استجابت دعا
چرا دعاهای من مستجاب نمی شود؟
پرسشگر گرامی، توجه به نکات زیر، ان شاء الله پاسخگوی دغدغه هایتان خواهد بود : 1. دعا، گفتگو با خدا و خواندن اوست. دعا، یعنی خوبی ها و کارها و اتفاقات نیک و حل مشکلات را از پروردگار خواستن و طلب کردن. برای استجابت دعا، هم باید موانع استجابت دعا را شناخت و آن ها را برطرف کرد و هم آداب دعا را به طور کامل رعایت نمود. در بسیاری از اوقات، افراد این موارد را رعایت نمی کنند و انتظار دارند دعاهایشان نیز مستجاب شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید :
موانع استجابت دعا و آداب دعا کردن
2. دعا به درگاه خداوند و توسل به ائمه اطهار و معصومین علیهم السلام، امری بسیار پسندیده است و شایسته است در کارهایمان صورت بگیرد، اما بدانید قرار نیست تمام دعاهایمان همانگونه که خودمان می خواهیم و در همین دنیا مستجاب شود؛ خیلی اوقات ما به کُنه و عاقبت کاری اشراف نداریم و با فهم محدود خود، درخواستی از خدا می کنیم که مستجاب شدن آن در آینده قطعاً به ضرر ما خواهد بود؛ در این موارد، عدم استجابت دعا را نباید به حساب این بگذاریم که خداوند به خواسته ما اهمیتی نداده، بلکه باید یقین داشته باشیم که خداوند ما را بسیار دوست داشته و مصلحت ما را به طور کامل لحاظ کرده است، چرا که او حکیم و علیم و سمیع و بصیر است. خداوند در سوره مبارکه بقره آیه شریفه 216 مى فرماید : «… وَ عَسى اَن تُکرِهوا شَیئاً و هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسى اَن تُحِبّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌ لََکُم وَاللهُ یَعلَمُ و اَنتُم لا تَعلَمون؛ چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید حال آنکه شر شما در آن است و خدا مى داند و شما نمى دانید». یکی از دوستان می گفت فردی را می شناختم که فرزند پسر می خواست ولی چند فرزند دختر داشت و از خدا تقاضای پسردار شدن می کرد و در این موضوع بسیار مصر بود و به هر دعا و نماز و ذکری متوسل می شد تا به خواسته دلش برسد؛ و در نهایت خداوند به او پسری داد که معلول بود و نمی توانست حرکت کند! شما بگویید که این بهتر بود یا پسر دار نشدن. خداوند خواسته های دل شما و مصلحت کارتان را می داند؛ بهترین کار این است که شما تلاش های لازم را به خرج دهید و از خداوند، بخواهید در زمینه ازدواج، تحصیل، کار و … چیزی که به مصلحت شماست را نصیبتان کند، نه چیزی را که خودتان می خواهید. افرادی هستند که می خواهند به هر قیمتی که شده به خواسته های دلشان برسند، و خیلی اوقات پس از رسیدن به خواسته هایشان هزار بار آرزو می کنند کاش این ها را نمی خواستم! مطمئن باشید اگر به خداوند متعال توکل کنید و تمام امور زندگى خود را به او واگذار کنید، خداوند به بهترین وجه و شکل به آن رسیدگى خواهد کرد، زیرا او خیر و صلاح بندگانش را بهتر از من و شما مى داند.
3. فکر می کنید پذیرفته شدن تمام خواسته ها و حاجات افراد در همین دنیا از سوی خداوند معقول است؟ ما به شما با دلیل می گوییم این امر معقول و پذیرفتنی نیست و با سایر سنت های قطعی الهی در عالم همخوانی ندارد. مثلاً فرض کنید اگر در شب قدر، مادری برای سلامتی و بازگشت فرزند رزمنده اش از میدان جنگ دعا کند؛ از آن سو فرزندش نیز برای شهادت و شهید شدن دعا کند. حال، تکلیف چیست؟ آیا می شود این رزمنده هم شهید بشود و هم نشود؟ البته این یک مثال بسیار ساده و معمولی است. مثال های بسیاری از این دست می توان زد. تازه مثال ها و موارد تنها صورت های ظاهری است که برای ما قابل درک است. به علاوه اگر همه خواسته های انسان ها در دعاهایشان بر آورده شود، لازم می آید همه نظام دقیق عالم به واسطه دعاهای گوناگون بندگان در شرائط خاص استجابت به هم بریزد و ساختار عالم و حوادث آن هر روز بسته به دعاهای بندگان شکل جدیدی به خود بگیرد که این امر معقول و منطقی نیست. معنای درست استجابت همان است که از روایات استفاده میشود که به ما گفته شده : هیچ دعایی بی اثر نیست. هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد. هر دعای مقبولی یقیناً به استجابت میرسد، اما گونههای استجابت آن مختلف است. امام سجاد علیه السلام میفرمایند: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد : یا برای او ذخیره میگردد، یا در دنیا برآورده میشود، یا بلایی را که میخواست به او برسد، از وی برمیگرداند» ( تحف العقول، ص 202).
