سیاه پوشی
آیا پوشیدن لباس سیاه در عزای مردگان و ریش نگه داشتن در عزا هم جزو شعائر دینی است؟!
پوشیدن لباس سیاه در عزای اهلبیت(علیهم السلام) از شعائر دینی است؛ چنانچه سیاهپوشی در عزای نزدیکان و نتراشیدن ریش بعد از مرگ عزیزان از آداب و رسوم است.[ این نکته را هم باید گفت که اصل ریش گذاشتن- به حدی که مردم بگویند فلانی ریش دارد – یکی از شعائر مسلمانی است و رعایت آن بر همه مردان لازم است. البته نامرتب بودن موی سر و صورت علاوه بر بینظمی فرد میتواند موجب تبلیغ سوء از شعائر دینی گردد. ]
فقها گفتهاند پوشیدن لباس مشکی خصوصاً در حال نماز کراهت دارد؛ ولی این کراهت، ذاتی و همیشگی نیست یعنی این کراهت مربوط به جایی است که بدون دلیل از این رنگ استفاده کنیم؛ اما هنگامیکه نشاندهنده حزن و اندوه ما در عزای اهلبیت(علیهم السلام) باشد نه تنها کراهت ندارد، که احیای شعائر الهی بوده و مستحب است. حتی اگر هیچ روایتی هم در جواز سیاه پوشیدن در عزای اهلبیت(علیهم السلام) در منابع دینی نمیبود، همین که در عرف جامعه ایران، سیاهپوشی نشانه حزن و اندوه و همدردی با اهلبیت(علیهم السلام) است، میتواند دلیلی بر جواز شرعی آن باشد[ زیرا در چنین فرضی، حکم استحباب تعظیم شعائر و عزاداری مهمتر از کراهت سیاهپوشی است و اگر این دو باهم تزاحم کنند کراهت از بین میرود و استحباب میماند. بدون تردید وقتی پیر و جوان، بزرگ و خردسال، در این ایام لباس سیاه میپوشند، یادآور حزن و مصیبت جانکاهی است که به وجود مقدس حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)، رسیده است و حقیقت این است که به تعبیر امام راحل، بقای اسلام مرهون دو ماه محرم و صفر است.] و بهعنوان احیای امر آل الله، مطلوب و محبوب ایشان[ أَبِی عَبدِ الله(علیه السلام) قَالَ: تَجلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ قُلتُ: نَعَم. قَالَ: تِلک المَجَالِسُ أُحِبُّهَا؛ فَأَحیوا أَمرَنَا، رَحِمَ الله مَن أَحیا أَمرَنَا. یا فُضَیلُ! مَن ذَکرَنَا أَو ذُکرنَا عِندَهُ فَخَرَجَ عَن عَینَیهِ مِثلُ جَنَاحِ الذُّبَابِ غَفَرَ الله لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَو کانَت أَکثَرَ مِن زَبَدِ البَحرِ….یعنی کسی که امر ما را احیا کند، مشمول رحمت حق باد. مصادقة الإخوان، ص32.] و مستحق دریافت ثواب الهی نیز باشد.
اما با مراجعه به اخبار و تاریخ پی میبریم که خود اهلبیت(علیهم السلام) نیز هنگام عزا در مصیبت فقدان عزیزان، لباس مشکی میپوشیده، یا پوشیدن آن را تأیید کرده اند.
اینک به نمونه هایی که در کتب شیعه و سنی آمده اشاره میکنیم:
روایات شیعه
1. «چون امام حسین (علیه السلام) کشته شد، زنان بنیهاشم در ماتم او لباس سیاه پوشیدند و آن را در گرما و سرما تغییر ندادند و امام سجاد(علیه السلام) برای آنان در هنگام عزاداری غذا آماده میکرد».[ المحاسن، ج 2، ص420.]
نکته جالب این است که زنان بنیهاشم چند سال بعد از شهادت حضرت امام حسین(علیه السلام) یعنی تا به قتل رسیدن ابن زیاد لباس مشکی زبر و خشن خود را بیرون نیاوردند!
2. پس از خطبه تاریخی امام سجّاد(علیه السلام) در مسجد جامع دمشق، منهال برخاست و گفت: چگونه هستی ای فرزند رسول خدا؟ امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «چگونه میشود حال کسی که پدرش به قتل رسیده باشد و اهل و عیالش اسیر شده باشند؟ همانا من و اهل بیتم لباس عزا پوشیدهایم و پوشیدن لباس نو برما روا نیست.»[ مقتل ابی مخنف، 217، ناسخ التواریخ زندگی امام سجاد (علیه السلام).]
