دین و اندیشه
قرآن کریم و درمان بیماریهای روحی و روانی
آیا در قرآنکریم درمانی برای مشکلات روحی و روانی نظیر افسردگی، اضطراب و عقدهها و ناهنجاریهای روانی و… ذکر شده است؟
پاسخ کوتاه:
در اسلام نخست کوشش بر این است که انسانها با انجام برخی راهکارهای پیشگیرانه مبتلا به بیماریهای روانی نشوند، اما اگر کسی به هر دلیل مبتلا شد برای درمان آن هم دستورهایی داده شده که اگر بیمار به آن دستورها عمل کند شفا خواهد یافت. تعالیم درمانی از منظر قرآن عبارتنداز: صبر و شکیبایی، نماز، دعا و نیایش، قرآن و بهرهگیری از آن، تقوا، توکل به خدا، توبه و استغفار و توسل به اولیای دین.البته در آموزههای دینی و تعالیم اسلامی که همگی برگرفته از قرآن و توصیه و سفارش قرآن است فقط به این درمانها توجه نشده؛ بلکه به درمانهای دارویی و غیر آن همچون کمک گرفتن از متخصصان برای درمان بیماریها تأکید شده است.
اصولاً در اسلام نخست کوشش بر این است که انسانها با انجام برخی راهکارهای پیشگیرانه مبتلا به بیماریهای روانی نشوند، اما اگر کسی به هر دلیل مبتلا شد برای درمان آن هم دستورهایی داده شده که اگر بیمار به آن دستورها عمل کند شفا خواهد یافت. حال به بعضی از آن تعالیم درمانی از منظر قرآن اشاره میکنیم:عوامل درمان بیماریهای روانی
1. صبر و شکیبایی
صبر یکی از اساسیترین روشهای مقابله با استرس و عوارض ناشی از آن است. عامل اصلی پیروزی بر مشکلات و حوادث صبر است؛ لذا در اسلام برای پیروزی بر شداید و مشکلات و حتی پیروزی و غلبه بر دشمن ظاهری در میدان جنگ دستور صبر دادهاند و فرمودند از صبر کمک بگیرید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ (1) «ای مؤمنین در برابر حوادث سخت و دشوار زندگی از صبر و استقامت و نماز کمک بگیرید زیرا خدا با صابران است».
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند:
«بِالصَّبْرِیتَوَقَّعُ الفَرَجَ» (2)؛ «تنها چیزی که از آن امید فرج و نجات در برابر مشکلات است صبر است».
این است که در قرآنکریم حدود هفتاد مورد از صبر سخن به میان آمده و مورد تأکید قرار گرفته است؛ بنابراین به عکس آنچه بعضی گمان میکنند، صبر به معنای تحمل بدبختیها و تن دادن به حوادث ناگوار، و تسلیم در برابر آنها نیست؛ بلکه صبر به معنای پایداری، استقامت و وسیلهای برای پیروزی و غلبه بر مشکلات است.
2. نماز
در بین عبادات هیچ عبادتی مانند نماز نیست. نماز بهترین وسیله برای ارتباط انسان با خدای متعال است و به خاطر توجه دادن نفس انسان به خدای قادر مطلق و حکیم علی الاطلاق، مصائب و مشکلات را از یاد او برده و باعث آرامش او میشود؛ لذا در قرآنکریم به مؤمنین دستور استعانت و کمک جستن از نماز داده شده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ» (3) از سوی دیگر گناه و منکرات از عوامل استرسزا و مشکلآفرین است و نماز مانع از گناه و درنتیجه وسیلهای برای آرامش است «انَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکرِ» (4) طبیعت نماز ازآنجاکه انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد میاندازد، اثر بازدارندگی از فحشا و منکرات دارد.
3. دعا و نیایش
در اهمیت دعا همین بس که قرآنکریم از زبان خدا میفرماید: ای پیامبر! به بندگانم بگو اگر نبود دعای شما، پروردگارم اعتنایی به شما نمیکرد: «قُلْ مَا یعْبَأُ بِکمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاوءُکمْ». (5) به قول استاد حسنزاده آملی: دل بی دعا بها ندارد و دلی بیبها، بها ندارد: «قُل مَا یعبأُ ُبِکم رَبِّی لَولاَ دَعَائُکم»(6) نخستین چیزی که توجه بشر را در راه مبارزه با بیماریها، به خود جلب کرده و میکند، بهرهگیری از دو روش مادی و معنوی است که امروزه نیز در اکثر نقاط جهان از این دو روش، کموبیش استفاده میشود. منظور از راه و روش مادی، استفاده از داروها، درخواست کمک از طبیبان و بهرهگیری از تمامی روشهایی است که بهنوعی در بهبود سلامت انسان مؤثرند که گیاه درمانی نمونه بارز آن است. منظور از راه و روش معنوی، همان دعا، نیایش، توسل و درخواست از خدای بزرگ است.
4. قرآن و بهرهگیری از آن
با مراجعه به آیات و روایات روشن میگردد که قرآن نسخه شفابخش خدای سبحان برای بیماران روانی است. قرآن شفای دردهایی است که چهبسا از محدوده ناهنجاریهای شناخته شده روانشناسی خارج است، یعنی ممکن است فردی از نظر روانشناسی دارای شخصیت متعادلی باشد؛ ولی در فرهنگ قرآن بیمار به حساب آید و قرآن دارویی برای شفای بیماری او باشد. قرآنکریم خود را در آیات متعدد «شفا» معرفی کرده است. منظور از شفا، شفا از بیماریهای روان و قلب است. بیماریهایی از قبیل: کفر، شرک، نفاق، بخل، حسد، کینه و… یعنی قرآن درمان و شفای آلودگیهای معنوی و روانی است «یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛ (7) ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است، و درمانی برای آنچه در سینههاست (درمانی برای بیماری دلهای شماست)».
و آیه دیگر «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُومِنِینَ؛ (8) و از قرآن آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم». و «قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًی وَشِفَاء؛ (9) بگو این کتاب برای کسانی که ایمان آوردهاند رهنمود و درمان است». امام علی (علیهالسلام) در کلمات خود به جنبه شفابخشی قرآن اشارات زیادی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
«… فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ اَدْوَائِکم وَ اسْتَعینُوا بِهِ علی لَأْوَائِکم فاِنَّ فیهِ شِفاءً مِنْ أکبَرِ الدَّاء وَ هُوَ الْکفرُ و النِّفاقُ و الغی وَ الضَّلالُ فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ وَ توَجَّهوُا اِلَیهِ بِحُبِّهِ؛ (10) «از قرآن برای بیماریهای خود شفا بطلبید و برای پیروزی بر شداید و مشکلات از آن، استعانت جویید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگترین بیماریها یعنی کفر، نفاق، گمراهی و ضلالت است، پس آنچه میخواهید به وسیله قرآن از خدا بخواهید و با دوستی قرآن به سوی خداوند توجه کنید».
جالب اینکه شفابخشی قرآن آثار نامطلوب ندارد. برخلاف داروهای مادی که غالباً آثار نامطلوب در ارگانهای بدن میگذارند تا جایی که در حدیث معروفی آمده است: «هیچ دارویی نیست مگر اینکه خود سرچشمه بیماری دیگر است؛
امام علی (علیهالسلام) در این رابطه چنین میفرماید:
«شَفاءً لا تُخشی أسْقامُهُ؛ (11) «قرآن داروی شفابخشی است که هیچ بیماری از آن برنمیخیزد».
خداوندا! ما را ازجمله کسانی قرار ده که از قرآن شفا یافته و بهطور کامل بهرهمند گردیده است.
5. تقوا
قرآنکریم ازجمله آثار تقوا را خروج از مشکلات معرفی میکند، و یا کسانی که در گذران زندگی برای به دست آوردن لقمه نانی، گرفتار فقر و بدبختیاند و از این طریق مبتلا به ناراحتی و اضطراباند، قرآنکریم یکی از آثار تقوا را روزی از طریق غیرمتعارف میداند. البته این معنایش این نیست که مردم از کسبوکار دستبردارند و برای به دست آوردن روزیشان به تقوا روی آورند. کسبوکار از یک سو و خیر و برکت در اثر تقوا از سوی دیگر لازم است: «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حیثُ لا یحْتَسِبْ؛ (12) و هر کس تقوای الهی پیشه کند خداوند راه نجاتی برای او فراهم کند، و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد». یقیناً مسائل مربوط به معیشت و زندگی گاهی سبب گرفتاری و نگرانی است که تقوا آن را بر طرف میسازد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
«إنِّی لَأَعْلَمُ آیةً لَوْ اَخَذَ بهِ النّاَس لَکفَتْهُمْ و مَن یتَّق اللَّه یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً… فما زالَ یقوُلُهَا وَ یعیدُها؛ (13) من آیهای را میشناسم که اگر تمام انسانها دست به دامن آن زنند برای حل مشکلات آنها کافی است؛ پس آیه «من یتق اللّه را تلاوت فرمود و بارها آن را تکرار کرد».
لازم به ذکر است که تقوا برای بیماریهای روانی انسان هم جنبه بهداشتی و پیشگیری دارد و هم جنبه درمانی.
6. توکل به خدا
منظور از توکل به خدا این است که انسان تلاشگر کار خود را به او واگذارد و حل مشکلات خویش را از او بخواهد. خدایی که از تمام نیازهای او آگاه است، خدایی که نسبت به او رحیم و مهربان است، خدایی که قدرت حل هر مشکلی را دارد.
لذا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در شب معراج از خدای سبحان سؤال کرد: پروردگارا! «اَی الاعمالِ اَفْضلُ؟ کدام اعمال برتر است؟ فرمود: «لیسَ شَیءٌ عندِی اَفضَلُ مِنَ التوَکلِ عَلی و الرِّضا بِمَا قَسَمْتُ؛ (14) چیزی در نزد من افضل و برتر از توکل بر من و خشنودی به آنچه قسمت کردهام نیست». بدیهی است توکل به این معنی همیشه توأم با جهاد و تلاش و کوشش است نه تنبلی و فرار از مسئولیتها. این نوع توکل است که قرآنکریم میفرماید: «وَمَن یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛ (15) هر کس بر خدا توکل کند کفایت امرش را میکند». حاصل آنکه یکی از عوامل درمان بیماری روانی توکل به خداست.
7. توبه و استغفار
توجه به آمرزش خداوند و بخشش او؛ یعنی تمامی گناهان قابل آمرزش هستند. تنها وسیله و بهانهای میخواهد که یکی از آن وسایل توبه است: «وَأَنِیبُوا إِلَی رَبِّکمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یأْتِیکمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ؛ (16) به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغتان آید، سپس از سوی هیچکس یاری نشوید». توجه به آثار توبه و استغفار؛ هر کس بسیار استغفار کند برای او از هر اندوهی گشایشی و از هر تنگنایی راه نجاتی قرار میدهد.
8. توسل به اولیای دین
توسل به اولیای الهی مانند پیامبران و اوصیای گرامشان یقیناً مایه امن و آرامش روان است؛ زیرا علاوه بر اینکه به تجربه ثابتشده که بسیاری از مشکلات و بیماریهای جسمی و روانی با توسل حل و برطرف شده، در قرآنکریم و روایات اهلبیت نیز به آن دستور اکید داده شده است. بهعنوان نمونه آیه شریفه: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ؛ (17) ای کسانی که ایمان آوردهاید، پرهیزکاری پیشه کنید و وسیلهای برای تقرب به خدا انتخاب نمایید».
وسیله در اصل به معنای تقرب جستن و یا چیزی است که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت میشود، است (18) بنابراین وسیله در آیه فوق معنای وسیعی دارد و شامل هر کار و هر چیزی که باعث تقرب انسان به خدا میشود. مهمترین آنها ایمان به خدا و پیامبر، جهاد در راه خدا، عبادات، زیارت خانه خدا، صلهرحم، انفاق در راه خدا همچنین هر کار خیر و پسندیده است. (19) و همچنین شفاعت پیامبران، امامان و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرب به خداست، در مفهوم وسیع توسل داخل است.
لازم به تذکر است که عوامل درمان منحصر به این موارد نیست؛ بلکه امور دیگری از قبیل: دعا و اذکار خاص بهویژه ذکر یونسیه، فروبردن خشم، خواندن سوره «الم نشرح» به مدت 27 روز، صبح و شب، ذکر خدا، توجه به رحمت و قدرت لایزال خداوند، توسل به امام زمان بالخصوص که امروزه وسیله امنوامان اهل زمین است و دهها عامل دیگر را میتوان برای درمان بیماریهای روحی و روانی نام برد.
البته در آموزههای دینی و تعالیم اسلامی که همگی برگرفته از قرآن است فقط به این درمانها توجه نکرده است بلکه به درمانهای دارویی و غیر آن همچون کمک گرفتن از متخصصان برای درمان بیماریها تأکید دارد.
توجه داشته باشید که کمک خواستن از متخصصان امر برای درمان بیمارهای روانی، نظیر روانپزشکان و روانشناسان و استفاده از روشهای درمانی مختلف نظیر دارودرمانی و رواندرمانی، نشانه ضعف ایمان نیست و با مبانی دینی هم تضادی ندارد، بلکه گاهی توصیه دین بوده و ائمه معصومین (علیهمالسلام) نیز اینگونه عمل میکردند و هنگامیکه بیمار میشدند به طبیب و پزشک مراجعه مینمودند و اگر درمان قطعی منوط به مصرف دارو بود از دارو نیز استفاده میکردند و مطابق نسخه طبیب عمل مینمودند.
در خصوص اقدام به درمان بیماریهای روحی و روانی گفتنی است که اگرچه خداوند مسببالاسباب است و همه هستی تحت اراده و فرمان اوست تا اراده خداوند نباشد هیچ کاری به سرانجام نخواهد رسید و هیچ برگی از درخت بر زمین نمیافتد؛ اما این هم درست نیست که ما در مواجهه با بیماریها و مشکلات زندگی دست روی دست بگذاریم و تلاشی برای حل مشکل و درمان بیماریها نکنیم و فقط توکل به خدا نماییم و امورات زندگی را به او بسپاریم و انتظار داشته باشیم که با دعا و ذکر مشکلمان برطرف خواهد شد.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «أَبَی اللَّهُ أَنْ یجْرِی الْأَشْیاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَاب» (20)؛ «خداوند متعال از اینکه امور را از مجاری غیرعادی تدبیر فرماید، إبا دارد»؛ پس هرگز نباید انتظار بیشازحد از خداوند متعال داشت که درمان بیماریها و رفع مشکلات خارج از قانون طبیعت و نظام علت و معلولی رفع شود و یا فقط از خداوند حاجت بخواهیم و هیچ تلاشی برای تحقق آن نداشته باشیم.
خداوند متعال بسیاری از کارها را به خود انسانها واگذار کرده است و دوست دارد که آنها به دست خویش و با سعی و تلاش خود مشکلات و موانع را از پیش روی خود بردارند و به موفقیت برسند. چنانکه در قرآنکریم آمده است «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی» (21)؛ «و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرمایند: «اِنَّ اللّهَ تَعالیُ کتِبَ عَلَیکمُ السَّعْی فَاسْعَوْا» (22)؛ «خداوند متعال سعی و کوشش کردن را بر شما واجب کرده است، پس بکوشید». البته در کنار تلاش و کوشش شبانهروزی باید به خداوند نیز توکل کنیم و از او نیز درخواست کنیم و دعا نماییم.
در خصوص درمان بیماریها نیز مطلب اینچنین است؛ یعنی اینکه باید برای درمان اقدام کرد. در آموزههای دین و تعالیم اسلامی روایات متعددی در این خصوص وارد شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «إِنَّ نَبِیاً مِنَ الْأَنْبِیاءِ مَرِضَ فَقَالَ لَا أَتَدَاوَی حَتَّی یکونَ الَّذِی أَمْرَضَنِی هُوَ الَّذِی یشْفِینِی فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَا أَشْفِیک حَتَّی تَتَدَاوَی فَإِنَّ الشِّفَاءَ مِنِّی وَ الدَّوَاءَ مِنِّی فَجَعَلَ یتَدَاوَی فَأَتَی الشِّفَاء» (23)؛ «یکی از پیامبران بیمار شد، پس گفت: خود را درمان نمیکنم تا کسی که بیمارم کرده شفایم دهد. خداوند تعالی به او وحی کرد: تا خود را درمان نکنی شفایت ندهم؛ زیرا شفا دادن از من است و دارو نیز از من است؛ آنگاه آن پیامبر به مداوا پرداخت و شفا یافت».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرمایند: «تَدَاوَوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ ینْزِلْ دَاءً إِلَّا وَ أَنْزَلَ لَهُ شِفَاء» (24)؛ «خود را درمان کنید؛ زیرا خداوند متعال هیچ دردی نیافرید مگر آنکه برایش شفا (دارویی) نیز قرار داد».
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «ینْبَغِی أَنْ یتَدَاوَی الْمَرْءُ مِنْ أَدْوَاءِ الدُّنْیا کمَا یتَدَاوَی ذُو الْعِلَّةِ» (25)؛ «سزاوار است که آدمی دردهای دنیوی خود را مداوا کند، همچنآنکه بیماران دردهای خود را درمان میکنند».
کتمان بیماری و یا هر گونه تعلل و اهمالکاری در این زمینه اصلاً و ابداً پذیرفته شده نیست؛ چرا که اگر کسی اینگونه عمل کند نه تنها به خودش آسیب وارد کرده است بهنوعی به بدنش هم خیانت نموده است.
امام علی (علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: «مَنْ کتَمَ الْأَطِبَّاءَ مَرَضَهُ خَانَ بَدَنَه» (26)؛ «کسی که بیماری خود را از پزشکان پوشیده بدارد، به بدن خود خیانت کرده است».
آن حضرت در سخن دیگر میفرماید: «مَنْ کتَمَ مَکنُونَ دَائِهِ عَجَزَ طَبِیبُهُ عَنْ شِفَائِهِ» (27)؛ «کسی که درد پنهان خود را کتمان کند، طبیب او از درمانش عاجز و ناتوان گردد».
مراد از روایت این است که کسی که درد نهانی در وجود خویش دارد نباید از اظهار آن شرم کند، بلکه باید به پزشک و متخصص فن مراجعه کند و درد خویش را بیان کند تا پزشک از درمان وی عاجز نگردد.
با این اوصاف، اگر کسی از آشفتگیهای روحی و اختلالات روانی حاد و مزمن نظیر افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر و فزاینده رنج میبرد و نیاز به دارودرمانی و رواندرمانی دارد باید طبق توصیه اولیای دین به متخصص مربوطه مراجعه کند.
باید توجه داشت که کمک خواستن از متخصصان امر، نظیر روانپزشکان و روانشناسان و استفاده از روشهای درمانی مختلف نظیر دارودرمانی و رواندرمانی، نشانه ضعف ایمان نیست و با مبانی دینی هم تضادی ندارد، بلکه گاهی توصیه دین بوده و ائمه معصومین (علیهمالسلام) نیز اینگونه عمل میکردند و هنگامیکه بیمار میشدند به طبیب و پزشک مراجعه مینمودند و اگر درمان قطعی منوط به مصرف دارو بود از دارو نیز استفاده میکردند و مطابق نسخه طبیب عمل مینمودند.
پینوشتها:
1. بقره، 153.
2. میزان الحکمه، ج 5، ص 262.
3. بقره، 153.
4. عنکبوت، 45.
5. فرقان، 77.
6. رساله نورعلی نور، در ذکر ذاکر و مذکور، ص 10، مقدمه.
7. یونس، 57.
8. اسراء، 82.
9. فصلت، 44.
10. نهجالبلاغه، خطبه 176.
11. نهجالبلاغه، خطبه 198.
12. طلاق، 3.
13. مجمعالبیان، ج 1، ص 306.
14. سفینه البحار، ج 2، ص 682، ماده وَکلَ.
15. طلاق، 3.
16. زمر، 54.
17. مائده،53.
18. تفسیر نمونه، ج 4، ص 364.
19. نهجالبلاغه، خطبه 110.
20. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، قم: دارالحدیث، 1429ق، ج 1، ص 488.
21. نجم (53)، آیه 39.
22. ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله)، تهران: دنیای دانش، 1363، ص 298.
23. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، قم: شریف رضی، 1412 ق، ص 362.
24. همان، ص 362.
25. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1366، ص 240.
26. همان، ص 484.
27. همان.
1. صبر و شکیبایی
صبر یکی از اساسیترین روشهای مقابله با استرس و عوارض ناشی از آن است. عامل اصلی پیروزی بر مشکلات و حوادث صبر است؛ لذا در اسلام برای پیروزی بر شداید و مشکلات و حتی پیروزی و غلبه بر دشمن ظاهری در میدان جنگ دستور صبر دادهاند و فرمودند از صبر کمک بگیرید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ (1) «ای مؤمنین در برابر حوادث سخت و دشوار زندگی از صبر و استقامت و نماز کمک بگیرید زیرا خدا با صابران است».
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند:
«بِالصَّبْرِیتَوَقَّعُ الفَرَجَ» (2)؛ «تنها چیزی که از آن امید فرج و نجات در برابر مشکلات است صبر است».
این است که در قرآنکریم حدود هفتاد مورد از صبر سخن به میان آمده و مورد تأکید قرار گرفته است؛ بنابراین به عکس آنچه بعضی گمان میکنند، صبر به معنای تحمل بدبختیها و تن دادن به حوادث ناگوار، و تسلیم در برابر آنها نیست؛ بلکه صبر به معنای پایداری، استقامت و وسیلهای برای پیروزی و غلبه بر مشکلات است.
2. نماز
در بین عبادات هیچ عبادتی مانند نماز نیست. نماز بهترین وسیله برای ارتباط انسان با خدای متعال است و به خاطر توجه دادن نفس انسان به خدای قادر مطلق و حکیم علی الاطلاق، مصائب و مشکلات را از یاد او برده و باعث آرامش او میشود؛ لذا در قرآنکریم به مؤمنین دستور استعانت و کمک جستن از نماز داده شده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ» (3) از سوی دیگر گناه و منکرات از عوامل استرسزا و مشکلآفرین است و نماز مانع از گناه و درنتیجه وسیلهای برای آرامش است «انَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکرِ» (4) طبیعت نماز ازآنجاکه انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد میاندازد، اثر بازدارندگی از فحشا و منکرات دارد.
3. دعا و نیایش
در اهمیت دعا همین بس که قرآنکریم از زبان خدا میفرماید: ای پیامبر! به بندگانم بگو اگر نبود دعای شما، پروردگارم اعتنایی به شما نمیکرد: «قُلْ مَا یعْبَأُ بِکمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاوءُکمْ». (5) به قول استاد حسنزاده آملی: دل بی دعا بها ندارد و دلی بیبها، بها ندارد: «قُل مَا یعبأُ ُبِکم رَبِّی لَولاَ دَعَائُکم»(6) نخستین چیزی که توجه بشر را در راه مبارزه با بیماریها، به خود جلب کرده و میکند، بهرهگیری از دو روش مادی و معنوی است که امروزه نیز در اکثر نقاط جهان از این دو روش، کموبیش استفاده میشود. منظور از راه و روش مادی، استفاده از داروها، درخواست کمک از طبیبان و بهرهگیری از تمامی روشهایی است که بهنوعی در بهبود سلامت انسان مؤثرند که گیاه درمانی نمونه بارز آن است. منظور از راه و روش معنوی، همان دعا، نیایش، توسل و درخواست از خدای بزرگ است.
4. قرآن و بهرهگیری از آن
با مراجعه به آیات و روایات روشن میگردد که قرآن نسخه شفابخش خدای سبحان برای بیماران روانی است. قرآن شفای دردهایی است که چهبسا از محدوده ناهنجاریهای شناخته شده روانشناسی خارج است، یعنی ممکن است فردی از نظر روانشناسی دارای شخصیت متعادلی باشد؛ ولی در فرهنگ قرآن بیمار به حساب آید و قرآن دارویی برای شفای بیماری او باشد. قرآنکریم خود را در آیات متعدد «شفا» معرفی کرده است. منظور از شفا، شفا از بیماریهای روان و قلب است. بیماریهایی از قبیل: کفر، شرک، نفاق، بخل، حسد، کینه و… یعنی قرآن درمان و شفای آلودگیهای معنوی و روانی است «یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛ (7) ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است، و درمانی برای آنچه در سینههاست (درمانی برای بیماری دلهای شماست)».
و آیه دیگر «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُومِنِینَ؛ (8) و از قرآن آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم». و «قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًی وَشِفَاء؛ (9) بگو این کتاب برای کسانی که ایمان آوردهاند رهنمود و درمان است». امام علی (علیهالسلام) در کلمات خود به جنبه شفابخشی قرآن اشارات زیادی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
«… فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ اَدْوَائِکم وَ اسْتَعینُوا بِهِ علی لَأْوَائِکم فاِنَّ فیهِ شِفاءً مِنْ أکبَرِ الدَّاء وَ هُوَ الْکفرُ و النِّفاقُ و الغی وَ الضَّلالُ فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ وَ توَجَّهوُا اِلَیهِ بِحُبِّهِ؛ (10) «از قرآن برای بیماریهای خود شفا بطلبید و برای پیروزی بر شداید و مشکلات از آن، استعانت جویید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگترین بیماریها یعنی کفر، نفاق، گمراهی و ضلالت است، پس آنچه میخواهید به وسیله قرآن از خدا بخواهید و با دوستی قرآن به سوی خداوند توجه کنید».
جالب اینکه شفابخشی قرآن آثار نامطلوب ندارد. برخلاف داروهای مادی که غالباً آثار نامطلوب در ارگانهای بدن میگذارند تا جایی که در حدیث معروفی آمده است: «هیچ دارویی نیست مگر اینکه خود سرچشمه بیماری دیگر است؛
امام علی (علیهالسلام) در این رابطه چنین میفرماید:
«شَفاءً لا تُخشی أسْقامُهُ؛ (11) «قرآن داروی شفابخشی است که هیچ بیماری از آن برنمیخیزد».
خداوندا! ما را ازجمله کسانی قرار ده که از قرآن شفا یافته و بهطور کامل بهرهمند گردیده است.
5. تقوا
قرآنکریم ازجمله آثار تقوا را خروج از مشکلات معرفی میکند، و یا کسانی که در گذران زندگی برای به دست آوردن لقمه نانی، گرفتار فقر و بدبختیاند و از این طریق مبتلا به ناراحتی و اضطراباند، قرآنکریم یکی از آثار تقوا را روزی از طریق غیرمتعارف میداند. البته این معنایش این نیست که مردم از کسبوکار دستبردارند و برای به دست آوردن روزیشان به تقوا روی آورند. کسبوکار از یک سو و خیر و برکت در اثر تقوا از سوی دیگر لازم است: «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حیثُ لا یحْتَسِبْ؛ (12) و هر کس تقوای الهی پیشه کند خداوند راه نجاتی برای او فراهم کند، و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد». یقیناً مسائل مربوط به معیشت و زندگی گاهی سبب گرفتاری و نگرانی است که تقوا آن را بر طرف میسازد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
«إنِّی لَأَعْلَمُ آیةً لَوْ اَخَذَ بهِ النّاَس لَکفَتْهُمْ و مَن یتَّق اللَّه یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً… فما زالَ یقوُلُهَا وَ یعیدُها؛ (13) من آیهای را میشناسم که اگر تمام انسانها دست به دامن آن زنند برای حل مشکلات آنها کافی است؛ پس آیه «من یتق اللّه را تلاوت فرمود و بارها آن را تکرار کرد».
لازم به ذکر است که تقوا برای بیماریهای روانی انسان هم جنبه بهداشتی و پیشگیری دارد و هم جنبه درمانی.
6. توکل به خدا
منظور از توکل به خدا این است که انسان تلاشگر کار خود را به او واگذارد و حل مشکلات خویش را از او بخواهد. خدایی که از تمام نیازهای او آگاه است، خدایی که نسبت به او رحیم و مهربان است، خدایی که قدرت حل هر مشکلی را دارد.
لذا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در شب معراج از خدای سبحان سؤال کرد: پروردگارا! «اَی الاعمالِ اَفْضلُ؟ کدام اعمال برتر است؟ فرمود: «لیسَ شَیءٌ عندِی اَفضَلُ مِنَ التوَکلِ عَلی و الرِّضا بِمَا قَسَمْتُ؛ (14) چیزی در نزد من افضل و برتر از توکل بر من و خشنودی به آنچه قسمت کردهام نیست». بدیهی است توکل به این معنی همیشه توأم با جهاد و تلاش و کوشش است نه تنبلی و فرار از مسئولیتها. این نوع توکل است که قرآنکریم میفرماید: «وَمَن یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛ (15) هر کس بر خدا توکل کند کفایت امرش را میکند». حاصل آنکه یکی از عوامل درمان بیماری روانی توکل به خداست.
7. توبه و استغفار
توجه به آمرزش خداوند و بخشش او؛ یعنی تمامی گناهان قابل آمرزش هستند. تنها وسیله و بهانهای میخواهد که یکی از آن وسایل توبه است: «وَأَنِیبُوا إِلَی رَبِّکمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یأْتِیکمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ؛ (16) به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغتان آید، سپس از سوی هیچکس یاری نشوید». توجه به آثار توبه و استغفار؛ هر کس بسیار استغفار کند برای او از هر اندوهی گشایشی و از هر تنگنایی راه نجاتی قرار میدهد.
