَرَةَ»، تحف العقول، النص، 101.]از همین رو ازاله موی زاید بدن در بیش از حد خاصی به شدت نهی شده است. پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می‌فرماید:
«هر که ایمان به خدا و روز جزا دارد موى زهار را بیش از چهل روز وانگذارد و بر زنى که ایمان به خدا و روز جزا دارد روا نیست بالاتر از بیست روز آن را وانهد»[ بحار الأنوار، ج 73،‌ص 91.].

نظافت پوشش

خداوند متعال در قرآن به پاک نمودن لباس‌ها توصیه نموده و بیان داشته است:
(((وَ ثِیابَکَ فَطَهِّر)))[ المدثر(74)، آیه 4.]؛
«و لباست را پاک کن».
حضرت علی(علیه السلام) در ذیل این آیه فرموده‌اند: «یعنی لباست را کوتاه کن»[ فروع کافی، ج 10، ص 385]. چرا که در عصر جاهلیت در قالب یک الگوی رفتاری معمول بود (مد بود) که لباس‌های خود را بسیار بلند می‌دوختند، به طوری که روی زمین می‌کشید که حالت برازندگی و فخرفروشی داشت، علاوه بر این‌که آلوده می‌گردید، آیه فوق در حقیقت خطاب به مردم است که پاکیزگی لباس ظاهر از مهم‌ترین نشانه‌های شخصیت و تربیت فرهنگ انسان است.[ شیرازی مکارم، تفسیرنمونه، ج 25، ص 212.]و در روایت دیگری فرموده‌اند:
«مَنِ اتَّخَذَ ثَوْباً فَلْیَسْتَنْظِفْه »[ شیخ طبرسی فضل بن حسن حفید، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، نجف، حیدریه دوم، 1385 ق، ص 263.]؛ «هر کس لباسی می‌پوشد، باید آن را پاکیزه نگه دارد».

کوتاه کردن ناخن

امام صادق(علیه السلام) در سفارشی به یکی از یاران خود فرمود:
«خُذْ مِنْ شَارِبِکَ وَ أَظْفَارِکَ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ»[ بحار الأنوار، ج 73، ص 122.]؛ «در هر جمعه موهای پشت لب و ناخن‌هایت را بگیر».
و یا در روایت دیگری فرمودند:
«مِنَ السُّنَّةِ تَقْلِیمُ الْأَظْفَارِ»[ الکافی، ج 6، ص 490.]؛ «یکی از سنت‌های اسلامی گرفتن ناخن‌ها می‌باشد».

کوتاه نمودن سبیل و ریش گذاشتن

اسلام توصیه به کوتاه نمودن سبیل و گذاشتن ریش نموده رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به پیروان خود چنین دستور فرموده‌اند:
«أَحْفُوا الشَّوَارِبَ وَ أَعْفُوا اللِّحَى وَ لَا تَتَشَبَّهُوا بِالْیَهُود»[ بحار الأنوار، ج 73، ص 112.]؛ «سبیل ها را بزنید و ریش‌ها را وانهید و مانند یهود نباشید».

مسواک

رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده‌اند:
«السِّوَاکُ مَطْهَرَةٌ لِلْفَمِ مَرْضَاةٌ لِلرَّبِّ وَ جَعَلَهَا مِنَ السُّنَنِ الْمُؤَکَّدَةِ وَ فِیهَا مَنَافِعُ لِلظَّاهِرِ وَ الْبَاطِنِ مَا لَا یُحْصَى لِمَنْ عَقَل »[ مستدرک الوسائل، ج 1، ص 371.]؛ «مسواک، وسیله طهارت و پاکیزگى دهان است و موجب جلب رضاىت پروردگار است و خداوند متعال مسواک را از سنّت‌هاى مؤکّده قرار داده و در آن منافع ظاهرى و باطنى بی‌شماری می‌باشد برای کسانی که دقت کنند».

بوی خوش

امام رضا(علیه السلام) در این باره فرموده است:
«لَا یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ أَنْ یَدَعَ الطِّیبَ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَیْهِ فَیَوْمٌ وَ یَوْمٌ لَا فَإِنْ لَمْ یَقْدِرْ فَفِی کُلِّ جُمُعَةٍ وَ لَا یَدَعْ ذَلِک»[ الخصال، ج 2، ص 392.]؛ «بر مرد سزاوار نیست که استفادی هر روزه از بوی خوش را ترک کند پس اگر نتوانست، یک روز در میان و باز اگر نتوانست، در هر جمعه خود را خوشبو سازد و هیچ گاه این کار را رها نکند».
در اسلام توجه ویژه ای به پاکیزه گی وآراستگی شده است و اسلام همیشه سفارش به پاگیزه گی و اراستگی می نماید ولی این آراستگی برای زنان ،تبرج زینت هایشان نیست . یعنی در عین حال که یک زن مومن باید پاکیزه باشد ،نباید جلب توجه نماید.
تبرج
تبرج از مصدر بروج(ظهور و بروز) است، یعنی زن صورت، مو و زینت¬های خود را نشان دهد. این کلمه از واژه برج گرفته شده یعنی همانگونه که برج وباروی یک شهر از دور توجه هر رهگذری را جلب می¬کند فرد به گونه¬ای لباس بپوشد،آرایش و رفتار نماید، که توجه دیگران رابه خود جلب کند. ازاین رو می¬توان این واژه را «جلب توجه» یا «خود نمایی» معنا نمود. و به عبارتی «تبرّج»، جلوه¬گری و دلبری کردن برای تصاحب قلب دیگری است. زنانی که به هر وسیله¬ای می¬کوشند تا خود را در جامعه نشان دهند متبرج نامیده می¬شوند. به ابزار و آلات تزیینی که شخص به خود می¬آویزد و با سر و صدا توجه دیگران را برمی¬انگیزد، متبرجات گفته می¬شود. البته متبرجات تنها زینت آلاتی نیستند که با سر و صدا و جرنگ و جرینگ توجه دیگران را به شخص جلب کند، بلکه شامل هر گونه وسیله¬ای است که توجه دیگران را برمی¬انگیزد، از این رو ابزاری که به نوعی با نور و رنگ خیره کننده نظر دیگران را به شخص جلب می¬کند نیز به عنوان متبرجات مطرح است.
بر این اساس در کاربرد قرآنی، متبرجات هر چیزی است که به شکلی شخص را در چشم دیگران قرار می¬دهد و جلب توجه می¬نمایاند. زنانی که با هر نوع رفتار حتی هنجاری و پوشش و تزیین، خود را در چشم مردان می¬آورند، متبرج و خودنما نامیده می¬شوند.
قرآن در دو آیه از آیات حجاب، از تبرّج و خودنمایی زنان صحبت کرده و آن را محدود به محیط خانواده کرده است. در یک جا می فرماید: (وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِٔ الْأُولَی) (احزاب: ۳۳) ای زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید؛ مانند خودنمایی دوران جاهلیت نخستین؛ در آیه دیگر می¬فرماید: (غَیْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزینَهٍ) (نور:۶۰) زنان، (در برابر نامحرمان) با زینت¬ها وآرایش¬هایشان خودنمایی نکنند. قرآن در این آیات فقط زنان را از تبرّج و خودنمایی و به نمایش گذاشتن جاذبه¬های جنسی خود در برابر نامحرم نهی کرده و از تبرّج مردان سخنی نگفته است. از ظاهر این مطلب فهمیده می¬شود که غریزه خودنمایی و تبرّج از ویژگی¬های خاص زنان است و در مردان وجود ندارد. به همین دلیل پوشش و حجاب تنها برای زنان واجب شده است.

آراستگی

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا