استراتژی در دفاع مقدس
با سلام و احترام، به نظر می رسد بخش قابل توجهی از شبهات و انتقاداتی که در مورد دفاع مقدس، عملیات های صورت گرفته، شهدای دفاع مقدس، نیروهای نظامی، تجهیزات نظامی و نهایتا داشتن برنامه و استراتژی مطرح می شود، به بی توجهی به واقعیات دفاع مقدس بر می گردد. اگر منصفانه و آگاهانه در مورد دفاع مقدس قضاوت کنیم، به نتایج روشن تری خواهیم رسید. بر این اساس پیرامون واقعیات دفاع مقدس و جنگ تحمیلی ۸ ساله باید گفت: اولا این جنگ تحمیلی بود و دشمن متجاوز با هدف و برنامه به کشور حمله کرده بود و طبعا برخورد جمهوری اسلامی ایران برخود دفاعی بود، نه تهاجمی.
با سلام و احترام، به نظر می رسد بخش قابل توجهی از شبهات و انتقاداتی که در مورد دفاع مقدس، عملیات های صورت گرفته، شهدای دفاع مقدس، نیروهای نظامی، تجهیزات نظامی و نهایتا داشتن برنامه و استراتژی مطرح می شود، به بی توجهی به واقعیات دفاع مقدس بر می گردد. اگر منصفانه و آگاهانه در مورد دفاع مقدس قضاوت کنیم، به نتایج روشن تری خواهیم رسید. بر این اساس پیرامون واقعیات دفاع مقدس و جنگ تحمیلی 8 ساله باید گفت: اولا این جنگ تحمیلی بود و دشمن متجاوز با هدف و برنامه به کشور حمله کرده بود و طبعا برخورد جمهوری اسلامی ایران برخود دفاعی بود، نه تهاجمی. ثانیا این تهاجم عراق زمانی اتفاق افتاد که در ایران انقلاب شده بود و نهادهای حکومتی در حال شکل گیری بودند و به نوعی تثبیت نظام سیاسی صورت نگرفته بود. طبعا در چنین موقعیت اینکه مردم ایران در مقابل دولت تا بن دندان مسلح عراق که مورد حمایت اغلب کشورهای جهان بود، توانست از مرزها، خاک و ارزشها و انقلاب خود دفاع نماید، ارزشمندترین پیروزی است. ثالثا در دفاع مقدس با توکل بر خداوند، با استعانت از معصومین(ع) و با پشتیبانی ملت غیور ایران و در نهایت با برنامه ریزی ها و استراتژی هایی از جمله جنگهای نامنظم، جنگهای انقلابی، عدمپذیرش آتشبس تا زمانی که یک نظامی و یک سرباز عراقی در خاک ایران حضور دارد، حفظ تمامیت ارضی ایران، عدمپذیرش در تغییر مرزهای کشور با عراق بهخصوص در اروند رود و تاکید بر خط تالوگ در شناسایی مرز اروندرود، وادارکردن عراق به پذیرش معاهده 1975، رسیدن به صلح پایدار با پشیمانکردن دشمن از آغاز و تحمیل جنگ بر ایران، تکیه بر قدرت مردم و ایجاد توان رزمی جدید برای دفاع در برابر ارتش متجاوز با اتکا بر ظرفیت نیروهای داوطلب، راهبرد انجام یک عملیات بزرگ سرنوشتساز به منظور تسلیم عراق در برابر شرایط ایران برای پایانیافتن جنگ و …. توانست از این جنگ پیروز بیرون آید. رابعا در دفاع مقدس که اغلب کشورها حامی عراق بودند، با ایران همکاری نمی کردند، تجهیزات نظامی نمی فروختند، حتی به فرموده مقام معظم رهبری سیم خاردار نمی دادند. در چنین وضعیتی بود که فرماندهان جنگ اعم از ارتش و سپاه در حد مقدور و ضرورت به برنامه ریزی پرداخته و عملیاتهای نظامی را اجرا می کردند. در ادامه چند مورد از بیانات مقام معظم رهبری در مورد واقعیات جنگ تحمیلی خصوصا در مورد نبود امکانات نظامی و تجهیزاتی حضورتان ارائه می کنیم: 1- تحریمها و اخم و تخمهایی که [دنیای صنعتی و دنیای غربی ]از اول انقلاب تا الان با ما داشتهاند[در پیشرفت ما کمک کرده است]. … اوایل جنگ، ما سیم خاردار لازم داشتیم؛ آن را از یک کشور خارجی خریدیم تا به داخل کشور بیاوریم. این محموله باید از شورویِ آن روز عبور میکرد. چون آنها پشتیبان عراق بودند، اجازهی عبور ندادند! سیمخاردار که نه بمب اتم است، نه توپ است، نه تانک است؛ اما اجازهی عبور ندادند! اینقدر با ما بد بودند. وقتی ما میخواستیم توپ بخریم، به ما نمیفروختند؛ تانک میخواستیم بخریم، به ما نمیفروختند؛ سیمخاردار میخواستیم بخریم، به ما نمیدادند؛ امکانات میخواستیم، به ما نمیدادند؛ اما قاچاقچی با قیمت دو برابر و سه برابر میفروخت و ما مجبور بودیم بالاخره این لوازم را به قدر نیاز، با قیمت بالا تأمین کنیم.(۱۳۸۳/۱۲/۰۵، بیانات در دیدار جمعی از مهندسان) 2- در دفاع مقدس، حادثهای که اتفاق افتاد، چه بود؟ یکوقت بین دو کشور جنگی اتفاق میافتد، این یک طور است؛ یکوقت هم یک اتحاد نانوشته و اعلامنشده و بعضاً اعلامشده از سوی همهی قدرتهای بینالمللی- قدرتهای حاضر در جهان- علیه یک نقطه و یک کانون و یک مرکز است؛ این دو باهم فرق دارند. این جنگ، با آن جنگ تفاوت دارد. جنگ ما، از نوع دوم بود؛ یعنی همهی کانونهای قدرت بینالمللی- قدرت نظامی و سیاسی و پولی و امنیتی و غیره- متفقالقول و متحد العمل بر سر ایران ریختند؛ جنگ احزاب به معنای واقعی کلمه؛ یعنی همهی احزاب قدرت دنیا و باندها و مجموعههای قدرت، بر سر ایران ریختند. چرا؟ آن یک تحلیل سیاسی دارد؛ به هر دلیل. یعنی شوروی و امریکا با همهی اختلافاتشان، در این قضیه هماهنگی داشتند. همین سنگرها و پنجضلعیهایی که آقایان اشاره کردند، تاکتیکهای شوروی بود که به عراقیها منتقل شده بود. شماها که دستتان توی کار جنگ بوده، اینها را میدانید و مطلعید. هواپیمای غربی و شرقی، موشک غربی و شرقی، توپخانهی غربی و شرقی، تانک پیشرفتهی غربی و شرقی و انواع مهماتهای غربی و شرقی، به وسیلهی رژیم بعثی عراق، علیه ما به کار رفت؛ یعنی همه به آن کمک میکردند. بعد از اینکه جنگ تمام شده بود – به نظرم آخر سال ۶۷ بود – در سفری که بنده – آنوقت رئیسجمهور بودم – و مسئولان به یوگسلاوی سابق – که از هم پاشید و یکی از مراکز مهم پشتیبانی عراق بود – داشتیم، پس از یک مذاکرهی طولانی و مفصل، حاضر نشد حتّی تانگش را به ما بفروشد! در حالی که هر وقت عراقیها در جبهه کم میآوردند، بلافاصله انواع و اقسام تانگهای شرقی و غربی برایشان میآمد؛ وقتی یک تانگشان ضربت میخورد، معطّلش نمیشدند، جرثقیل را میآوردند و آن را به داخل هور یا رودخانه پرتاب میکردند و از دُوْر خارجش میکردند؛ برایشان اهمیتی نداشت. حالا بچههای ما با چه زحمتی این تانگهای غنیمتی را گیر میآوردند، وصلهپینه میکردند و استفاده میکردند. یعنی از امکانات جنگی – انواع و اقسام مهمات و ابزار – از تاکتیک، از اطلاعات فضایی، از همهی انواع پشتیبانیها – پول، پشتیبانی سیاسی و غیره – در اختیار یک طرف جنگ بود – که رژیم بعثی بود – و همه در آنجا متمرکز شده بودند؛ یک طرف هم جمهوری اسلامی به تنهایی – تنهاییِ واقعی – بود.(۱۳۸۵/۰۷/۲۹، بیانات در دیدار جمعی از رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس) 3- اکثر شما شاید جنگ تحمیلی را درک کردهاید؛ اما من نمیدانم چقدر خاطرات روزهای اوّلِ جنگ در یاد شما زنده است .