اثبات توطئه های دشمنان علیه نظام
چگونه به کسانی که تئوری توطئه را اصلا قبول ندارند توطئه های استعمارگران را اثبات کنیم؟ مرز توهم توطئه و توطئه واقعی کجاست و چگونه آنها را از هم تشخیص بدهیم؟ معیار های وجود توطئه و دسیسه قدرت های بزرگ چیست؟ چه کار بکنیم تا به توهم توطئه متهم نشویم؟ دلایل درستی نظریات وجود فراماسونری جهانی و صهیونیسم بین الملل و کانون های زرسالار استعماری فراملیتی و توطئه های آنان چیست؟
تئوری توطئه یا توهم توطئه یکی از تئوریهای مطرح در بین نظریهپردازان و تحلیلگران سیاسی است که علاوه بر رواج در بین بسیاری از سیاستمداران و صاحبان قدرت، بسیاری از افراد جامعه نیز در تحلیلهای عامیانه خود آنرا به کار میگیرند؛ بهگونهای که به فرهنگ سیاسی در جامعه تبدیل شده است.از این تئوری تعاریف متعددی ارائه شده است. آبراهامیان تئوری توطئه را نداشتن اعتقاد یا باور نکردن شکل ظاهری رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میداند.( آبراهامیان، یرواند؛ و اشرف، احمد؛ و همایون کاتوزیان، محمدعلی؛ جستارهایی درباره تئوری توطئه در ایران، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1382، چاپ اول، ص 11) احمد اشرف نیز در تعریف توهم توطئه آورده است: «توهم توطئه نوعی بیماری روانی فردی و جمعی است. بیماری فردی سوءظن به همهچیز و همهکس را «پارانویا» و بیماری جمعی را تئوری توطئه مینامند. کسی که به «توهم توطئه» در مفهوم اخیر آن مبتلاست، تمام وقایع عمده سیاسی و سیر حوادث و مشی وقایع تاریخی را در دست پنهان و قدرتمند سیاست بیگانه و سازمانهای سیاسی و اقتصادی و حتی مذهبی وابسته به آن سیاست میپندارد.( شرف، احمد؛ «توّهم توطئه»، گفتگو، شماره 8، تابستان 1374، ص 7)
حاصل همه این تعاریف این است که تئوری توطئه نظریهای است که حوادث تاریخی و تحولات آشکار اجتماعی را محصول مستقیم دسیسههای پشت پرده گروهی معدود از توطئهگران میداند و فرض را بر این می گذارد که دستهای آشکار ـ و بیشتر ـ پنهان رقم زننده مقدرات فرد، جامعه و یا یک ملت هستند.( کاشی، غلامرضا؛ تئوری توطئه یا فرایندهای پنهان سیاسی، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، ش 3، پاییز 1376، ص 9)
این نوع تبیین معمولا دارای سه ویژگی بنیادی است که بارزترین آن انتساب حوادث به عوامل خارجی است؛ خواه این عامل خارجی یک قدرت بیگانه باشد یا یکی از احزاب و جناحهای رقیب باشد. ویژگی دیگر این تئوری فراگیری آن نسبت به همه حوادث سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی و مذهبی است. از دیدگاه طرفداران این تئوری همه انقلابها، شورشها، جنگها، عقبماندگیها و وابستگیهای سیاسی و اقتصادی، ترورهای سیاسی و کمبودهای اقتصادی و… را دست پنهان بیگانه کارگردانی میکند. ویژگی دیگر این تئوری فقدان استدلال و تحلیل علمی در آن است. همه کسانی که بر این اساس به تحلیل حوادث میپردازند بسیاری از وقایع اجتماعی را بدون کاوشهای علمی و کشف علل حادثه به توطئه دیگران نسبت میدهند بهطوری که گویا حوادث عالم به غیر از توطئه نمیتواند علل دیگری داشته باشد. به عنوان نمونه در تبیین علی انقلابها هوادران انقلاب یا کسانی که از آن سود جستهاند انقلاب را به قیام دلیرانه تودههای ناراضی مردم نسبت میدهند ولی مخالفان انقلابها و محافظهکاران سیاسی غالبا علت انقلاب را به دست پنهان و توطئهگر بیگانه نسبت میدهند و فراماسونها و صهیونیزم بینالمللی و کارتلهای نفتی و دستگاههای جاسوس و ابرقدرتها یا ترکیبی از آنان را عامل وقوع انقلاب میدانند.
پیشینه تئوری توطئه
نگرش مبتنی بر توطئه همواره در تاریخ وجود داشته و در همه جوامع و فرهنگهای سیاسی مطرح بوده است؛ با این تفاوت که این نظریه در هر جامعهای متناسب با سطح توسعهیافتگی، پیشینه تاریخی، میزان موفقیتها و ناکامیها و دلایل مشابه دیگر در افکار و باور عمومی مردم وارد میشود و بر تحلیل رویدادهای مهم سیاسی و اجتماعی تاثیر میگذارد. رویکرد سیاسی به «نظریه توطئه» در دنیای مدرن ریشه در جنگهای صلیبی، ترس از یهودیان و هراس از انجمنهای مخفی دارد. در تصورات قرون وسطی، یهودیان چاههای آب را مسموم و به مقدسین بیحرمتی میکردند؛ کودکان مسیحی را مورد اذیت و آزار قرار میدادند، در معاملات خود با بازرگانان به نیرنگ و تقلب متوسل میشدند و دائما در جهان مسیحیت توطئه میکردند. وضعیت توهم توطئه در عصر روشنگری و از جمله انقلاب فرانسه در نماد و شاخص انجمنهای مخفی فراماسونی ادامه پیدا کرد. در انقلاب فرانسه افرادی از جناح مخالف انقلاب از انجمنهای فراماسونی به عنوان پوششی برای سازماندهی انقلابی نام میبردند و معتقد بودند که این انجمنها دست به کارهای شوم میزنند و فعالیتهای آنان بخشی از برنامه عظیمی است تا الحاد و هرج و مرج را در جهان اشاعه دهند. در سده بیستم؛ بریتانیا، ایالات متحده و اسرائیل به عنوان توطئهچینان بینالمللی و نمادهای توطئه شناخته میشوند. در غرب از جمله کشور آمریکا افراد و جریانهایی وجود دارند که همچنان اعتقاد دارند استقلال آمریکا کینهکشی فرانسویان از انگلیس است و یا انقلاب فرانسه را انتقام انگلیس به واسطهی فراماسونری از کشور فرانسه میدانند.( آبراهامیان، یرواند؛ و اشرف، احمد؛ و همایون کاتوزیان، محمدعلی؛ پیشین، ص 13 ـ 16)
تئوری توطئه در جهان عرب نیز بسیار نیرومند و رایج است. اکثر سیاستمداران و حتی نخبگان فکری پس از وقوع مشکلات و مصیبتها آنرا به توطئه دیگران نسبت میدهند بدون آنکه به زمینهها و روند عقلانی تحولات و نقش خود در این روند بیاندیشند. به اعتقاد برخی صاحب نظران، تئوری توطئه در خاورمیانه، بیش از دیگر مناطق جهان و در ایران بیش از کشورهای دیگر خاورمیانه مطرح است.( فولر، گراهام؛ قبله عالم، ترجمه عبّاس مخبر، تهران، نشر مرکز، 1373، ص 25) در ایران این نوع تفکر را «دایی جان ناپلئونی» مینامند که برگرفته از رمان و مجموعه تلویزیونی معروفی به این نام است. بهطور کلی دو رویکرد افراطی و منطقی در زمینه تبیین پدیدههای سیاسی و اجتماعی ایران بر اساس توطئه و دخالت بیگانگان وجود دارد. در رویکرد افراطی اولویت دادن به نقش عوامل خارجی به صورت مطلق در نظر گرفته میشود. بر این اساس تمامی رویدادها، عزل و نصبها، تغییر دولتها و حتی جنبشهای بزرگ انقلابی در ایران از جمله انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی 1357 از ابتدا تا انتها به وسیله بیگانگان طراحی گردیده و توسط عناصر داخلی آنان به اجرا درآمده است. از این دیدگاه هر اتفاقی، حتی بیاهمیتترین اتفاقات، برخاسته از تبانی و توطئهچینی قدرتهای خارجی است و دستهای پنهان پشت پرده آنرا ترتیب دادهاست. اما با رویکرد متعادل و منطقی، رویدادهای مهم و برجسته بر اساس دخالت موثر و تعیینکننده عواملی داخلی تحلیل میشود و در سطح پایینتری برای عوامل خارجی نیز استقلال و تأثیر قائل است.( آبراهامیان، یرواند؛ و اشرف، احمد؛ و همایون کاتوزیان، محمدعلی؛ پیشین، صص 25-19)
علل گرایش به تئوری توطئه
گرایش به کاربرد این تئوری در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی در دو سطح عام و خاص قابل بررسی است. به طور عموم کسانی که به این نوع تحلیل روی میآورند به منظور فرافکنی و توجیه عدم موفقیتهای خود میباشد. بسیاری از حاکمان نالایق شکستها، عقبماندگیها و مشکلات درونیشان را با فرافکنی به جوامع بیرونی و عوامل خارج از مرزهای ملی نسبت میدهند. سیاستمداران فعال در حوزه قدرت غالبا از آن به عنوان سپر بلا و یا ضد حملههایی علیه مخالفان بهره میگیرند. به علاوه رژیمهای سرکوبگر برای حذف و نابودی مخالفان، آنان را بر پایه ترویج توطئهگرایی در میان جامعه به آسانی به بالاترین جنایات سیاسی مانند خیانت، جاسوسی و براندازی خارجی متهم نمایند. در کنار عللی مانند توجیه ضعفهای داخلی و سرکوب مخالفان، اهداف دیگری مانند ساده کردن تحلیل حوادث و ایجاد حالت اقناع و کاستن از انتقاد به بهانهی بهرهگیری بیگانگان میتواند از علل گرایش دولتها و گروههای سیاسی و تحلیلگران اجتماعی وابسته به آنان به تئوری توطئه باشد.( همان، صص 27-25)
اما به طور خاص و در مورد ایران، علل و زمینههای مختلفی برای توطئهپنداری وجود دارد. عوامل مؤثر در جذابیت توهم توطئه در فکر ایرانی را میتوان در عوامل سیاسی، فرهنگی و روانی ـ اجتماعی بررسی کرد، اما در این میان نقش عوامل سیاسی بسیار برجسته و دیگر عوامل، مکمل و تقویتکننده عوامل سیاسی هستند.( تربتی، سروناز؛ تئوری توطئه، تهران، گفتمان، چاپ اول، 1378، ص 126)
مهمترین علل و زمینههای توطئهپنداری در ایران عبارتند از:
1. فرار عمدی از بحران برای گروهی که اندیشههای آرمانی را اعلام مینمایند ولی از عملی کردن این اندیشهها ناتوان هستند. در این موارد تنها راه حل برای توجیه ناسازگاری آرمانها با واقعیات بیرونی جامعه تمسک به عوامل بیرونی به عنوان مانع دستیابی به آرمانها میباشد.( اشرفی، علی؛ درست و نادرست در نظریه توطئه، روزنامه کیهان، 12 تیر 1372، ص 14)
2. اطلاعات محدود، سانسور و فقدان آزادی بیان و تعامل آزادانه آراء و عقاید گوناگون نیز موجب آسیبپذیری مردم در برابر شایعات گوناگون توطئهپردازان میشود.( عطاپور، اردلان؛ توهم توطئه (گفتگو با صادق زیباکلام)، تهران، انتشارات جستجو، ۱۳۷۸، ص 31)
3. ساختارهای قدرت مطلقه در ایران و استبداد سیاسی.
4. برخی عوامل تاریخی و جامعهشناختی نظیر سابقه تاریخی دخالت و نفوذ سیاسی قدرت های خارجی در ایران.
5. فقدان روحیه کندوکاو در تحقیقات اجتماعی ـ تاریخی نیز کمک زیادی به شکلگیری این فرهنگ و باور اجتماعی نموده و فرهنگ سیاسی جامعه به طور فزایندهای متاثر از ذهنیت توطئهای در تمامی ابعاد گردیده است.( زیباکلام، صادق؛ مقدمه ای بر انقلاب اسلامی، تهران، نشر روزنه، 1372، ص 30)
یرواند ابراهامیان گرایش به این تحلیل را بیشتر در قالب بیماری روانشناختی دنبال میکند و در مقالهای تحت عنوان «پارانوید در سیاست ایران» معتقد است این بیماری بهطور کلی در «فرهنگ ملی» و بهطور خاص در عادتهای مربوط به رشد در دوران کودکی وجود دارد. به نظر ابراهامیان، تئوری توطئه یا «شیوه تفکر پارانویایی» نشانه نابسامانی روانی نیست، بلکه حاصل دو عامل عمده است: عامل تاریخی، یعنی مداخله قدرت های بزرگ از اوایل سده نوزدهم به بعد، و عامل جامعه شناختی که مربوط به استبداد طبقاتی حاکم در جامعه ایران است. از دیدگاه وی این عوامل سبب شده است که مردم در برهه های حساس تاریخی، رخدادهای کوچک و بزرگ را ناشی از مداخله بیگانگان بدانند، بازیگران سیاسی را با بی اعتمادی بنگرند و آنان را مأمور قدرت های بزرگ به شمار آورند و نیز خود را فاقد هرگونه قدرت و نفوذ در صحنه سیاست بیابند. از سوی دیگر فاصله عمیق و قدیمی میان دولت و جامعه به نوبه خود باعث تشدید توطئه باوری در بین مردم شده است.
احمد اشرف نیز بر این باور است که ترکیبی متشکل از میراث ریشهدار باورهای فرهنگی پیش از اسلام و شیعه در خصوص نیروهای شیطانی، دخالتهای پیاپی خارجی در سالهای نیمه استعماری سده نوزدهم و اوایل سده بیستم و سیاست ابرقدرتهای دهه 1320 و 1360 و همچنین شیوهی استبدادی و غیرمشارکتی سیاست در ایران همراه با کنترل شدید مطبوعات و رسانهها و نیز کارایی تئوری توطئه به عنوان یک مکانیسم دفاع جمعی بهویژه در سالهای ناتوانی و ضعف موجب جاذبه و گیرایی تئوریهای توطئه شده است. اشرف در مقاله توهم توطئه با بررسی برخی نمودهای توطئه روس و انگلیس و امریکا، از جمله قرارداد 1907م روس و انگلیس و تقسیم ایران به مناطق نفوذ خویش، دست پنهان سیاست انگلستان در ایران از همه ریشهدارتر و عمیقتر و پایدارتر میداند و معتقد است این عامل از عوامل مهم گرایش به توطئه در دوران وضعیت نیمه استعماری ایران میباشد. وی همچنین در مورد عوامل فرهنگی توهم توطئه نویسنده توضیح میدهد که: «…اعتقاد به قضا و قدر و رمل و اسطرلاب و طالعبینی و دسیسههای فلک کجرفتار و نیروهایی که از حیطهی دخالت انسان بیرون است از عواملی هستند که توهم توطئه را تقویت میکند».( آبراهامیان، یرواند؛ و اشرف، احمد؛ و همایون کاتوزیان، محمدعلی؛ پیشین، ص 119)
برخی از نویسندگان علل دوام تئوری توطئه را علیرغم ضعفهای بارز در مبانی روششناختی در آن، وجود حجم بالایی از اسناد تاریخی مبتنی بر دسیسهها و توطئهگریها در ایران است. همچنین نقاط قوت این تئوری در قبال تئوریهای ساختارگرایانه که صرفا خود را منحصر در حصار تنگ ساختارهای اجتماعی نمودهاند از دیگر علل تقویتکننده این تئوری میباشد(کاشی، غلامرضا؛ پیشین، ص 10)
افرادی مانند مهدی بازرگانان ، ماروین زونیس ، گراهام فولر و دانیل پاییز نیز به عامل «دخالت قدرت های خارجی»در ترویج تئوری توطئه در فرهنگ سیاسی معاصر ایران اشاره دارند.( غفاری هشجین، زاهد؛ «نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران از مشروطیت تا انقلاب اسلامی»، اطلاعات سیاسی اقتصادی، 29 شهریور 1382، سال 17، ش 191ـ 192، ص24 )
نقد تئوری توطئه
تئوری توطئه از مباحث «تبیین علی» در علوم انسانی و اجتماعی است که به دنبال یافتن علت برای رویدادهای اجتماعی است، لکن در این راستا ره به خطا برده و همه علتها را به توطئه منتهی میکند. این گونه تحلیلها بدون توجه به عوامل داخلی زمینهساز توطئه خارجی و نقش نیروهای اجتماعی، هیچگونه جایگاهی برای رقابت، حوادث عادی و طبیعی و کنش و واکنش انسانها و جوامع در سطوح عقلانی و عاطفی در نظر نمیگیرند. در حالیکه ماهیت بسیاری از حوادث و مسایل سیاسی و اجتماعی اینگونه است که ارتباط تنگاتنگی با سایر پدیدههای اجتماعی و با بسترهای تاریخی دارد. بنابراین منحصر دانستن علل و عوامل پیچیده پدیدههای مختلف اجتماعی در توطئه بیگانه روشی نادرست است که امکان درک و تبیین صحیح از تحولات و رویدادهای اجتماعی را از بین میبرد.
البته رد تئوری توطئه بدین معنا نیست که اساسا هیچ توطئهای در هیچ موردی در کار نیست و آنچه که توطئه خوانده میشود همه خواب و خیال و توهم است بلکه منظور آن است که در تبیینهای علی از حوادث سیاسی و اجتماعی باید ابعاد و جنبههای گوناگون را به صورت علمی مورد بررسی قرار داد. در برداشت علمی، «توطئه» به عنوان فرضیهای در نظر میآید که قابل رد یا اثبات است و در پرتو دادههای عینی و اسناد و مدارک تاریخی و بدون جانبداری عاطفی مورد بررسی و تحلیل علمی قرار میگیرد و از این رو قابل اثبات و یا رد و انکار است. اما با نگاه جزمگرایانه و غیرعلمی راهی جز توطئه بیگانه برای تبیین حوادث وجود ندارد.( اشرف، احمد؛ «توّهم توطئه»، پیشین، ص 7)
در فرهنگ سیاسی ایران اصطلاحات زیادی مانند «اجنبی»، «بیگانه»، «استعمار»، «استکبار جهانی»، «صهیونیزم» و اصطلاحاتی از این قبیل همواره به چشم میآید لکن تشخیص توطئه حقیقی و توهم توطئه نیازمند بررسیهای دقیق و علمی است. بنابراین نه میتوان یکسره وجود توطئه را نفی کرد و نه میتوان همه چیز را به توطئه نسبت داد.( رمزی، رابین؛ تئوریهای توطئه، ترجمه احمد سیف، تهران، فصل سبز، چاپ اول، 1382، ص 7) همانگونه که احمد اشرف به درستی میان مفاهیم توطئهچینی و توطئهپردازی و توهم توطئه تفکیک میکند؛ توطئه واقعی ممکن است که توسط بیگانه در بسیاری از مسائل سیاسی اتفاق افتد اما در بسیاری موارد به غلط برخی از حاکمان وقایع را به توطئه نسبت میدهند و مردم نیز به دلیل وجود برخی زمینهها آنرا میپذیرند.
اعتقاد مطلق به چنین تئوری دارای پیامدهای سیاسی و روانی منفی است که موجب نادیده گرفتن ضعفهای داخلی و ناتوانی در حل مشکلات میگردد و نهایتا یکی از شرایط عدم توسعه سیاسی را فراهم میآورد. به همین جهت نیز رویکرد غالب در جوامع ضعیف و عاجز از حل مشکلات سیاسی و اجتماعی است.( محمدی، مجید؛ نظریه توطئه، تهران، نگاه نو، 1370، ص 7 ) آبراهامیان پیامد مهم این تئوری را توسعهنیافتگی و یا تأخیر افتادن پلورالیسم سیاسی میداند.( آبراهامیان، یرواند؛ و اشرف، احمد؛ و همایون کاتوزیان، محمدعلی؛ پیشین، ص 66)
(www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition)
اکنون در پاسخ به سؤالهای شما باید بگوییم .
1.برای اثبات توطئه استعمارگران ، کافی است مستندات و مدارک متقن و روشن توطئه های آنها علیه کشور ما و اعترافات آنان در در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد. بر اساس این مستندات و مدارک تاریخ معاصر کشورما سندی گویا بر توطئه ها , اقدامات خصمانه و دخالت های آمریکا می باشد و جای هیچگونه تردیدی را برای کسی در دشمنی آمریکا بر علیه کشورما به باقی نمی گذارد . هر چند پرداختن به جزئیات طومار بلند توطئه ها و شرارت های آمریکا علیه کشورمان، مثنوی هفتاد من خواهد شد اما نیم نگاهی به مهمترین این اقدامات خصمانه ، گویایی بسیاری از واقعیت هاست . که در اینجا به نمونه هایی اشاره می کنیم .
1 – کودتاى 28 مرداد 1332
کودتای 28 مرداد را باید سرآغاز تسلط آمریکا بر ایران و دخالت در امور کشورمان به حساب آورد.
بنابر اعتراف آمریکایى ها، که در اسناد منتشر شده توسط سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا در سال 1379 منعکس شده است، نمایندگان دستگاه امنیتى انگلیس، موضوع براندازى دولت مصدق و جایگزین کردن یک حکومت کاملا وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد کردند که با پاسخ مثبت آمریکایى ها در فروردین 1332 مواجه شدند .
طرح این کودتا پس از مطالعات فراوان توسط طراحان انگلیسى و آمریکایى، در قالب طرح تى پى آژاکس در 21 تیر ماه توسط رئیس سازمان سیا، وزیر خارجه امریکا و رئیس جمهور آمریکا (آیزنهاور) به امضاى نهایى رسید و با اختصاص بودجه اى هنگفت، در 28 مرداد 1332 کودتا انجام پذیرفت که در نتیجه آن دکتر مصدق از نخست وزیرى برکنار و حکومت مردمى وى سقوط کرد . شاه، که از بیم اعتراضات و شورشهاى مردمى، از قبل به ایتالیا گریخته بود، پس از کودتا مجددا به ایران بازگشت و به این صورت، سلطه همه جانبه آمریکا بر این کشور آغاز شد . (ر.ک : اسناد منتشر شده توسط آمریکا در مورد کودتای 28 مرداد 1322 ، در سال 1379سایت روزنامه نیویورک تایمز – واعظی ، حسن ، ایران و آمریکا ، تهران : سروش ،1379، ص 57)
کرمیت روزولت از مقامات برجسته سیا که مجری این کودتا بود ، چنین اعتراف می کند .« کودتای ایران ، نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که به وسیله سیا در ماههای آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود .» (مدنی ، سید جلال الدین ، تاریخ سیاسی معاصر ایران ، قم : دفتر انتشارات اسلامی ، 1369، ج1، ص 515)
2- حمایت و تحکیم پایه هاى حکومت استبدادى شاه
حمایت دولت آمریکا از شاه پس از 28 مراد 1332 وارد مرحله جدیدى شد و آمریکایى ها با تمام توان، از شاه حمایت کردند . حمایت مالى آمریکا پس از کودتا به طرز شگفت انگیزى افزایش یافت به گونه ای که 12 روز پس از کودتاى 28 مرداد، آمریکا با پرداخت یک وام 45 میلیون دلارى به ایران موافقت نمود. .در سال 1330 کمک مالى آمریکا به ایران بالغ بر 3/1 میلیون دلار بود، در حالی که این رقم در سال پس از کودتا به 70 میلیون دلار یعنى 60 برابر رقم قبلى رسید .
همچنین در حالی که تعداد مستشاران سازمان سیا در ایران در سال 1330 کمتر از 10 نفر بود ، سه سال بعد به 308 نفر رسید. (واعظی ، حسن ، ایران و آمریکا ، پیشین ، ص64-65)
نفوذ آمریکا در دستگاه حاکمیت ایران روز به روز بیشتر مى شد , تا جایی که کارتر, ایران را جزیره ثبات خواند . و علاقه خود را نسبت به رژیم شاه این گونه توصیف نمود «هیچ کشور دیگرى در جهان براى برنامه ریزى مشترک، از ایران به آمریکا و ما نزدیک نیست . هیچ کشور دیگرى براى بررسى مشکلات منطقه اى، که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست، ارتباط نزدیکترى از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگرى نزد من احترامى عمیقتر و رابطه اى دوستانه تر از شاه ندارد .» (همان ، ص 77)
آمریکا تا تا آخرین روزهاى حیات سیاسى شاه، دست از حمایت وى برنداشتند و در برابر همه جنایات ها از او حمایت می کردند .
3- تشکیل ساواک در ایران
تأسیس ساواک در ایران تحت نظارت آمریکا انجام گرفت که نه تنها سازمان سیا یعنی آژانس جاسوسی خارجی آمریکا در آن شرکت داشت , بلکه سازمان اف .بی .آی که آژانس داخلی آمریکاست نیز در این راه کمک های فراوانی کرد . آموزش نیروهای ساواک توسط افسران سازمان سیا هم در داخل کشور و هم در آمریکا صورت می گرفت . (سلیمی بنی ، صادق ، ارمغان دمکراسی ، قم : معارف ، 1383،ص 185-186)
ارتشبد حسین فردوست در این باره می نویسد :« در نخستین قدم , شناخت سازمانی که مأمور راه اندازی آن بودم ضرورت داشت . وضع سازمان را مطالعه کردم و با تک تک مدیران کل بحث نمودم .بدین ترتیب مشخص شد که از سال 1335 , ساواک توسط ده مستشار آمریکایی طبق قواره سازمان خودشان سازماندهی شده است .بنابر این ساواک دو وظیفه اطلاعاتی و امنیتی را به عهده داشت و تلفیقی بود از دو سازمان سیا و اف.بی.آی» (فردوست , حسین , ظهور وسقوط سلطنت پهلوی , تهران : مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی , 1371, ج1, ص 409)
بدین وسیله آمریکا توانست با تأسیس ساواک در ایران , کانونی قوی از سازمان جاسوسی آمریکا را بدون هزینه خود تأسیس کند تا از یک طرف حافظ رژیم سلطنتی باشد که این رژیم با اطمینان خاطر , منافع آمریکا در منطقه را تأمین نماید و از طرف دیگر با توجه به موقعیت ایران , از این طریق بتواند رقیب اصلی خود یعنی شوروی سابق را زیر نظر بگیرد .
4 – تحمیل قانون استعماری کاپیتولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران
یکى از اقدامات تحقیرآمیز دولت ایالات متحده آمریکا علیه ملت ایران، تحمیل لایحه اعطاى مصونیت قضایى به اتباع آمریکایى بود . دولت آمریکا از ابتدای نخست وزیری اسد الله علم , ادامه حضور مستشاران نظامی آمریکا و خانواده آنها در ایران را مشروط به معافیت از شمول قوانین قضایی ایران کرد. قبول این درخواست به مفهوم از بین رفتن صلاحیت رسیدگی دادگاههای ایران به جرایم اتباع آمریکایی در ایران بود که این درخواست آمریکا به صورت لایحه ای توسط حسنعلی منصور نخست وزیروقت در مهرماه 1343 به مجلس ارایه شد و به تصویب رسید .