8. توسل به اولیای دین
توسل به اولیای الهی مانند پیامبران و اوصیای گرامشان یقیناً مایه امن و آرامش روان است؛ زیرا علاوه بر اینکه به تجربه ثابتشده که بسیاری از مشکلات و بیماریهای جسمی و روانی با توسل حل و برطرف شده، در قرآنکریم و روایات اهلبیت نیز به آن دستور اکید داده شده است. بهعنوان نمونه آیه شریفه: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ؛ (17) ای کسانی که ایمان آوردهاید، پرهیزکاری پیشه کنید و وسیلهای برای تقرب به خدا انتخاب نمایید».
وسیله در اصل به معنای تقرب جستن و یا چیزی است که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت میشود، است (18) بنابراین وسیله در آیه فوق معنای وسیعی دارد و شامل هر کار و هر چیزی که باعث تقرب انسان به خدا میشود. مهمترین آنها ایمان به خدا و پیامبر، جهاد در راه خدا، عبادات، زیارت خانه خدا، صلهرحم، انفاق در راه خدا همچنین هر کار خیر و پسندیده است. (19) و همچنین شفاعت پیامبران، امامان و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرب به خداست، در مفهوم وسیع توسل داخل است.
لازم به تذکر است که عوامل درمان منحصر به این موارد نیست؛ بلکه امور دیگری از قبیل: دعا و اذکار خاص بهویژه ذکر یونسیه، فروبردن خشم، خواندن سوره «الم نشرح» به مدت 27 روز، صبح و شب، ذکر خدا، توجه به رحمت و قدرت لایزال خداوند، توسل به امام زمان بالخصوص که امروزه وسیله امنوامان اهل زمین است و دهها عامل دیگر را میتوان برای درمان بیماریهای روحی و روانی نام برد.
البته در آموزههای دینی و تعالیم اسلامی که همگی برگرفته از قرآن است فقط به این درمانها توجه نکرده است بلکه به درمانهای دارویی و غیر آن همچون کمک گرفتن از متخصصان برای درمان بیماریها تأکید دارد.
توجه داشته باشید که کمک خواستن از متخصصان امر برای درمان بیمارهای روانی، نظیر روانپزشکان و روانشناسان و استفاده از روشهای درمانی مختلف نظیر دارودرمانی و رواندرمانی، نشانه ضعف ایمان نیست و با مبانی دینی هم تضادی ندارد، بلکه گاهی توصیه دین بوده و ائمه معصومین (علیهمالسلام) نیز اینگونه عمل میکردند و هنگامیکه بیمار میشدند به طبیب و پزشک مراجعه مینمودند و اگر درمان قطعی منوط به مصرف دارو بود از دارو نیز استفاده میکردند و مطابق نسخه طبیب عمل مینمودند.
در خصوص اقدام به درمان بیماریهای روحی و روانی گفتنی است که اگرچه خداوند مسببالاسباب است و همه هستی تحت اراده و فرمان اوست تا اراده خداوند نباشد هیچ کاری به سرانجام نخواهد رسید و هیچ برگی از درخت بر زمین نمیافتد؛ اما این هم درست نیست که ما در مواجهه با بیماریها و مشکلات زندگی دست روی دست بگذاریم و تلاشی برای حل مشکل و درمان بیماریها نکنیم و فقط توکل به خدا نماییم و امورات زندگی را به او بسپاریم و انتظار داشته باشیم که با دعا و ذکر مشکلمان برطرف خواهد شد.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «أَبَی اللَّهُ أَنْ یجْرِی الْأَشْیاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَاب» (20)؛ «خداوند متعال از اینکه امور را از مجاری غیرعادی تدبیر فرماید، إبا دارد»؛ پس هرگز نباید انتظار بیشازحد از خداوند متعال داشت که درمان بیماریها و رفع مشکلات خارج از قانون طبیعت و نظام علت و معلولی رفع شود و یا فقط از خداوند حاجت بخواهیم و هیچ تلاشی برای تحقق آن نداشته باشیم.
خداوند متعال بسیاری از کارها را به خود انسانها واگذار کرده است و دوست دارد که آنها به دست خویش و با سعی و تلاش خود مشکلات و موانع را از پیش روی خود بردارند و به موفقیت برسند. چنانکه در قرآنکریم آمده است «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی» (21)؛ «و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرمایند: «اِنَّ اللّهَ تَعالیُ کتِبَ عَلَیکمُ السَّعْی فَاسْعَوْا» (22)؛ «خداوند متعال سعی و کوشش کردن را بر شما واجب کرده است، پس بکوشید». البته در کنار تلاش و کوشش شبانهروزی باید به خداوند نیز توکل کنیم و از او نیز درخواست کنیم و دعا نماییم.
در خصوص درمان بیماریها نیز مطلب اینچنین است؛ یعنی اینکه باید برای درمان اقدام کرد. در آموزههای دین و تعالیم اسلامی روایات متعددی در این خصوص وارد شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «إِنَّ نَبِیاً مِنَ الْأَنْبِیاءِ مَرِضَ فَقَالَ لَا أَتَدَاوَی حَتَّی یکونَ الَّذِی أَمْرَضَنِی هُوَ الَّذِی یشْفِینِی فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَا أَشْفِیک حَتَّی تَتَدَاوَی فَإِنَّ الشِّفَاءَ مِنِّی وَ الدَّوَاءَ مِنِّی فَجَعَلَ یتَدَاوَی فَأَتَی الشِّفَاء» (23)؛ «یکی از پیامبران بیمار شد، پس گفت: خود را درمان نمیکنم تا کسی که بیمارم کرده شفایم دهد. خداوند تعالی به او وحی کرد: تا خود را درمان نکنی شفایت ندهم؛ زیرا شفا دادن از من است و دارو نیز از من است؛ آنگاه آن پیامبر به مداوا پرداخت و شفا یافت».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) نیز میفرمایند: «تَدَاوَوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ ینْزِلْ دَاءً إِلَّا وَ أَنْزَلَ لَهُ شِفَاء» (24)؛ «خود را درمان کنید؛ زیرا خداوند متعال هیچ دردی نیافرید مگر آنکه برایش شفا (دارویی) نیز قرار داد».
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «ینْبَغِی أَنْ یتَدَاوَی الْمَرْءُ مِنْ أَدْوَاءِ الدُّنْیا کمَا یتَدَاوَی ذُو الْعِلَّةِ» (25)؛ «سزاوار است که آدمی دردهای دنیوی خود را مداوا کند، همچنآنکه بیماران دردهای خود را درمان میکنند».
کتمان بیماری و یا هر گونه تعلل و اهمالکاری در این زمینه اصلاً و ابداً پذیرفته شده نیست؛ چرا که اگر کسی اینگونه عمل کند نه تنها به خودش آسیب وارد کرده است بهنوعی به بدنش هم خیانت نموده است.
امام علی (علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: «مَنْ کتَمَ الْأَطِبَّاءَ مَرَضَهُ خَانَ بَدَنَه» (26)؛ «کسی که بیماری خود را از پزشکان پوشیده بدارد، به بدن خود خیانت کرده است».
آن حضرت در سخن دیگر میفرماید: «مَنْ کتَمَ مَکنُونَ دَائِهِ عَجَزَ طَبِیبُهُ عَنْ شِفَائِهِ» (27)؛ «کسی که درد پنهان خود را کتمان کند، طبیب او از درمانش عاجز و ناتوان گردد».
مراد از روایت این است که کسی که درد نهانی در وجود خویش دارد نباید از اظهار آن شرم کند، بلکه باید به پزشک و متخصص فن مراجعه کند و درد خویش را بیان کند تا پزشک از درمان وی عاجز نگردد.
با این اوصاف، اگر کسی از آشفتگیهای روحی و اختلالات روانی حاد و مزمن نظیر افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر و فزاینده رنج میبرد و نیاز به دارودرمانی و رواندرمانی دارد باید طبق توصیه اولیای دین به متخصص مربوطه مراجعه کند.
باید توجه داشت که کمک خواستن از متخصصان امر، نظیر روانپزشکان و روانشناسان و استفاده از روشهای درمانی مختلف نظیر دارودرمانی و رواندرمانی، نشانه ضعف ایمان نیست و با مبانی دینی هم تضادی ندارد، بلکه گاهی توصیه دین بوده و ائمه معصومین (علیهمالسلام) نیز اینگونه عمل میکردند و هنگامیکه بیمار میشدند به طبیب و پزشک مراجعه مینمودند و اگر درمان قطعی منوط به مصرف دارو بود از دارو نیز استفاده میکردند و مطابق نسخه طبیب عمل مینمودند.
پینوشتها:
1. بقره، 153.
2. میزان الحکمه، ج 5، ص 262.
3. بقره، 153.
4. عنکبوت، 45.
5. فرقان، 77.
6. رساله نورعلی نور، در ذکر ذاکر و مذکور، ص 10، مقدمه.
7. یونس، 57.
8. اسراء، 82.
9. فصلت، 44.
10. نهجالبلاغه، خطبه 176.
11. نهجالبلاغه، خطبه 198.
12. طلاق، 3.
13. مجمعالبیان، ج 1، ص 306.
14. سفینه البحار، ج 2، ص 682، ماده وَکلَ.
15. طلاق، 3.
16. زمر، 54.
17. مائده،53.
18. تفسیر نمونه، ج 4، ص 364.
19. نهجالبلاغه، خطبه 110.
20. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، قم: دارالحدیث، 1429ق، ج 1، ص 488.
21. نجم (53)، آیه 39.
22. ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله)، تهران: دنیای دانش، 1363، ص 298.
23. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، قم: شریف رضی، 1412 ق، ص 362.
24. همان، ص 362.
25. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1366، ص 240.
26. همان، ص 484.
27. همان.
قرآن كريم و درمان بيماريهاي روحي و رواني
قرآن کریم و درمان بیماریهای روحی و روانی