دین و اندیشه

شکافنده علوم

پرسش و پاسخ

چرا در میان القاب و عناوین امام محمدبن علی(علیه السلام)، «باقر» از همه شهرت بیشتر دارد؟ وجه این تسمیه چه بوده است؟

القاب و عناوینی که بر اثر بروز ویژگی های بارز شخصیتی افراد به مرور زمان از سوی مردم به اشخاص و افراد داده می شود، در واقع یکی از بهترین ابزار شناخت و پی بردن به جهات مختلف شخصیت انسان است. در فرهنگ عمومی جوامع به خصوص جامعه عرب در گذشته، این القاب نقش کلیدی در معرفت و معرفی افراد داشت و این امر درباره شخصیت های مطرح و معروف از اهمیت بیشتری برخوردار بود و از خصایص و امتیازات برجسته مثبت و گاه منفی آنان حکایت می کرد. از این رو می بینیم که در کتاب های تاریخ ائمه(علیهم السلام) یکی از باب هایی که مورد توجه است و به آن به طور معمول پرداخته می شود، ذکر القاب و عناوین خاص ایشان و بیان اسباب شکل گرفتن و استعمال آنهاست.

درباره امام باقر(علیه السلام) نیز این معنا وجود داشت و القاب متعددی حاکی از ابعاد بزرگ روحی و ذاتی و اخلاقی آن حضرت، در لسان عامه درباره ایشان متداول بود. برای نمونه به تعدادی از آن القاب اشاره می کنیم:

1. امین، 2. شبیه (به جهت شباهت شکلی و ظاهر امام باقر(علیه السلام) به جدش رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)). 3. شاکر، 4. هادی، 5. صابر، 6. شاهد، 7. باقر[ اعیان الشیعه، ج 1، ص 464.] (که شایع ترین و پرکاربردترین القاب امام(علیه السلام) است و در آیینه آن، عظمت های علمی و ژرفای دانش پردامنه ایشان نمایانده شده است.

باقر؛ یعنی شکافنده و ژرف کاونده امور که ریزه کاری ها و دقائق مسائل را جست وجو می کند و آشکار می سازد. به نقل همه تاریخ نگاران و شرح حال نوییسان، ملقب شدن امام محمد بن علی(علیه السلام) به «باقر» از آن رو بود که ایشان در بحث های علمی خود، تمام رشته های علمی را با دقت و موشکافی بسیار مورد تحلیل و بررسی قرار می داد و عمیق ترین لایه های هر علم را برای شاگردان و طالب علمای آن روز برملا می ساخت و ریشه یابی می کرد.

ابن منظور می گوید: «تبقر»، به داشتن علم و ثروت بسیار گفته می شود. و به محمد بن علی(علیه السلام) «باقر» می گفتند چرا که آن حضرت علم را شکافت و اصول و مبانی آن را مشخص و طرز استنباط فروع علم از اصول را بیان فرمود[ لسان العرب (ذیل واژه بقر).].

کجاست باقرالعلوم؟

نخستین بار این لقب برای امام باقر(علیه السلام) بر زبان جابربن عبدالله انصاری جاری گشت و از آن پس، دیگران نیز آن را همچون یک لقب و فضیلت اختصاصی درباره حضرت به کار بردند. ماجرای این فراز تاریخی در نقل و روایات خاصه وعامه به صورت مختلف آمده است و چنان مشهور است که به گفته ابن شهرآشوب، فقهای مدینه و عراق، همگی آن را در کتب خود روایت کرده اند. وی به چندین طریق، این روایت را از بزرگانی چون سعید بن مسیّب، سلیمان بن اعمش، ابان بن تغلب، محمد بن مسلم، زرارة بن اعین و ابوخالد کابلی نقل کرده که: جابر بن عبدالله انصاری روزهایی چند در مسجد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می نشست و صدا می زد: «ای باقر، ای باقرالعلوم کجایی!» مردم مدینه می گفتند: جابر هذاین می گوید و او در پاسخ می گفت: «به خدا، این هذیان نیست. من از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که به من فرمود: تو به زودی یکی از مردان خاندان مرا که هم نام و هم قیافه من است و ژرفای علم – هر علمی – را چنان که شایسته است می شکافد و برملا می سازد، خواهی دید و ملاقات خواهی کرد». این گفته پیامبر است که مرا به صدا کردنِ «باقر» واداشته است. تا این که روزی جابر پسربچه ای را در کوچه های مدینه دید. به او گفت: ای پس پیش بیا» پسر جو آمد. جابر گفت: «برگرد» او برگشت. جابر پیش خود گفت: «به خدایی که جان جابر در دست اوست سوگند که این قیافه قیافه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) است» از پسر پرسید: نامت چیست؟ گفت: «محمد». گفت: فرزند که؟ گفت: «فرزند علی بن حسین». گفت: «فدایت شوم، ای فرزند. تو همان باقری. گفت: «آری. حال آنچه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به تو سپرده با من درمیان بگذار». جابر پیش رفت و سر امام(علیه السلام) را بوسه زد و گفت: «پدر و مادرم به فدایت. جدت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به تو سلام رسانده است». فرمود: «ای جابر، همه سلام ها نثار رسول الله باد! مادام که آسمان ها و زمین برپاست. و سلام خدا بر تو ای جابر به پاس سلامی که ابلاغ کرد» [ بحارالانوار، ج 46، ص 296.].

در باب این لقب خاص و شریف، احتمالات دیگری نیز داده شده است. مثل اینکه گفته اند، چون بر اثر سجده های بسیار و طولانی، پیشانی آن حضرت باز شده و شکاف برداشته بود، به او باقر می گفتند[ اعلام الهدایة، ج 7، ص 41 (به نقل از مرآة الزمان، ج 5، ص 78).]. ولی به هر حال، آنچه با توجه به بعد بارز و عمده شخصیت امام باقر(علیه السلام)، یعنی بعد علمی و دانش گستری و عالم پروری، درست تر و به واقع نزدیک تر می نماید، همان وجهی است که مشهور گفته اند و جزو فضایل اختصاصی حضرت(علیه السلام) به شمار می آید.

شکافنده علوم

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا