مؤمنان و حجاب
آیا اختصاص حجاب به زنان مؤمن در آیه ۳۱ سوره نور که فرموده: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ…» «و به زنان مؤمن بگو » به این معنا نیست که چون مؤمن درجهای بالاتر از مسلم است، پس واجب نیست که تا این حد حجاب داشته باشیم فقط اگه داشتیم مؤمنتریم؛ بنابراین زن مسلمان می تواند بی حجاب باشد؟
در پاسخ به این سؤال چند نکته قابل تأمل می باشد:
لازمه چنین استدلالی آن است که بگوییم: چون در مورد روزه فرموده شده:
(((یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ)))[ بقره (2)، آیه 183: «ای افرادی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده».]؛
پس بر مسلمان روزه واجب نیست!!! و یا چون خطاب به مؤمنین فرموده:
(((یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة)))[ همان، آیه 153: «ای افرادی که ایمان آورده اید! از صبر(و استقامت) و نماز، کمک بگیرید!».]؛
نماز خواندن بر مسلم لازم نباشد!! همچنین اگر در قرآن آمده:
(((یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی)))[ همان، آیه 178: «ای افرادی که ایمان آورده اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است».]؛
حکم قصاص مخصوص مؤمنین است و مسلم را نباید قصاص کرد!! و یا اگر خطاب به مؤمنین آمده است:
(((یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُم)))[ همان، آیه 254: «ای کسانی که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزی داده ایم، انفاق کنید!».]؛
صدقه و خمس و زکات بر مسلم واجب نباشد!! و…
این در حالی است که به طور قطع و یقین می دانیم که تمامی این موارد دستوراتی می باشد که خداوند متعال برای تمامی مسلمانان واجب نموده است.
دوم: از نظر قران کریم میان اسلام و ایمان تفاوت وجود دارد. در آیه 14 سوره مبارکه حجرات آمده است:
(((قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ)))؛
«عرب های بادیه نشین گفتند: ایمان آورده ایم، بگو شما ایمان نیاورده اید ولی بگویید اسلام آورده ایم، اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید پاداش اعمال شما را بهطور کامل می دهد، خداوند غفور و رحیم است».
طبق این آیه تفاوت اسلام و ایمان، در این است که اسلام شکل ظاهری قانونی دارد، و هر کس شهادتین را بر زبان جاری کند در سلک مسلمانان وارد می شود، و احکام اسلام بر او جاری می گردد ولی ایمان یک امر واقعی و باطنی است و جایگاه آن قلب آدمی است. اسلام ممکن است انگیزه های مختلفی داشته باشد، حتی انگیزه های مادی و منافع شخصی، ولی ایمان حتماً از انگیزه های معنوی و از علم و آگاهی، سرچشمه می گیرد، و همان است که میوه حیات بخش تقوی بر شاخسارش ظاهر می شود.
نکته مهمی که وجود دارد آن است که این تفاوت مفهومی در صورتی است که این دو واژه همانند آیه بالا در برابر هم قرار گیرند، اما هرگاه این دو واژه به طور مستقل و جدا از هم ذکر شوند ممکن است اسلام بر همان چیزی اطلاق شود که ایمان بر آن اطلاق می شود، یعنی هر دو واژه در یک معنی استعمال گردد.[ تفسیر نمونه، ج 22، ص 209.] بنابراین در آیه حجاب منظور از مؤمنات همان مسلمات و زن مسلمان و با ایمان است.
سوم: باید توجه داشت که گرچه قرآن کریم منبع اساسی استنباط احکام شرعی است. اما منابع استنباط احکام شرعی منحصر به قرآن نیست و روایات معصومین(علیهم السلام) هم یکی از منابع استنباط احکام شرعی است و به جز آیات قرآنی، روایات بسیاری که به حد تواتر معنوی میرسد، در مورد ضرورت و نحوه پوشش زنان مسلمان دلالت میکنند.
چهارم: اجماع فقهای اسلامی از آغاز تاکنون دلیل دیگری بر عدم اختصاص این دستور الهی بر زنان مؤمن و لزوم رعایت حجاب در میان تمامی زنان مسلمان است.[ مهریزی، مهدی، حجاب، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1379 ش، اول، ص 27.]
از مجموع آنچه گفته شد به خوبی روشن می شود که در برابر دستور حجاب تفاوتی میان مراتب مختلف ایمان و اسلام وجود ندارد و تمامی زنان مسلمان موظف به رعایت حجاب اسلامی می باشند.
مؤمنان و حجاب