4. به فرض اینکه شما برای پاک شدن فردی از گناه دعا کنید، ولی او خودش نخواهد و به دلیل جهل خود، غوطه ور شدن در گناه را بپسندد! اینجا دیگر شما نباید بگویید چرا دعای من را خدا مستجاب نکرد! شما صاحب اراده و اختیار دیگران نیستید و خدا هم با جبر و زور با آنها برخورد نمی کند. وقتی کسی خود نخواهد ، معجزه ای رخ نخواهد داد؛ این است قانون دنیا.
5. خداوند به هر انسانی عقل داده و پیامبران و امامان را نیز به عنوان راهنما فرستاده، تا زندگی در این دنیا را با توسل به این دو ابزار، همانگونه که او دستور داده سپری کنند؛ بقیه کار دیگر با خود فرد است. البته خداوند برخی مواقع که حکمتش اقتضا می کند و به واسطه کارهای خوب و دعاهایی که انسان می کند یا دیگران (خاصه پدر و مادر) در حقش می کنند، توفیقاتی را نصیبش می نماید که طی مسیر را برای او تسهیل می کند، ولی قرار نیست هر جا که ما با اراده و اختیار خود اشتباه یا گناه می کنیم خدا وارد شود و جلوی آن را بگیرد! اگر اینگونه باشد که دیگر آزمون های الهی و مسأله خیر و شر و گناه و ثواب و پاداش و مجازات، معنایی نخواهند داشت. آن فردی که وارد وادی گناه شده ، با اراده و اختیار خود مرتکب گناه شده است؛ اینکه دعای شما تاثیری بر ترگ گناه او نگذاشته، مقصر خود اوست، نه عدم تاثیر دعای شما. چون خداوند به جبر و زور، کسی را از گناه، منع نمی کند. که اگراینگونه باشد، همانگونه که گفتیم، خوب و بدی وجود نخواهد داشت و نظام آفرینش و امتحانات و ابتلائات الهی، بی معنا می شود.
6. بدانید خداوند و در مرتبه پایین تر، معصومین هیچ نیازی به ما ندارند و این ما هستیم که سراسر وجودمان نیازمند و محتاج آن هاست. آن ها نور مطلقند و هر کسی به وسع خود می تواند از آنها بهره بگیرد. اگر کسی از آن ها دور شود در تاریکی فرو می رود و اگر به آن ها نزدیک شود نورانی می گردد. کار معصومین (به دستور خداوند) هدایت است و کار شیطان فریب. هر گاه خدای نکرده نسبت به خدا یا معصومین گمان بد بردید، قطعاً و بدون هیچ تردیدی وسوسه ای شیطانی به سراغتان آمده که دین و دنیایتان را هدف قرار داده و باید به آن بی توجه باشید.
7. برخی افراد، تصور می کنند همه خواسته هایشان را باید حتماً با دعا و توکل و توسل، در همین دنیا به دست آورند! (بدون توجه به مصلحتی که خود خبر ندارند و خداوند و معصومین (ع) خبر دارند)؛ در این زمینه اولاً باید گفت رسیدن به خواسته های دنیایی شرط اولش تلاش است و بعد دعا؛ ثانیاً اگر با تلاش و دعا هم به خواسته ای نرسیدیم، باید بدانیم ما به وظیفه خود عمل کرده ایم و قطعاً حکمتی در کار بوده که ما به آن چه می خواستیم و پیش بینی کرده بودیم نرسیدیم. ما انسان ها، بنده خداییم و وظیفه مان تلاش و عمل به دستورات او و راضی بودن به تقدیراتی است که برای ما رقم می زند. دنیا، محل آزمودن بندگی ماست و هر کسی به نحوی آزمایش می شود (یکی با فقر، یکی با ثروت، یکی با بیماری و …)؛ اگر کسی بگوید «چون دعا و تلاش کردم و به خواسته ام نرسیدم، دیگر اعتقادی به خدا و اهل بیت ندارم و از آن ها دلگیرم»، معنی اش این است که خدا و دین را تا جایی قبول دارد که به خواسته ها و لذت های دنیایی اش برسد، در غیر اینصورت خیر. این نگاه، نگاهی دینی نیست. ما مطمئنیم که شما اینگونه نیستید و بر اساس یک هیجان برخی جملات را نوشتید؛ مطمئن باشید آغوش خداوند و این انوار پاک همیشه به روی انسان ها باز است و هیچ گاه آن ها را ترک یا طرد نمی کنند.
موفق باشید. باز هم با ما مکاتبه کنید.
نویسنده : علی حسینعلی پور
استجابت دعا