3. یزید بعد از رسوایی خود درصدد دلجویی اسرای اهلبیت(علیهم السلام) بر آمد و به آنان اجازه عزاداری داد که در این موقع تمام بنیهاشم و قریشیان اهل شام نیز سیاه پوشیده و به همراه اسرا به مدت هفت روز عزادرای نمودند.[ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج 3؛ ص327.]
روایات اهل سنت
1.ابن ابیالحدید معتزلی از مدائنی نقل میکند: چون علی(علیه السلام) وفات یافت، عبدالله بن عباس نزد مردم آمد و گفت: همانا امیرالمؤمنین(علیه السلام) وفات یافت، او کسی را بهعنوان جانشین خود قرار داده است، اگر او را اجابت میکنید نزد شما میآید و اگر کراهت دارید کسی بر دیگری اصراری ندارد. مردم گریستند و گفتند به سوی ما بیاید. حسن(علیه السلام) در حالی که لباس مشکی به تن داشت نزد آنان آمد و خطبه ای ایراد فرمود.[ شرح ابن ابی الحدید ج16 ص22.]
2. ابی مخنف روایت کرده هنگامی که نعمان بن بشیر خبر شهادت امام حسین(علیه السلام) را به اهل مدینه ابلاغ نمود در مدینه زنی نبود جز آنکه از پشت پرده بیرون آمد و لباس مشکی پوشید و مشغول عزاداری شد[ عیون الاخبار و فنون الآثار، ص109 و مقتل ابی مخنف ص222.].
3. عمادالدین ادریس قرشی از ابی نعیم اصفهانی به سندش از امّ سلمه نقل کرده که چون خبر کشته شدن امام حسین (علیه السلام) به او رسید خیمه ای سیاه در مسجد رسول خدا? زد و لباس مشکی به تن نمود[ مقتل ابی مخنف ص 222 و223و عیون الاخبار از عماد الدین ادریس قریشی، ص 109 و شرح الاخبار قاضی نعمان، ج3، ص171.].
4. ابن ابیالحدید از اصبغ بن نباته نقل میکند که گفت: «بعد از کشته شدن امیرالمؤمنین(علیه السلام) وارد مسجد کوفه شدم، حسن و حسین را مشاهده کردم که لباس مشکی به تن داشتند»[ شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید: 48؛ حدائق الناظرة للیوسف بحرانی، ج7، ص128.].
چادر مشکی
جادارد به تناسب این بحث، درباره شبههای که در خصوص کراهت چادر مشکی مطرح میشود نیز توضیح مختصری ارائه شود:
اگرچه کراهت پوشش مشکی مطرح شده است؛ اما این حکم برای همه انواع لباسها و برای همه افراد، اعم از زن و مرد و برای همه زمانها و ایام نیست. یعنی موارد متعددی از این حکم استثنا شده است. در روایتی نقل شده که پیامبر اکرم? از پوشش سیاه کراهت داشت؛ مگر در سه مورد: خفّ (نوعی کفش چرمی نازک) عمامه و کساء.[ کان رسول الله یکره السواد الا فی ثلاث: الخف و العمامة و الکساء. الکافی، ج 13، ص34. و فقهای ما نیز با استناد به این حدیث فتوا دادهاند. جامع المسائل، ج 1، ص، 314.]
کساء به قرینه حدیث شریف کساء، لباس بلند و فراگیر تمام بدن است که شامل عبا و چادر بانوان نیز میگردد. پس این سه پوشش استثنا شده، و سیاه بودن آنها- در غیر نماز- کراهت ندارد.
تردیدی نیست که در اسلام پوشش زن و مرد از نظر نوع، مقدار و حتّی رنگ متفاوت است مثلاً جامه زرباف و حریر برای زن جایز ولی برای مرد جایز نیست. مقدار واجب پوشش بانوان، همه بدن به جز وجه و کفّین است؛ ولی مقدار پوشش مردان کمتر است. از نظر رنگ پوشش نیز استفاده از لباس احرام سفید در حج برای مردان مستحب است ولی زنان مجاز هستند از همان لباس معمولی و غیرسفید استفاده نمایند.
در کتابهای فقهی نیز هیچ یک از فقهای برجسته فتوا به کراهت لباس و پوشش مشکی بانوان ندادهاند بلکه تصریح به عدم کراهت آن نمودهاند. بنابراین چادر مشکی نیز میتواند از شعائر دینی محسوب میشود.
سیاه پوشی