زشتى این قانون به حدى بود که دولت آمریکا و ایران اصرار داشتند که این قانون علنى نشود اما با اطلاع امام از آن و افشاگری ایشان , رژیم رسوا شده و نیت شوم آمریکا آشکار گردید . ایشان در سخنرانی مشهور 4 آبان 1343 که به تبعید ایشان منجر شد , این قانون را سند بردگی ملت ایران دانسته , فرمودند: « عزت ما پایکوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت … ما را جزء دوَل مستعمره حساب کرد؛ ملت مسْلم ایران را پست تر از وحشیها در دنیا معرفى کرد… تمام گرفتارى ما از این امریکاست! تمام گرفتارى ما از این اسرائیل است! اسرائیل هم از امریکاست. این وکلا هم از امریکا هستند! این وزرا هم از امریکا هستند! همه تعیین آنهاست. اگر نیستند چرا نمى ایستند در مقابلش داد بزنند؟…ما این قانونى که گذراندند- به اصطلاح خودشان- قانون نمى دانیم. ما این مجلس را مجلس نمى دانیم. ما این دولت را دولت نمى دانیم. اینها خائنند به مملکت ایران! خائنند.» (صحیفه امام ,ج1, ص 415-424)
کویلر یانگ استاد دانشگاه پرینستون آمریکا معتقد است « کاپیتولاسیون اشتباه فجیعی برای منافع آمریکا در ایران بود و این قانون سنگین به عنوان نشانه فاحش امپریالیسم تفسیر می شد ، با این همه ما برای اجرای آن پافشاری کردیم .» (بیل ، جیمز ،عقاب وشیر ، تراژدی روابط ایران و آمریکا ، ترجمه مهوش غلامی ، تهران :کوبه ، 1371، ص 258)
5 – حمله نظامى به طبس
به دنبال اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی و تبدیل سفارت آمریکا به کانونی برای توطئه علیه ایران و تلاش برای هماهنگ ساختن فعالیت های نیروهای لیبرال و ملی گرا علیه انقلاب اسلامی که بعدها در اسناد لانه جاسوسی منتشر گردید و پذیرفتن شاه معدوم توسط این کشور و عدم استرداد وی , سفارت آمریکا در تهران به اشغال دانشجویان پیرو خط امام درآمد .
پس از ماجراى تسخیر لانه جاسوسى در تهران توسط دانشجویان ، آمریکایى ها براى حل بحران گروگانگیرى تلاش زیادی انجام دادند و فشارهای زیادی را بر علیه کشورما ایجاد نمودند و همزمان با فعالیت های گسترده تبلیغاتی و رسانه ای علیه کشورمان , تحریم های اقتصادی علیه کشورمان توسط آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به مرحله اجرا در آمد و دارایی های ایران در این کشور مسدود گردید . آمریکاییها ابتدا خواهان مذاکره با کشور مان در این خصوص بودند اما پیش شرط امام براى مذاکره، تحویل شاه معدوم به ایران بود و آمریکایى ها به جاى پذیرفتن این خواست طبیعی ملت ایران، در فاز نظامى قدم نهادند.
برژینسکى در کتاب توطئه در ایران مى نویسد:«طرح عملیات نجات را من ابتدا به عنوان آخرین چاره یا یک اقدام اضطرارى در صورت به خطر افتادن جان گروگانها تعقیب مى کردم و به مؤثر بودن عملیات نظامى، نظیر محاصره دریایى ایران، تصرف جزیره خارک و حملات هوایى به هدفهایى در داخل خاک ایران، بیشتر اعتقاد داشتم .» (برژینسکی ، زبیگنیو، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقى، تهران: هفته، 1362، ص 188)
آمریکایى ها پس از مطالعات فراوان و با اتکا به عناصر ضد انقلاب و وابسته به رژیم منحوس شاه، مصمم به حمله به ایران شدند و در 5 اردیبهشت1359 شبانه تعدادى از نیروهاى آموزش دیده و ویژه خود را توسط پنج فروند هواپیماى پیشرفته آمریکایى در یکى از فرودگاه هاى متروکه، در صحراى طبس پیاده کردند تا از آنجا بر اساس برنامه ریزى قبلى و یک زمان بندى دقیق، عملیات نظامى خود را آغاز کنند اما با عنایت خداوند و الطاف خفیه الهی,گرفتار طوفان شده و با انهدام هواپیماها , این عملیات نظامى به شکست مفتضحانه ای برای آمریکا تبدیل شد.
6- کودتاى نقاب
این کودتا که پس از گذشت 75 روز از تهاجم آمریکا به طبس به وقوع پیوست ، بزرگ ترین حرکت ائتلافی گروههای ضد انقلاب و قدرت های غربی جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی به حساب می آید .کودتاى نقاب توسط یک ستاد از پاریس به رهبرى شاهپور بختیار هدایت مى شد و صحنه گردان اصلی آن آمریکا بود . یکی از سران کودتا نقش آمریکا در این ماجرا را چنین بازگو کرد :« هماهنگی بین اسرائیل و کشورهای مرتجع منطقه نظیر عربستان ، مصر ، عراق توسط نماینده سیا که در دفتر دکتر بختیار در پاریس است انجام می گرفت . تأمین هزینه های مادی چه به صورت مستقیم وچه به صورت غیر مستقیم نیز توسط آمریکا صورت گرفته است …» (کودتای نوژه ، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ، تهران: مؤسسه مطالعه و پژوهش های سیاسی ، 1368، ص 37)
سازمان سیا امید زیادی به این کودتا بسته بود و آن را ضربه نهایی بر علیه نظام جمهوری اسلامی می پنداشت . تجهیزات نظامی که قرار بود در داخل و خارج کشور در این کودتا به کار گرفته شود , همچنین افراد برجسته کادر رهبری و اجرایی وبرنامه ریزی دقیق آن و… در تاریخ کودتاهای جهان بی سابقه بود . دقت طراحی کودتا در حدی بود که سیا موفقیت آن را قطعی می دانست . اما با عنایات خداوند، قبل از این که این کودتا وارد فاز اجرایى خود شود، طى یک عملیات بسیار دقیق ، کشف شد و تمامى عوامل آن در داخل کشور دستگیر شدند و این توطئه بزرگ نیز که می رفت تا ضربه جبران ناپذیری به نظام اسلامی بزند ، خنثی و در نطفه خفه گردید .
7 – تحریک عراق وتحمیل جنگ علیه ایران
آمریکایى ها پس از شکست سنگین در کودتاى نوژه ، تحرکات شدیدى را براى ترغیب صدام به جنگ با ایران آغاز کردند . برژینسکى، مشاور امنیت ملى آمریکا، براى آماده سازى عراق براى شروع جنگ سفرهاى محرمانه متعددى به بغداد کرد که مجله ژورنال استریت، مورخ 8 فوریه 1980 یکى از این سفرهاى محرمانه را فاش ساخت . علاوه بر این، مطبوعات اروپایى نیز در همان زمان، از ملاقاتهاى متعدد برژینسکى با صدام خبر دادند . (تایمز لندن، 17 ژوئن 1980 به نقل از حسن واعظى، ایران و آمریکا، پیشین، ص 108)
مجله فیگارو به نقل از طارق عزیز وزیر امور خارجه وقت عراق در این باره چنین گزارش داد : « جریان جنگ ایران و عراق در واقع از ژوئن گذشته ( تیرماه 1359) زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر کرد و در مرز دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد و قول داد که از صدام حسین کاملاً حمایت نماید و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوی عراق در مورد شط العرب و احتمالاً برقررای یک جمهوری عربستان در این منطقه مخالفت نخواهد کرد و بالاخره کلیه اقدامات به کشاندن عراق به جنگ علیه ایران منجر شد و پیش بینی ها چنین بود که اگر بغداد پیروز بشود , ایران بی ثبات می شود و رژیم جمهوری اسلامی از میان می رود و یک دولت طرفدار غرب به جای آن به قدرت می رسد و در صورتی که عراق با شکست مواجه گردد , آمریکا می تواند خود را به عنوان حامی و مدافع ایران قلمداد نماید .» (روزنامه انقلاب اسلامی , 17/9/1359)
نماینده آمریکا در سازمان ملل در همان روزهای آغازین جنگ اعلام کرد: « اگر عراق از آمریکا کمک بخواهد هر گونه امکانات نظامی را در اختیار عراق قرار خواهد داد .» (روزنامه اطلاعات , 7/7/1359)
هر چند آمریکایى ها کوشیده اند که نقش خود را در تحریک صدام براى حمله به ایران کتمان کنند، اما تجهیز صدام به انواع سلاحهاى جدید جنگى و کشتار جمعى و نیز حمایتهاى رسانه اى، سیاسى و بین المللى از سوى امریکا و هم پیمانان وى، چیزى نیست که بتوان آن را کتمان یا انکار کرد . از این رو، آمریکایى ها خود ناچار به اعتراف آن شدند .
روزنامه سوئدی تمپوس به نقل از هنری کسینجر وزیر امور خارجه پیشین آمریکا و نظریه پرداز امروزی در این زمینه نوشت : « واشنگتن در مورد ایران که هرگز اهداف خود را محرمانه نمی گذارد , به این نتیجه رسیده است که این کشور تهدیدی بزرگ تر است . ایران در نظر دارد بر عراق پیروز شده و دولتی اسلامی در این منطقه مستقر نماید .» (خبرگزاری جمهوری اسلامی , 25/2/1365 به نقل از روزنامه تمپوس)
سایروس ونس، مشاور سابق امنیت ملى کاخ سفید نیز رسما اعلام کرد:«ما در جنگ طولانى و پر خسارت ایران و عراق، علیه ایران بودیم .» (رابطه؟! (بررسى موضوع رابطه ایران و آمریکا از منظر تحولات بعد از دوم خرداد)،تهران: روزنامه سلام، ص 151)
8- رویارویی و دخالت نظامى مستقیم در جنگ
حمایت آمریکا در جنگ تحمیلی تنها به کمک های نظامی به این کشور خلاصه نشده و در شرایطی که جمهوری اسلامی به موفقیت ها و برتری نسبی در جنگ دست یافت ، مداخله مستقیم نظامی را در دستور کار قرار داد . که می توان به هدف قرار دادن سکوهای نفتی ایران ، حمله به کشتی «ایران اجر» ناوچه «جوشن » و «سهند» اشاره نمود . یکی از اقدامات وحشیانه این کشور در روز های پایان جنگ , حمله ناو آمریکایى وینسنس به هواپیماى مسافربرى جمهورى اسلامى ایران در 12 تیر ماه 1367بود که در جریان این حمله غیر انسانى، تمامى 290 نفر مسافر و خدمه هواپیما، که 118 نفر از آنها را فقط زن و کودک تشکیل مى دادند، به شهادت رسیدند . سران کاخ سفید نه تنها بابت این جنایت از ملت ایران عذرخواهى نکردند، بلکه در اقدامى بهت انگیز به فرمانده این ناو به خاطر ارتکاب این جنایت، مدال افتخار دادند . (سلیمی بنی ، صادق ، ارمغان دمکراسی ، پیشین ، ص 285-286)
9- فشارهای اقتصادى و اقدامات تحریمى علیه نظام جمهورى اسلامى
یکی از اقدامات دولت آمریکا در مقابله با انقلاب اسلامی ، اعمال فشارها و تحریم های اقتصادی علیه کشورمان است که این تحریم ها با دستور کارتر در 23 آبان 58 با مسدود نمودن اموال و دارایی های ایران در مؤسسات مالی و بانکهای امریکایی آغاز گردید و تا به امروز ادامه داشته و هموراه تمدید و تشدید شده است . دولت آمریکا با هدف تضعیف قدرت اقتصادى و مالى ایران و به زانو درآوردن نظام نوپاى اسلامى، به اصطلاح سیاست مهار ایران را در پیش گرفت . در دوران ریاست جمهورى ریگان، مجازاتهاى سنگینى براى مؤسسات و شرکتهاى آمریکایى، که قصد سرمایه گذارى در بخشهاى نفت و گاز ایران را داشتند، در نظر گرفته شد .
همچنین با تصویب و اجراى طرح «داماتو» در زمان ریاست جمهورى کلینتون، تحریم اقتصادى ایران وارد مرحله نوینى شد که به موجب آن، شرکتهاى غیرآمریکایى که بیش از چهل میلیون دلار در سال در صنایع نفتى ایران سرمایه گذارى می کردند، مشمول تحریمهاى سنگین این کشور قرار مى گرفتند کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرد .« ما از تمامی دوستانمان در جهان می خواهیم که از داشتن مناسبات اقتصادی با ایران اجتناب کنند و همانند آمریکا ، ایران را تحت فشار و تحریم قرار دهند زیرا ایران سرسخت ترین مخالف صلح خاورمیانه ( اعراب و اسرائیل) است .» (واعظی ، حسن ، ایران و آمریکا ، پیشین ، ص 125)
امروز نیز آمریکا به بهانه تلاش جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای , تحریم های شدیدی را علیه کشور ما به کار گرفته و دامنه و گستره تحریم ها را شامل مراودات بانکی و شرکت های تجاری وبازرگانی و حتی دارو نموده است که با هدف ایجاد نارضایتی مردم و جدا نمودن آنان از نظام جمهوری اسلامی به عنوان پشتوانه اصلی نظام صورت می گیرد , اما ایستادگی و صلابت مردم در برابر زیاده خواهی های آمریکا موجب شد با وجود همه سختیها ، ایران اسلامی نه تنها در برابر همه تحریم ها ایستادگی نماید که آنها را به فرصتی برای پیشرفت کشور تبدیل نماید .
10 – حمایت ، سازماندهى و هدایت مخالفان نظام
یکی دیگر از اقدامات مداخلانه جویانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی ، حمایت ، سازماندهی و هدایت مخالفان نظام برای مقابله با نظام اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز بوده است. این حمایت شامل حمایت مالی , تسلیحاتی , رسانه ای و تبلیغاتی و… می باشد . حمایت این کشور از منافقان و تجهیز مادی و تسلیحاتی آنان برای عملیات تروریستی بر علیه نظام جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست.