یک ملت در مقابل تهاجمی قرار گرفته بود؛ اما در واقع از ابزارهای متعارف هیچ چیز نداشت. سراغ تانک میرفتیم، نبود، یا کم بود، یا ناقص بود؛ سراغ سلاح میرفتیم، همینطور؛ سراغ هواپیما میرفتیم، همینطور. کسانی هم که آن روز در رأس بعضی کارهای مؤثّر بودند، دائم آیهی یأس میخواندند؛ اما همین بارقهی الهی و انگیزهی اخلاقی و معنوی و دینی و همین خداجویی، دلهای جوانان – همین پاسداران، همین نیروهای مردمی و بسیج از همهی قشرها، همین عناصر بسیار مؤمن و خالص ارتش – را آنچنان آماده کرد که جانها توانستند ضعف جسمها را جبران کنند.(۱۳۸۱/۰۷/۱۷، بیانات در دیدار جمعی از پاسداران) بر این اساس در دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، جمهوری اسلامی با توجه به تهاجمات گسترده ای که از سوی دشمن صورت می گرفت، بایستی دفاع می کرد، و در این دفاع با هر توانی که داشت، باید دفاع می کرد و الا بایستی کشور را دو دستی تقدیم دشمن می کرد. در این وضعیت بود که جمهوری اسلامی ایران با استفاده از ابزارهای موجود و مقدور نظامی، نیروی انسانی و نظامی ارتش و سپاه و نیز بسیج مردمی به مقابله با دشمن می پرداخت که در مجموع با برنامه و با احتساب کمترین تلفات صورت می گرفت، اگر چه در مواردی با توجه به کمبود تجهیزات نظامی، یا ارسال اطلاعات نظامی ایران به عراق از سوی آمریکا و منافقین، تلفاتی قابل توجه به کشورمان تحمیل می شد. با رجوعی کوتاه به برخی از عملیاتها متوجه داشتن برنامه و استراتژی در جنگ می شویم. به عنوان مثال از جمله عملیاتهایی که نشانگر استراتژی روشن در دفاع مقدس می باشد، عملیات محرم می باشد که در دهم آبان ماه سال 1361، آغاز گردید و دارای اهداف بسیار مهم و استراتژیک بود، عملیاتی که در ماه محرم صورت میگرفت و از این روی «محرم» نام گرفت. آن هم در زمانی که پس از فتوحات چشمگیرِ رقم خورده و چشیدن طعم شیرین پیروزی در عملیاتهای «ثامن الائمه»، «فتح المبین»، «بیت المقدس» و «مسلم بن عقیل»، عدم الفتح عملیات «رمضان» موجب شده بود دشمن خیالاتی شده و به قول معروف هوا برش دارد! از این روی، طراحی عملیاتی در دستور کار قرار گرفت که بتواند در کنار محقق کردن برخی اهداف از جمله آزاد سازی بخش هایی از خاک کشورمان که در اشغال صدامیان بود و وارد آوردن لطماتی به ایشان، تداوم تسلط کشورمان در جنگ و ممانعت از خروج صدامیان از موضع انفعالی بود؛ اتفاقی که اگر رخ میداد، جبران ناپذیر مینمود، به ویژه آنکه عدم الفتح عملیات رمضان دشمن را شاد کرده و اثر نامطلوبی بر روحیه رزمندگان مان گذاشته بود. عملیات محرم، عملیاتی که نخستین تجربه فرماندهی شهید «حاج مهدی زین الدین» در آن رقم خورد؛ همان فرمانده شهیدی که دغدغه دانستن درباره استراتژی جنگ را داشت، در این باره تحقیق میکرد و میآموخت. مرحله نخست عملیات در ساعت 22و 8 دقیقه شب 10 آبان ماه 1361 با رمز یا زینب (س) به فرماندهی سردار شهید حسن باقری به اجرا درآمد. نیروهای خودی توانستند در کمتر از نیم ساعت پس از اعلام حمله در یک محور، شماری از نیروهای عراقی را به اسارت درآورده و در محور دیگر نیز نیروهای دشمن (به استعداد یک تیپ) را به محاصره درآورده و بسیاری شان را اسیر کند. در ساعت 6 صبح روز بعد به جز جناح چپ منطقه عملیات، کلیه یگان ها به اهداف تعیین شده دست یافتند و همه نیروها به هم ملحق شدند. تنها یگان های قرارگاه چهارم به خاطر طغیان رودخانه دویرج و فقدان پل نتوانستند اهداف خود را در منطقه پرچم هندی و ربوط به طور کامل تصرف نمایند و از این رو، تغییراتی در مراحل بعدی عملیات رقم خورد. در نتیجه طی این مرحله 550 کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله ارتفاعات مهم منطقه مانند «پل چم سری»، «حوزه نفتی بیات»، «نهر عنبر»، «شهر میمه و «موسیان» آزاد و علاوه بر آن، جاده عین خوش به دهلران نیز از زیر دید و تیر رس دشمن خارج شد. همچنین شهرک طیب عراق تحت اشراف قوای ایرانی قرار گرفت. در مرحله دوم، با وجود پیروزیهای مرحله نخست و از هم پاشیدگی و ضعف روحیه دشمن، به لحاظ عدم موفقیت قرارگاه چهارم در مرحله نخست و خالی ماندن جناح چپ، چون مواضع فتح شده نیز در معرض پاتک و تهدید دشمن بود، ترمیم رخنه به وجود آمده ضرورت داشت و از این روی، مرحله دوم عملیات در روز سه شنبه یازدهم آبان ماه 1361، در ساعت 2 و 30 دقیقه بامداد آغاز شد. نیروهای خودی با الحاقی که صورت گرفت، محاصره دشمن را کامل کردند و موفق شدند در این مرحله 150 کیلومتر مربع از زمین های اشغال شده را آزاد کرده و شماری از نیروهای عراقی به اسارت درآورند. هدف مرحله سوم عملیات محرم، تصرف همه بلندی های غرب حمرین و جاده ها و مراکز مهم عملیاتی و ایجاد و تأمین لازم برای جاده آسفالته چم سری، شرهانی و زبیدات و جاده شوسه زبیدات ـ طیب بود و به این منظور در ساعت 22 روز 15 آبان ماه 1361 حمله آغاز شد. نبرد گسترده به واسطه مقاومت پراکنده نیروهای ارتش عراق و عدم پاکسازی منطقه در ساعت 8 صبح 16 آبان ماه به پایان رسید و در نتیجه آن 300 کیلومتر مربع از خاک عراق شامل پاسگاه های زبیدات، شرهانی و ابوغریب و همچنین تأسیسات نفتی شامل 70 حلقه چاه نفت به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و همچنین سازماندهی 14 تیپ عراقی در این نبرد آسیب دید. تلفات و ضایعات وارده به دشمن شامل انهدام 8 تا 12 یگان سازمانی تا 70 درصد، انهدام 260 دستگاه تانک و نفربر، 230 دستگاه خودرو، سقوط 10 فروند هواپیما و به غنیمت گرفتن 150 دستگاه تانک و نفربر، 250 دستگاه خودرو، چندین دستگاه موشک انداز مالیوتکا و مقدار انبوهی سلاح سبک و کشته و زخمی کردن و به اسارت درآوردن 10400 تن از نیروهای دشمن بود. رزمندگان کشورمان در این عملیات شمال 4 لشکر پیاده، یک لشکر زرهی و یک تیپ احتیاط از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یک تیپ پیاده از نیروی زمینی ارتش بودند. نیروی زمینی تازه تأسیس شده سپاه پاسداران در این عملیات به خوبی از تانک ها و زره پوش های غنیمتی بهره برداری کرد. عملیات محرم روایتی از تلاش مجدانه فرماندهانی چون شهید مهدی زینالدین را بازگو میکند که در پی عدم الفتح در عملیات رمضان، سعی در بازسازی روحیه رزمندگان و نیز شکستن جو سنگین تبلیغاتی دشمن را داشتند. انجام این عملیات در ماه محرم به عنوان یکی از ماههای مقدس مسلمین و به ویژه شیعیان، امتداد خط فکری مجاهدانی را تشکیل میداد که خود را وارثان خون حسین(ع) میدانستند و اینک در ماه پیروزی خون بر شمشیر میرفتند تا کربلای دیگری را این بار در جبهههای جنگ تحمیلی رقم بزنند. عملیات محرم بزرگترین عملیات پس از عدم الفتح در رمضان بود. در این زمان قوای نظامی کشورمان در پی آن بود تا با کسب موفقیت در جبهههای جنگ جو سنگین روانی دشمن را بشکند و از طرفی به فضای عمومی داخل کشورمان نیز نشان دهد که هنوز ابتکار عمل در جبهه در دست نیروهای خودی است. پس از عملیات فتح المبین و همچنین فتح خرمشهر در الی بیت المقدس، به هر دلیل عملیات رمضان با موفقیت انجام نشد. این وضعیت میتوانست در افزایش روحیه دشمن و تحلیل روحیه خودی تأثیرگذار باشد. لذا فرماندهان، عملیات محرم را در آبان ماه ۱۳۶۱ مصادف با ماه محرم و حدودا چهار ماه پس از رمضان طراحی کرده و به اجرا گذاشتند. از دیگر واقعیات جنگ تحمیلی اینکه: در این جنگ علی رغم اینکه عراقیها از حمایتهای نظامی، مالی و مستشاری قدرتهای بزرگ بهره مند بودند، با این اوصاف تلفات نیروی انسانی زیادی در مقایسه با شهدای ایران داشتند. اگرچه هیچگاه آمار رسمی از تلفات نیروهای عراقی در دوران دفاع مقدس اعلام نشده ولی یاسین المعموری رئیس جمعیت هلال احمر وقت عراق در سال 1391 اعلام کره بود که جنگ هشت ساله ای که عراق علیه ایران داشت بیش از دو میلیون کشته و زخمی برای دولت بعث به همراه داشت.(به نقل از خبرگزاری مهر) پیرامون نکته ای که در مورد تپه های الله اکبر مطرح شده است، نیز لازم به ذکر است که آزادسازی تپه های الله اکبر مربوط به عملیات امام علی(ع) است که این عملیات در تاریخ 31 اردیبهشت 1360 در شمال کرخه و غرب سوسنگرد توسط سپاه پاسداران و ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران انجام شد. در این عملیات نیروهای سپاه پاسداران و ارتش ، به طور مشترک و همزمان از سه محور ، نخستین حمله هماهنگ خود را به اجرا گذاشتند .این عملیات با فرماندهی مشترک سپاه و ارتش در منطقه الله اکبر به اجرا درآمد . دو عملیات یکی در سوسنگرد و دیگری در شمال کرخه و غرب سوسنگرد انجام شد تا عملیات اصلی در چهار محور فرعی در شمال رود کرخه ، بر روی تپه های الله اکبر صورت پذیرد . پس از انجام عملیات امام علی (ع) که با هدف آزاد سازی این تپه های مهم در منطقه ای به وسعت یکصد کیلومتر مربع انجام شد ، پس از عقب راندن دشمن از محور شمال و شمال غرب سوسنگرد ، نیروهای خودی با رها کردن آب رودخانه وحشی کرخه در حدفاصل این رود تا تپه های معروف الله اکبر ، از پیش روی مجدد دشمن جلوگیری نموده و طی چند مرحله تک و گریز ، آن ها را پس زدند . در این عملیات نیروهای ایران موفق شدند در تپههای اللهاکبر تلفات و خسارات فراوانی را به عراق تحمیل کنند و بخشی از مناطق اشغالی را آزاد کنند و دشمن به ناچار 6 کیلومتر عقبنشینی کرد. در نتیجه طی این عملیات نزدیک 100 کیلومتر مربع از اراضی شمال سوسنگرد از جملههای تپههای الله اکبر و شمیطیه آزاد شدند. برای آشنایی با مسائل جنگ و دفاع مقدس به منابع زیر مراجعه نمایید: درودیان ، محمد ، آغاز تا پایان جنگ ، تهران: مرکز مطالاعات و تحقیقات جنگ ،1380 درودیان ، محمد ، روند پایان جنگ ، تهران: مرکز مطالاعات و تحقیقات جنگ ، 1384 منصوری لاریجانی ، اسماعیل ، آشنایی با دفاع مقدس ، قم: خادم الرضاعلیه السلام ، 1388 ولایتی ، علی اکبر ، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1376 منطقی ، مرتضی ، نگاهی به هشت سال جنگ تبلیغاتی ، تهران : جهاد دانشگاهی، 1372
استراتژی در دفاع مقدس