کاربرد دین در مشکلات زندگی امروزی
می گویند روزی مردی را بکاری گمارده بودند، کارش خوب بود برای تشویقش اندکی بر مزد او افزودند و کار را به او سپرده و دیگران را مرخص کردند. فردا متوجه شدند سطل رنگ را در همان ابتدای محل کار قرار داده و هر بار برای آغشته کردن قلم مو همه راه را تا آن محل به عقب برگشته و دوان دوان تا محل ادامه کار بر می گردد. برای حل معضلات امروزی هر دم تا ۱۴۰۰ سال پیش به عقب برگردند و ازمیان هزاران روایت و حکایت آغشته به حقیقت و دروغ هدایتی دینی برای هر کار بیابند باید هم خسته و درمانده شوند و عاقبت هم نتوانند کار چندانی از پیش ببرنند. به گمانم باید سطل اعتقاداتشان را بر داشته و به امروز بیاورند تا بلکه بتوانند در انجام امور قدری با سرعت و عقلانیت به پیش بروند.
نخست اینکه این مثال و حکایت ربطی به نتیجه ای که در پایان گرفته اند ندارد یعنی اصلا محل استفاده این حکایت برای چنین موضوعی درست نیست زیرا بحث اعتقادات و باورها و اصول دین یک بحث عقلی و منطقی و غالباً برون دینی است در حالی که در حکایت مذکور، این مطلب را به عنوان یک امر تقلیدی و درون دینی مطرح نموده است!دوم اینکه علمای شیعه با توجه به علوم مختلفی از قبیل علم حدیث ، درایه ، رجال و … که در اختیار دارند به راحتی روایات مجعول را شناسایی می کنند و در تحیر و سرگردانی نیستند. لذا برای هر امری روایات صحیح و روشنی دراختیار دارند. پس روایات ما آغشته به حقیقت و دروغ نیست!سوم اینکه؛ این منابع حدیثی و روایی که در اختیار شیعه می باشد منابعی هستند که غالباً اصول و کلیات زندگی انسانی را به ما می فهمانند مانند امور اخلاقی که برای آن تاریخ انقضایی در زندگی انسانی نیست مثل اینکه دروغ حرام است ظلم کردن حرام است یا اینکه عدالت و خوش رفتاری و انصاف خوب و مفید است و از این قبیل موارد. پس، گذشت زمان تاثیر منفی در یک امر واقعی کاربردی در زندگی انسانی ندارد و بلکه با گذشت زمان بیشتر، تاثیر پر رنگتری از نوع مثبت خواهد داشت به این معنی که با توجه به پیچیدگی زندگی امروزی، نیاز بیشتری به این گونه امور احساس می شود تا بتوان محل آرامشی پیدا کرد. لذا برگشت امروزی ما به 1400 سال پیش برای یافتن یک فرمول واقعی بجهت رسیدن به آرامش حقیقی است که البته با توجه به منابع غنی شیعه ( که تناسب کاملی با امور طبیعی و فطری انسان دارد )، این امر زمانبر هم نیست.اما برای داشتن یک زندگی انسانی و جامعه ای مطلوب، نیاز به یک همت عمومی و اراده کلی جامعه در صحنه عمل است تا از این پیچیدگی ها و مشکلات امروزی رهایی یابند.
نکته پایانی اینکه : بدون شک در این دنیا انسان نیاز به دین دارد و عقل و تجربه بشرى اگر چه بسیار مفید و لازمند اما کافى براى تأمین نیازهاى بشر نیستند. دین هم در حوزه نیازهاى فردى و روانشناختى انسان کاربرد دارد و هم در عرصه اجتماع و مناسبات انسانى و همه در رابطه با طبیعت. افزون بر آن با توجه به یکپارچگى نظام هستى و پیوند دنیا و آخرت انسان باید دنیاى خود را ناظر به زندگى جاوید تنظیم کند و در این زمینه چیزى جز دین حق الهى نمى تواند راهنماى انسان باشد.
کاربرد دین در مشکلات زندگی امروزی