هدایت و حمایت آشکار سران این کشور از غائله 18 تیر سال 78 و فتنه سال 88 عمق کینه توزی آنان را به خوبی نشان می دهد . در جریان فتنه 88 مقامات امریکایی بی پرده با دخالت در امور داخلی کشور ما به حمایت از جریان فته پرداختند . هلاری کلینتون که وزارت خارجه آمریکا را در آن زمان بر عهده داشت اظهار داشت :« دولت آمریکا از بیرون ایران هر حمایتی از دستش بر می آمد از معترضان(جریان فتنه) کرد .» « همه ایرانیانی که در تلاش برای شنیده شدن صدایتان و دفاع از آزادیهای بنیادی و حقوق بشر هستید، بدانید تنها نیستید. ایالات متحده آمریکا و جامعه جهانی پشتیبان شماست.» همچنین باراک اوباماگستاخانه ابزار داشت: «ایرانیها باید شجاعت لازم برای بیان آزادی را داشته باشند و به اعتراضات خود ادامه دهند. امیدواری و توقع من این است که کماکان شاهد این باشیم مردم ایران شجاعت ابراز اشتیاق برای به دست آوردن آزادی بیشتر و حکومتی مبتنی بر مردمسالاری بیشتر را داشته باشند .» (alef.ir/vdccieqsm2bq1e8.ala2.html?13662- گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس درباره فتنه 88)
11 – فضاسازى سیاسى و تبلیغاتى و جنگ روانی علیه نظام جمهورى اسلامى
از دیگر ابعاد اقدامات مداخله جویانه آمریکا فضا سازی و جنجال تبلغاتی گسترده و جنگ رسانه ای تمام عیار بر علیه نظام اسلامی و اتهامات و ادعاهای واهی و بی اساس به کشورمان با هدف تخریب چهره نظام است ، اتهاماتی همچون «نقض حقوق بشر» ، «حمایت از تروریسم و گروه هاى تروریستى » ، «تلاش براى دستیابى به سلاحهاى کشتار جمعى » و … که هراز گاهی در قالب سناریوهای مختلف و با ابعاد گسترده رسانه ای اجرا می گردد . اتهاماتی که واقعیت آن در خود آمریکا و رفتار این کشورکاملاً آشکار است .
12- اختصاص بودجه های کلان برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی
از اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی , در نظر گرفتن بودجه های کلان برای مقابله و ضربه زدن به جمهوری اسلامی است . نگاهی به بودجههای مصوب سنای آمریکا در پنج سال گذشته گویای آن است که در سال 2007 مبلغ 66 میلیون دلار برای «برای گسترش دموکراسی در ایران»، سال 2009 مبلغ 55 میلیون دلار برای «جنگ نرم با ایران»، سال 2010 مبلغ 55 میلیون دلار برای«نفوذ در ایران، مقابله با فیلترینگ سایتهای ضد ایرانی، تحریک قربانیان سانسور در ایران، آموزش الکترونیکی ایرانیان مخالف نظام برای براندازی نرم و شبکه سازی اینترنتی برای اغتشاشگران بعد از انتخابات ریاست جمهوری، ارائه آموزشهای لازم رسانهای و کامپیوتری برای راه اندازی سایتها جهت اطلاع رسانی» و مبلغ 20 میلیون دلار بودجه تکمیلی برای «مبارزه با ایران از طریق فعالیتهای اینترنتی» و در سال 2011 مبلغ 25 میلیون دلار برای «حمایت از هکرها برای تخریب فضای سایبری ایران»، تخصیص یافته است.
در گزارش عملکردهای بودجهای آمریکا چنین آمده که همه ساله مبالغی به «صندوق دمکراسی خواهی در ایران» واریز شده، مبالغ دهها میلیون دلاری صرف برنامههای حقوق بشر در ایران شده و آنگونه که کاندولیزا رایس وزیر وقت امورخارجه آمریکا هم در گزارش سالانه خود اعلام میکرد، مبالغی هم برای هیأت کارفرمایان پخش رادیو تلویزیونی (شامل هزینههای صدای آمریکا به فارسی، رادیو فردا و رادیو آزادی) هزینه میشد. البته در سالهای اخیر و در دولت اوباما بخش اعظمی از این بودجه صرف برنامههای اینترنتی و اقدامات آموزشی و مراودات فرهنگی شده است. کما اینکه هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا گفته بود بودجه 25 میلیون دلاری امسال پنتاگون علیه ایران را به مخالفان نظام سیاسی ایران اختصاص میدهد که به اصطلاح او به «قاتلان، هکرها و سانسورچیان» حمله کنند. این اقدام در واقع گامی عملی است در جهت آنچه سال گذشته تحت عنوان «دستور کار آزادی اینترنت» از سوی وی مطرح شده بود، به شمارمیرود.
(www.khabaronline.ir/detail/134936/politics/parliament)
13- مقابله با دستیابی جمهوری اسلامی به فناوری هسته ای
در حالی که آمریکا پیش از انقلاب اسلامی از برنامه هسته ای ایران حمایت می کرد , اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با وجود رعایت تمامی موازین و مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمی از سوی کشور ما , به دلیل ناهمخوانی سیاست این کشور با کشور ما , تلاش نمود تا با استفاده از ابزارهای مختلف , مانع دستیابی جمهوری اسلامی به فناوری هسته ای گردد و در این راه از هیچ کوششی فرو گذار ننموده است , از صدور قطعنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی گرفته تا فرستادن گزارش پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه برای اعمال فشار مضاعف علیه ایران و گسترش تحریم ها در قالب اقدام های رسمی و اقدامهای غیر رسمی چون ترور دانشمندان هستهای ایران و استفاده از ویروس «استاکس نت» برای تخریب سیستم رایانهی مرکزی تأسیسات هستهای بوشهر و…) کاظم غریب آبادی، برنامهی هستهای ایران (واقعیتهای اساسی)، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه، پاییز 1387،ص 160- 268(
14- تهاجم فرهنگی و جنگ نرم
ابعاد توطئه های آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی تنها به جنگ سخت علیه نظام جمهوری اسلامی محدود نبوده , بلکه گستره آن ریشه های فرهنگی و فکری نظام جمهوری اسلامی را به عنوان پایه های اصلی انقلاب اسلامی در برگرفته و شاهد تهاجم گسترده فرهنگی و جنگ نرم این کشور بر علیه نظام جمهوری اسلامی می باشیم .
ادوارد شرلی نظریه پرداز آمریکایی می گوید « کلید اصلی برای ایجاد یک تغییر بنیادین در سیاست های ایران از بین بردن خصوصیات انقلابی ایران است و باید عقاید انقلاب را از درون تهی کرد »
(نفوذ و استحاله, معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در قرار گاه ثار الله , تهران, 1378 ، ص 96)
دیوید کیو مأمور وقت سازمان سیا و رابط آن با برخی گروههای و عناصر ضد انقلاب می گوید :« مهم ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم »)نگارش , حمید , هویت دینی و انقطاع فرهنگی , تهران, نمایندگی ولی فقیه در سپاه , 1380,ص 180)
ابعاد جنگ نرم بر علیه نظام جمهوری اسلامی به گونه ای است که بیش از شصت بنیاد و مؤسسه در زمینه جنگ نرم بر علیه نظام جمهوری اسلامی فعال هستند که از جمله می توان به بنیاد سوروس یا بنیاد جامعه باز، مرکز وودرو ویلسون، خانه آزادی، صندوق اعانه ملی برای دموکراسی (N.E.D)، مؤسسه دموکراتیک ملی (N.D.I)، مؤسسه جمهوری خواه ملی (N.R.I)، بنیاد فورد، بنیاد برادران راکفلر، بنیاد کارنگی، مؤسسه آمریکن اینترپرایز، بنیاد دموکراسی در ایران، انستیتو آلبرت انشتین، کمیته خطر حاضر، انستیتو بروکینگز، مرکز سابان وابسته به بروکینگز، دیده بان حقوق بشر، موسسه کاتو، مرکز هیستینگز، مرکز بین المللی تحقیقات بر روی زنان، و… اشاره نمود .( فاطمه مرسلی، کانون های فکری استکبار( معرفی و بررسی عملکردهای بنیادهای جنگ نرم)، تهران: اسرار قلم,ص 86)
فعالیت شبکه های فارسی زبان از جمله VOA , BBC ,رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو رژیم صهیونیستی، شبکههای ماهوارهای ضدانقلاب مانند منافقین، گروههای سلطنتطلب، پارس، رنگارنگ , فیس بوک , تویتر و… بیانگر تلاش همه جانبه دنیای استکبار و به ویژه آمریکا و جنگ نرم این کشور به منظور براندازی نظام جمهوری اسلامی است .
اینها تنها نمونه هایی از فهرست بلند توطئه ها و اقدامات خصمانه آمریکا بر علیه نظام جمهوری اسلامی می باشد که به خوبی بیانگر عمق کینه و دشمنی این کشور با نظام جمهوری اسلامی است.
آیا با وجود این مدارک و مستندات روشن و اعترافات صریح ، باز می توان دشمنی آمریکا و غرب را نادیده گرفت و آن را یک توهم صرف خواند.
2.مرز توهم توطئه و توطئه واقعی ،مرز توجه به واقعیات و مدارک و شواهد روشن و متقن و نادیده گرفتن آن است . به همان میزان که بزرگ نمایی نسبت به دشمن و اقدامات او خطاست ، نادیده گرفتن دشمن و توهم انگاشتن تهدیدات دشمنان اشتباهی بزرگ محسوب شده و زمینه ساز آسیب های زیادی خواهد بود .
بی شک شکل گیری جمهوری اسلامی بر پایه فرهنگ ناب اسلامی آن هم در زمانی که دین به عنوان افیون توده ها معرفی می گرید و در کشوری که روزگاری جزیره ثبات و امن غرب و حافظ منافع آمریکا در منطقه محسوب می گردید ، چالش و تهدیدی بزرگ برای نظام سلطه محسوب می گردد که فرهنگ مادی و سکولار غرب را زیر سؤال برده و مانعی بزرگ برای ادامه سلطه جوییهای آنان در منطقه پر اهمیت خلیج فارس تلقی می شود . از این رو از همان آغاز شکل گیری نظام جمهوری اسلامی ، شاهد دشمنیهای آنان بوده ایم . آیا تمامی اینها را می توان ناشی از توهم توطئه دانست؟
3. مواضع رسمی مسئولان رسمی قدرتهای بزرگ در مورد جمهوری اسلامی ایران و اتهام زنی به کشور ما در مسایل مختلف و تصویب بودجه های کلان برای مقابله با کشورما و اعترافات آنان و دشمنی و فعالیت گسترده رسانه های وابسته به نظام سلطه بر علیه کشور ما به خوبی ترسیم کننده واقعی بودن توطئه ها و دشمنیهای آنان علیه کشورماست و بی اعتنایی به این دشمنی آشکار ، غفلت از دشمن و دسیسه های او و ضربه پذیری از سوی او را به همراه خواهد داشت .
4.برای اینکه متهم به توهم توطئه نشویم لازم است ، توطئه ها و دشمنی های دشمنان با استنادات و مدارک روشن ارایه شود نه بر پایه حدس و گمان یا تحلیل های غیر واقعی و برداشت های شخصی به گونه ای که از سوی طرف مقابل قابل انکار نباشد .
5. نظریاتی که در مورد وجود فراماسونری جهانی و صهیونیسم بین الملل و کانون های زر سالار استعماری ارایه گریده است بر پایه شواهد و مدارک روشن از اقدامات و فعالیت های آنان در عرصه های مختلف است که در این زمینه کتابها و مقالات متعددی نگاشته شده است که اصل وجود چنین کانون هایی را غیر قابل انکار می نماید .
به عنوان به منابع زیر می توان مراجعه کرد .
یحیی هارون ، مبانی فراماسونری ، ترجمه جعفر سعیدی ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1384
اسرار سازمان مخفى یهود، ژرژ لامبلن ، ترجمه مصطفى فرهنگ
عجاج نویهض، پروتکلهای دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1387
شهریار زرشناس ، کتاب نیمه پنهان آمریکا، تهران : انتشارات صبح ، 1381
معماران تباهى، ج 1 تا 4، دفتر پژوهش هاى مؤسسه کیهان، انتشارات کیهان، 1368
اسرار انجمن هاى محرمانه، رنه آللو، ترجمه ناصر موفقیان، نشر شباویز 1368
فراموش خانه و فراماسونرى در ایران، اسماعیل رایین، نشر امیرکبیر، 1357
البته ممکن است برخی دیدگاهها و تحلیل ها نسبت به این موضوع با بزرگ نماییهایی همراه باشد ، اما اصل وجود این کانون ها قابل انکار نیست . نگاهی گذرا به پروتکل های یهود به خوبی بیانگر سیاست های استعماری صهیونیستم جهانی است که با فراماسونری ارتباط تنگاتنگ دارد . صهیونیسم بین المللی به صراحت اعلام می کند که « هدف ، حکومتِ ماست … زمانی که نوبت حکومت ما فرا رسد تکیه کلام خود یعنی عبارت آزادی ، مساوات و برادری را عوض نخواهیم کرد، بلکه مقصود خودمان را با الفاظ دیگری از قبیل حق آزادی و وظیفه مساوات و هدف برادری ادا خواهیم کرد. در نتیجه ، تمام حکومت ها را به استثنای حکومت خودمان از بین خواهیم برد… [ آن گاه] با دست های محکم و قوی حکم فرمایی می کنیم و چون قدرت را از دست کسانی که مطیع ما شده اند به دست آورده ایم ، جاه طلبی های بی مورد و حرص و آز و انتقام بیرحمانه و کینه را منحصر به خود می نمائیم . ما هستیم که با ترور، همه جا را احاطه می کنیم و افراد زیادی را با عقاید مختلف و روش های متفاوت در اختیار می گیریم »(اسرار سازمان مخفى یهود، ژرژ لامبلن ، ترجمه مصطفى فرهنگ ، ص 42)
اثبات توطئه های دشمنان علیه نظام