آیا توکل، مانع پیشرفت است؟
دکتر سها یکی از علل عقبماندگی مسلمانان در عصر حاضر را توکل میداند و مینویسد: « (وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ( (طلاق / ۳)؛ ترجمه: کسی که به خدا توکل کند پس خدا او را کفایت میکند.)آیا واقعاً چنین است؟ اگر کسی یا جامعهاش دانش و برنامهریزی و تلاش را کنار بگذارد و کاملاً به خدا توکل کند آیا زنده میماند؟ چه رسد به پیشرفت و توسعه. متأسفانه اینهم یک بیماری اعتقادی دیگر مسلمانان است به همین دلیل مسلمانان توجه جدی به علل طبیعی پدیدهها و دانش و برنامهریزی ندارند و البته به همین نسبت هم عقب افتادهاند. میدانم که روحانیون خواهند گفت که منظور اینست که پس از تلاش توکل کن. کجای این آیه چنین چیزی گفته شده است؟ آیه گفته که توکل به خدا کافی است یعنی نیازی به هیچ چیز و هیچ کس دیگری نیست».لطفا نقد بفرمایید.
در اینجا توجه به چند نکته لازم است: الف: تفسیر آیه:
(وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ( (طلاق/ 4)؛
«و هرکس بر خدا توکّل کند، پس او برایش کافى است ».
نکات تفسیری:
1. توکّل و تکیه بر خدا براى افراد کافى است؛ یعنى هرکس براى انجام امور خود تلاش کند و کار خود را به خدا واگذارد خدا کارهایش را سامان مى دهد و راه نجاتى از مشکلات فراهم مى سازد. این نویدى براى همه ى انسان هاست.
البته روشن است که معناى توکّل بر خدا آن نیست که انسان دست از کار و کوشش بردارد و کار را به خدا واگذارد.
2. حکایت شده که
وقتى این آیه فرود آمد، گروهى از یاران پیامبر( به عبادت روى آوردند و گفتند: خدا رزق ما را عهده دار شده است.
این خبر به گوش پیامبر( رسید و حضرت فرمود: هر کس چنین کند دعایش مستجاب نمى شود. بر شما باد که تلاش و طلب کنید2.
ب: فهم تفسیر آیات قرآن مقدمات و مبانی، شرایط، روش ها و قواعدی دارد. همانطور که فهم یک متن فلسفی یا پزشکی و… نیازمند شرایط و ضوابط خاص خود است.
برای فهم معنای «توکل» که در آیات آمده باید به آیات دیگر و احادیث اهلبیت( (که شارح قرآن است) رجوع کنیم تا معنا و مقصود صحیح، روشن شود. و نمیتوان به صرف ظاهر آیه یا اطلاق آیه تمسّک کنیم. وگرنه تفسیر به رأی میشود که صحیح نیست3. و این شیوهای است که دکتر سها در تفسیر معنای توکل پیموده است. در حالی که وقتی به آیات دیگر قرآن مراجعه میکنیم میبینیم پیامبر اسلام( که مخاطب اول این آیات بود توکل را به معنای دست از تلاش کشیدن و واگذاری کارها به خدا معنا نکرده چون خودش اهل تلاش، تبلیغ و کار بود و حتی برای پیشرفت دین در راه خدا جهاد میکرد و در رکاب او عدهای شهید میشدند. (و فعل پیامبر( مفسّر قرآن است).
و نیز در احادیث از ایشان نقد شد که: «اعقل الابل ثم توکل» نخست شتر را ببند، سپس بر خدا توکل کن (یعنی اگر شتر را رها کردی و فرار کرد یا دزد آن را برد توکل بی معناست. پس توکل و تکیه بر قدرت الهی بعد از انجام مقدمات مادی است).
منابع
1. نقد قرآن، دکتر سها، ص 8 ـ 527.
2. کافى، ج 5، ص 84؛ فقه القرآن، راوندى، ج 2، ص 31 و تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 354.
3. ر.ک: منطق تفسیر قرآن 1 و 2، محمد علی رضایی اصفهانی، انتشارات بینالمللی المصطفی.
آیا توکل، مانع پیشرفت است؟