دین و اندیشه
فریادرسى امام زمان(عج)
ابتدا خوب است بدانیم اصل این جملات براى شیخ مفید نوشته شده است. در ابتداى نامه حضرت مى خوانیم :
«نامه اى به برادر با ایمان و دوست رشید، ابو عبداللّه محمد بن نعمان – شیخ مفید – که خداوند عزت وى را از محل ودیعه نهادن عهدى که بر بندگان گرفته شده است مستدام بدارد. اما بعد سلام بر تو اى دوستى که در دین مخلص و در مورد ما به یقین مخصوص گشته اى، ما در مورد (نعمت وجود) تو، خداوند را سپاس گزاریم…».
ابتدا خوب است بدانیم اصل این جملات براى شیخ مفید نوشته شده است. در ابتداى نامه حضرت مى خوانیم :
«نامه اى به برادر با ایمان و دوست رشید، ابو عبداللّه محمد بن نعمان – شیخ مفید – که خداوند عزت وى را از محل ودیعه نهادن عهدى که بر بندگان گرفته شده است مستدام بدارد. اما بعد سلام بر تو اى دوستى که در دین مخلص و در مورد ما به یقین مخصوص گشته اى، ما در مورد (نعمت وجود) تو، خداوند را سپاس گزاریم…».
آن گاه خطاب به شیعیان مؤمن مى فرماید : «علم ما به اخبار شما احاطه دارد و هیچ چیزى از اخبار شما بر ما پوشیده نیست…»، تا مى رسد به جمله مورد پرسش که مى نویسد :
«انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لو لا ذلک لنزل بکم البلاء و احطمکم الاعداء» ؛ «از یارى رساندن به شما کوتاهى نکرده فراموشتان نمى کنیم، و اگر چنین نبود ناگوارى ها بر شما نازل و دشمنان شما را نابود مى ساختند…»[1].
اگر دقت شود ذیل حدیث مى گوید: بلایى که باعث نابودى شیعیان مى شود با لطف و عنایت آن حضرت برطرف مى شود ؛ نه اینکه در دنیا سختى و گرفتارى هایى چون جنگ و زندان، سیل و زلزله و… دامن گیر هیچ یک از افراد نمى شود. چرا که این سنت الهى است و بلاها باعث تربیت و تقویت و رشد انسان مى شود.
گفتنى است ؛ زمانى شیعه در اقلیت بود، اما با عنایات حضرت مهدى(عج) هر روز قدرت و توان آن بیشتر مى شود ؛ با اینکه تمام قدرت ها به نوعى تلاش مى کنند شیعه را نابود سازند، مهم ترین شرط این عنایت و تداوم آن، دین دارى است که باید بکوشیم تا به دامن گناه و فساد سقوط نکنیم… پس معناى حدیث این نیست که گرفتارى هاى شخصى و امتحانات پیش رو نداریم.
علاوه بر این شیوه و سیره عملى امام عصر(عج) (مانند سایر ائمه اطهار (علیهم السلام) ) است ؛ یعنى، همان طور که در زمان آن بزرگواران این طور نبود که مردم ستمدیده، فقیر و یا مریض فورا نزد ائمه (علیهم السلام) بیایند و حل مشکل را از آنان بخواهند ؛ بلکه اگر مى آمدند ائمه آنان را به تلاش و یا صبر در مقابل سختى ها تشویق مى کردند. با این حال آن بزرگواران و به خصوص امام زمان(عج) – در موارد فراوانى به نیازمندان کمک کرده و از آنها دستگیرى نموده اند و یا نسبت به افراد مشتاق و شایسته، نظر لطف خود را بروز داده اند و… .
نظارت امام زمان(عج) و ستاریت خدا:
پرسش 23 . آیا امام زمان(عج) شاهد و ناظر اعمال ما است و به کارهاى خوب و بد ما آگاهى دارد؟در این صورت آیا این منافى با ستّار بودن خداوند نیست؛ زیرا خود او به پیامبرش فرموده است : گناهان امت تو را هم به تو نمى گویم…؟!
در پاسخ این سؤال، بیان چند نکته ضرورى است :
یکم. گواه و شاهد بودن پیامبر (صلی الله علیه وآله) [و امامان معصوم] بر رفتارهاى مردم، در آیاتى از قرآن کریم بیان شده است ؛ از جمله: «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤلاءِ شَهِیداً»[2] ؛ «حال آنان چگونه است، در روزى که از هر امتى شاهد و گواهى [بر اعمالشان ]مى آوریم و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد».
افزون بر فرشتگان (نویسندگان رفتارها)، اعضا و جوارح انسان، زمان و مکان، پیامبران و معصومین نیز از جمله گواهان یاد شده در آیه شریفه مى باشند[3].
مراد از «شهادت و گواهى» یاد شده در آیه، آگاهى از حقایق و ژرفاى رفتارهاى مردم در دنیا، از جهت نیل به نیک بختى یا تیره روزى، پذیرفته شدن یا رد شدن در پیشگاه الهى، امتحان فرمانبرى یا سرپیچى از احکام الهى و سپس گواهى دادن بر آن در روز قیامت است. آن گاه که خداوند از بسیارى – از جمله پیامبر و معصومین (علیهم السلام) – گواهى مى طلبد[4].
دوم. با توجه به مطالب یاد شده، مراد از گواه بودن امام زمان بر رفتارهاى ما، آگاهى از اعمال ما است و منظور از دیدن اعمال، دیدن با «چشم دل» است، نه چشم سر ؛ همچنان که خداوند ناظر و آگاه بر اعمال است، بدون اینکه چشم مادى داشته باشد.
امام زمان(عج) چشم خدا در میان انسان ها است «السلام علیک یا عین الله فى خلقه»[5] و بر کل هستى و همه جوامع انسانى، اشراف و نظارت کامل دارد «و عینک الناظرة باذنک»[6].
سوم. بر اساس روایات مختلف و تفاسیر، اعمال و تقدیرات انسان ها هر سال – در شب قدر و توسط ملائکه و روح – بر امام زمان(عج) عرضه مى شود و او از همه آنها مطلع است. امام (علیه السلام) ، همچون پدرى مهربان، از شیعیان خود مراقبت مى کند و در لحظات سرنوشت ساز، با شیوه هاى مختلف به یارى آنها مى شتابد و چنان که در توقیع شریف آن حضرت به شیخ مفید آمده است :
«فانّا نُحیط علما باَنبائکم و لا یعزب عنّا شى ءٌ من أخبارکم»[7] ؛ «ما بر اخبار و احوال شما، آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع و احوال شما، بر ما پوشیده و مخفى نیست».
حضرت على (علیه السلام) در حدیثى در این باره مى فرماید:
«لیس یغیب عنّا مؤمن فى شرق الارض و لا فى غربها» ؛[8] «هیچ مؤمنى در شرق و غرب زمین، از نظر ما غایب نیست».
امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده است :
«انّ الدنیا لتمثّل للامام مثل خلقة الجوز فلا یعزب عنه شى ءٌ»[9] ؛ «آسمان و زمین در نزد امام، چون پاره گردویى حاضر و نمایان است».
در واقع بر اساس احادیثى که تفسیر سوره «قدر» و آیات آغازین سوره «دخان»… وجود دارد ؛ فهمیده مى شود که فرشتگان در شب قدر، مقدّرات یکساله را به نزد «ولىّ مطلق زمان» مى آورند و بر او عرضه مى دارند و به او تسلیم مى کنند. این واقعیت همواره بوده و خواهد بود. در روزگار پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) محل نزول فرشتگان شب قدر، حضرت محمد مصطفى (صلی الله علیه وآله وسلم) بوده است.
بر اساس دلایل معتبر و احادیث وارده از سوى اهل بیت (علیهم السلام) و اهل سنت، پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) ، شب قدر هم چنان وجود دارد[10] و این مقام شایسته جانشینان واقعى پیامبر است.
امام على (علیه السلام) درباره این دو واقعیت بزرگ مى فرماید : «شب قدر هر سال هست. در این شب امور همه سال (تقدیرها و سرنوشت ها)، فرو فرستاده مى شود. پس از درگذشت پیامبران، نیز این شب، صاحبانى دارد…»[11].
چهارم. روایات عرض اعمال بر امام عصر(عج)، معتبر بوده و منافى با ستّاریت خداوند و معارض با دیگر روایات نیست ؛ زیرا امام زمان، واسطه فیض الهى و رابط خلق و خالق است و تمام عنایات و الطاف الهى به جهان، به وساطت و به برکت وجود آن حضرت جارى مى شود و لازمه اینکه به بهترین وجهى، این وساطت تحقق پذیرد و در مواقع لازم، فیوضات به بندگان برسد، این است که آن حضرت از قابلیت ها و افعال همگان با خبر باشد.
پنجم. میزان ستّار بودن پروردگار نسبت به هرکس، به تناسب لیاقت، شایستگى و درجات قرب او در پیشگاه الهى است. از این رو خداوند براى کافران و فسادگران، پرده پوشى ندارد و ستاریت او نسبت به مؤمنان نیز، به تناسب درجات ایمان آنها، متفاوت است. بنابراین چه بسا بعضى از اعمال مؤمنان مقرّب را از نظر امام زمان(عج) نیز مخفى بدارد و شاید در همین مرتبه است که در قیامت، برخى اعمال را از پیامبراکرم نیز پوشیده مى دارد.
ششم. امامان معصوم (علیهم السلام) از همه صفات الهى برخوردارند و همه کمالات حق در وجود پاک آنها تجلى یافته است. از جمله این صفات، صفت ستار بودن است. همان گونه که حق تعالى ستار است و بندگان مؤمنش را رسوا نمى کند، ولىّ حق و حجت الهى نیز که مظهر ستاریت حق است، رازدار اسرار و اعمال مردم است و اعمال مؤمنان را براى دیگران فاش نمى سازد. در واقع ستار بودن ولىّ حق پرتوى از ستار بودن خداوند است و از آن جدا نیست، همانطورى که خود حجت الهى تجلى کمال (و جمال و جلال حق است) و ظهور کامل و تمام عیار صفات حسناى ربوبى است. پس در اینجا دوگانگى وجود ندارد تا منافاتى لازم بیاید.
پی نوشت ها
________________________
[1]. محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، بیروت : دار احیاء التراث العربى، چاپ سوم، 1403، ج 53، ص 175، ح 7 ؛ احتجاج طبرسى، ص 497.
[2]. نساء 4، آیه 41.
[3]. طبرسى، مجمع البیان، ج 3، ص 89.
[4]. علامه طباطبائى، المیزان، ج 1، ص 321.
[5]. مفاتیح الجنان، ص 106 و 992.
[6]. مفاتیح الجنان، ص 106 و 992.
[7]. احتجاج طبرسى، ج 2، ص 596.
[8]. یوم الخلاص، ج 2، ص 648.
[9]. اختصاص، ص 217.
[10]. ر.ک: اصول کافى، کتاب الحجه، باب فى شأن انا انزلناه…، ح 5 و 7.
[11]. کافى، تناسب الحجة، ح 2.
«نامه اى به برادر با ایمان و دوست رشید، ابو عبداللّه محمد بن نعمان – شیخ مفید – که خداوند عزت وى را از محل ودیعه نهادن عهدى که بر بندگان گرفته شده است مستدام بدارد. اما بعد سلام بر تو اى دوستى که در دین مخلص و در مورد ما به یقین مخصوص گشته اى، ما در مورد (نعمت وجود) تو، خداوند را سپاس گزاریم…».
آن گاه خطاب به شیعیان مؤمن مى فرماید : «علم ما به اخبار شما احاطه دارد و هیچ چیزى از اخبار شما بر ما پوشیده نیست…»، تا مى رسد به جمله مورد پرسش که مى نویسد :
«انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لو لا ذلک لنزل بکم البلاء و احطمکم الاعداء» ؛ «از یارى رساندن به شما کوتاهى نکرده فراموشتان نمى کنیم، و اگر چنین نبود ناگوارى ها بر شما نازل و دشمنان شما را نابود مى ساختند…»[1].
اگر دقت شود ذیل حدیث مى گوید: بلایى که باعث نابودى شیعیان مى شود با لطف و عنایت آن حضرت برطرف مى شود ؛ نه اینکه در دنیا سختى و گرفتارى هایى چون جنگ و زندان، سیل و زلزله و… دامن گیر هیچ یک از افراد نمى شود. چرا که این سنت الهى است و بلاها باعث تربیت و تقویت و رشد انسان مى شود.
گفتنى است ؛ زمانى شیعه در اقلیت بود، اما با عنایات حضرت مهدى(عج) هر روز قدرت و توان آن بیشتر مى شود ؛ با اینکه تمام قدرت ها به نوعى تلاش مى کنند شیعه را نابود سازند، مهم ترین شرط این عنایت و تداوم آن، دین دارى است که باید بکوشیم تا به دامن گناه و فساد سقوط نکنیم… پس معناى حدیث این نیست که گرفتارى هاى شخصى و امتحانات پیش رو نداریم.
علاوه بر این شیوه و سیره عملى امام عصر(عج) (مانند سایر ائمه اطهار (علیهم السلام) ) است ؛ یعنى، همان طور که در زمان آن بزرگواران این طور نبود که مردم ستمدیده، فقیر و یا مریض فورا نزد ائمه (علیهم السلام) بیایند و حل مشکل را از آنان بخواهند ؛ بلکه اگر مى آمدند ائمه آنان را به تلاش و یا صبر در مقابل سختى ها تشویق مى کردند. با این حال آن بزرگواران و به خصوص امام زمان(عج) – در موارد فراوانى به نیازمندان کمک کرده و از آنها دستگیرى نموده اند و یا نسبت به افراد مشتاق و شایسته، نظر لطف خود را بروز داده اند و… .
نظارت امام زمان(عج) و ستاریت خدا:
پرسش 23 . آیا امام زمان(عج) شاهد و ناظر اعمال ما است و به کارهاى خوب و بد ما آگاهى دارد؟در این صورت آیا این منافى با ستّار بودن خداوند نیست؛ زیرا خود او به پیامبرش فرموده است : گناهان امت تو را هم به تو نمى گویم…؟!
در پاسخ این سؤال، بیان چند نکته ضرورى است :
یکم. گواه و شاهد بودن پیامبر (صلی الله علیه وآله) [و امامان معصوم] بر رفتارهاى مردم، در آیاتى از قرآن کریم بیان شده است ؛ از جمله: «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤلاءِ شَهِیداً»[2] ؛ «حال آنان چگونه است، در روزى که از هر امتى شاهد و گواهى [بر اعمالشان ]مى آوریم و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد».
افزون بر فرشتگان (نویسندگان رفتارها)، اعضا و جوارح انسان، زمان و مکان، پیامبران و معصومین نیز از جمله گواهان یاد شده در آیه شریفه مى باشند[3].
مراد از «شهادت و گواهى» یاد شده در آیه، آگاهى از حقایق و ژرفاى رفتارهاى مردم در دنیا، از جهت نیل به نیک بختى یا تیره روزى، پذیرفته شدن یا رد شدن در پیشگاه الهى، امتحان فرمانبرى یا سرپیچى از احکام الهى و سپس گواهى دادن بر آن در روز قیامت است. آن گاه که خداوند از بسیارى – از جمله پیامبر و معصومین (علیهم السلام) – گواهى مى طلبد[4].
دوم. با توجه به مطالب یاد شده، مراد از گواه بودن امام زمان بر رفتارهاى ما، آگاهى از اعمال ما است و منظور از دیدن اعمال، دیدن با «چشم دل» است، نه چشم سر ؛ همچنان که خداوند ناظر و آگاه بر اعمال است، بدون اینکه چشم مادى داشته باشد.
امام زمان(عج) چشم خدا در میان انسان ها است «السلام علیک یا عین الله فى خلقه»[5] و بر کل هستى و همه جوامع انسانى، اشراف و نظارت کامل دارد «و عینک الناظرة باذنک»[6].
سوم. بر اساس روایات مختلف و تفاسیر، اعمال و تقدیرات انسان ها هر سال – در شب قدر و توسط ملائکه و روح – بر امام زمان(عج) عرضه مى شود و او از همه آنها مطلع است. امام (علیه السلام) ، همچون پدرى مهربان، از شیعیان خود مراقبت مى کند و در لحظات سرنوشت ساز، با شیوه هاى مختلف به یارى آنها مى شتابد و چنان که در توقیع شریف آن حضرت به شیخ مفید آمده است :
«فانّا نُحیط علما باَنبائکم و لا یعزب عنّا شى ءٌ من أخبارکم»[7] ؛ «ما بر اخبار و احوال شما، آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع و احوال شما، بر ما پوشیده و مخفى نیست».
حضرت على (علیه السلام) در حدیثى در این باره مى فرماید:
«لیس یغیب عنّا مؤمن فى شرق الارض و لا فى غربها» ؛[8] «هیچ مؤمنى در شرق و غرب زمین، از نظر ما غایب نیست».
امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده است :
«انّ الدنیا لتمثّل للامام مثل خلقة الجوز فلا یعزب عنه شى ءٌ»[9] ؛ «آسمان و زمین در نزد امام، چون پاره گردویى حاضر و نمایان است».
در واقع بر اساس احادیثى که تفسیر سوره «قدر» و آیات آغازین سوره «دخان»… وجود دارد ؛ فهمیده مى شود که فرشتگان در شب قدر، مقدّرات یکساله را به نزد «ولىّ مطلق زمان» مى آورند و بر او عرضه مى دارند و به او تسلیم مى کنند. این واقعیت همواره بوده و خواهد بود. در روزگار پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) محل نزول فرشتگان شب قدر، حضرت محمد مصطفى (صلی الله علیه وآله وسلم) بوده است.
بر اساس دلایل معتبر و احادیث وارده از سوى اهل بیت (علیهم السلام) و اهل سنت، پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) ، شب قدر هم چنان وجود دارد[10] و این مقام شایسته جانشینان واقعى پیامبر است.
امام على (علیه السلام) درباره این دو واقعیت بزرگ مى فرماید : «شب قدر هر سال هست. در این شب امور همه سال (تقدیرها و سرنوشت ها)، فرو فرستاده مى شود. پس از درگذشت پیامبران، نیز این شب، صاحبانى دارد…»[11].
چهارم. روایات عرض اعمال بر امام عصر(عج)، معتبر بوده و منافى با ستّاریت خداوند و معارض با دیگر روایات نیست ؛ زیرا امام زمان، واسطه فیض الهى و رابط خلق و خالق است و تمام عنایات و الطاف الهى به جهان، به وساطت و به برکت وجود آن حضرت جارى مى شود و لازمه اینکه به بهترین وجهى، این وساطت تحقق پذیرد و در مواقع لازم، فیوضات به بندگان برسد، این است که آن حضرت از قابلیت ها و افعال همگان با خبر باشد.
پنجم. میزان ستّار بودن پروردگار نسبت به هرکس، به تناسب لیاقت، شایستگى و درجات قرب او در پیشگاه الهى است. از این رو خداوند براى کافران و فسادگران، پرده پوشى ندارد و ستاریت او نسبت به مؤمنان نیز، به تناسب درجات ایمان آنها، متفاوت است. بنابراین چه بسا بعضى از اعمال مؤمنان مقرّب را از نظر امام زمان(عج) نیز مخفى بدارد و شاید در همین مرتبه است که در قیامت، برخى اعمال را از پیامبراکرم نیز پوشیده مى دارد.
ششم. امامان معصوم (علیهم السلام) از همه صفات الهى برخوردارند و همه کمالات حق در وجود پاک آنها تجلى یافته است. از جمله این صفات، صفت ستار بودن است. همان گونه که حق تعالى ستار است و بندگان مؤمنش را رسوا نمى کند، ولىّ حق و حجت الهى نیز که مظهر ستاریت حق است، رازدار اسرار و اعمال مردم است و اعمال مؤمنان را براى دیگران فاش نمى سازد. در واقع ستار بودن ولىّ حق پرتوى از ستار بودن خداوند است و از آن جدا نیست، همانطورى که خود حجت الهى تجلى کمال (و جمال و جلال حق است) و ظهور کامل و تمام عیار صفات حسناى ربوبى است. پس در اینجا دوگانگى وجود ندارد تا منافاتى لازم بیاید.
پی نوشت ها
________________________
[1]. محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، بیروت : دار احیاء التراث العربى، چاپ سوم، 1403، ج 53، ص 175، ح 7 ؛ احتجاج طبرسى، ص 497.
[2]. نساء 4، آیه 41.
[3]. طبرسى، مجمع البیان، ج 3، ص 89.
[4]. علامه طباطبائى، المیزان، ج 1، ص 321.
[5]. مفاتیح الجنان، ص 106 و 992.
[6]. مفاتیح الجنان، ص 106 و 992.
[7]. احتجاج طبرسى، ج 2، ص 596.
[8]. یوم الخلاص، ج 2، ص 648.
[9]. اختصاص، ص 217.
[10]. ر.ک: اصول کافى، کتاب الحجه، باب فى شأن انا انزلناه…، ح 5 و 7.
[11]. کافى، تناسب الحجة، ح 2.
فریادرسى امام زمان(عج)