مداخله آمریکا در جنگ تحمیلی
چرا امریکا و دیگر متحدانش در زمان انقلاب به صورت مستقیم با ایران درگیر نشدند و به صورت پشت پرده به صدام کمک می کردند؟
پاسخ کوتاه:
تجربه جنگ ویتنام و مخالفت افکار عمومی این کشور با آغاز جنگ دیگر و مخالفت برخی از نظریه پردازان آمریکا با دخالت مستقیم نظامی این کشور، آمریکاییها را به این نتیجه رساند که به جای جنگ مستقیم، می توان از شیوه های کم هزینه تر برای مقابله با انقلاب اسلامی استفاده کرد.
گرچه شاهد جنگ نظامی مستقیم به معنای مصطلح این کشور با انقلاب اسلامی نبودیم، اما آمریکا از همه ظرفیت های ممکن برای مقابله با انقلاب اسلامی استفاده کرده است
تجربه جنگ ویتنام و شکست در این جنگ و پیامدهای فراوان آن برای آمریکا و آماده نبودن افکار عمومی این کشور برای آغاز جنگ دیگری در آن زمان و نظر مخالف برخی از نظریه پردازان آمریکا با دخالت مستقیم نظامی این کشور آمریکاییها را به این نتیجه رساند که به جای جنگ مستقیم، می توان از شیوه های کم هزینه تر برای مقابله با انقلاب اسلامی و براندازی آن استفاده کرد.
سایروس ونس، برژینسکی و جورج بال معاون وزیر خارجه و معاون رییس جمهور آمریکا طی جلسه ای در گزارش به کارتر، دخالت مستقیم نیروهای نظامی آمریکا در ایران را با شکست مواجه دانسته و معتقد بودند که آمریکا باید بکوشد که سد شدیدی در برابر آیت الله خمینی ایجاد کند.»( لوین، مایکل و لوئیس، ویلیام، کارتر و سقوط شاه، ترجمه ناصر ایرانی، تهران: سپهر، 1363، ص 74)
همین طور که در دیدگاه این افراد تصریح شده، عدم دخالت مستقیم نظامی آمریکا به معنای عدم رویارویی مستقیم و مقابله با انقلاب اسلامی نبود از این رو گرچه شاهد جنگ نظامی مستقیم به معنای مصطلح این کشور با انقلاب اسلامی نبودیم، اما آمریکا از همه ظرفیت های ممکن برای مقابله با انقلاب اسلامی استفاده نموده و براستی اگر عنایت و دست قدرت الهی پشتیبان انقلاب اسلامی نبود، هر کدام از این اقدامات می توانست نظام نوپای ما را ساقط کند
در ادامه به بخشی از این اقدامات در سالهای آغازین شکل گیری انقلاب اسلامی اشاره می کنیم.
1.سازماندهی کودتا برای حفظ رژیم شاه
در آستانه انقلاب اسلامی آمریکا در راستای تلاش برای حفظ سلطنت شاه و جلوگیری از شکل گیری انقلاب به طراحی و سازماندهی کودتای نظامی پرداخت تا بار دیگر همچون کودتای 28 مرداد 1332 زمینه تسلط همه جانبه بر ایران برای آنها فراهم گردد . شورای امنیت ملی آمریکا با فرستادن ژنرال هایزر بار دیگر تلاش کرد دست به کودتایی مثل 28 مرداد بزند .
اصول محوری سیاست آمریکا در این زمان و طرح کودتا برای مقابله با انقلاب اسلامی بر اساس محورهای زیر تدوین شده بود :
الف.حکومتی به رهبری ملی گرایان با شعار اصلاحات روی کار بیاید .
ب. ارتش و نیروهای مسلح با تمام توان حامی و پشتیبان دولت جدید باشند .
ج.شاه موقتاً از صحنه کنار برود و مدتی بعد همان گونه که در کودتای 28 مرداد عمل شد ، پس از آرام شدن اوضاع به کشور بازگردد .
د.دولت ملی گرای جدید از حمایت های بین الملی برخوردار باشد .
ه.آمریکا مسئولیت پشتیبانی های لجستیکی دولت جدید را بر عهده بگیرد.
این سیاست باید از طریق ایجاد انشقاق در درون جنبش اسلامی و قرار دادن ملی گرایان ، کمونیست ها ، لیبرال ها و التقاطیون در مقابل حضرت امام و حماسه بزرگ مردم در صحنه مبارزات شکل می گرفت . هدف آمریکا از روی کار آوردن بختیار خاموش ساختن شعله های خشم مردم و منحرف ساختن انقلاب از مسیر اصلی بود که با شکست روبرو شد. (واعظی، حسن ، ایران و آمریکا ، تهران: سروش،1379،ص84-86)
وظیفه هایزر همکاری مستقیم با رهبران نظامی ایران و انجام اقداماتی به منظور حصول اطمینان از وحدت نیروهای مسلح، حمایت ازدولت قانونی و آماده ساختن آنها برای جلوگیری از سقوط و از هم پاشیدگی کامل کشورایران بود. اما امواج خروشان ملت انقلابی آخرین تلاش های آمریکا برای نجات رژیم شاه و استمرار بخشیدن به تسلط بر منابع کشورمان را ناکام گذاشت.
2.حمله نظامى به طبس
به دنبال اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی و تبدیل سفارت آمریکا به کانونی برای توطئه علیه ایران و تلاش برای هماهنگ ساختن فعالیت های نیروهای لیبرال و ملی گرا علیه انقلاب اسلامی که بعدها در اسناد لانه جاسوسی منتشر گردید و نیز پذیرفتن شاه معدوم توسط این کشور و عدم استرداد وی، سفارت آمریکا در تهران به اشغال دانشجویان پیرو خط امام درآمد.
پس از ماجراى تسخیر لانه جاسوسى در تهران توسط دانشجویان، آمریکایى ها براى حل بحران گروگان گیرى تلاش زیادی انجام دادند و فشارهای زیادی را بر علیه کشور ما ایجاد نمودند و هم زمان با فعالیت های گسترده تبلیغاتی و رسانه ای علیه کشورمان، تحریم های اقتصادی علیه کشورمان توسط آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به مرحله اجرا در آمد و دارایی های ایران در این کشور مسدود گردید، آمریکایی ها ابتدا خواهان مذاکره با کشور مان در این خصوص بودند، اما پیش شرط امام براى مذاکره، تحویل شاه معدوم به ایران بود و آمریکایى ها به جاى پذیرفتن این خواست طبیعی ملت ایران، در فاز نظامى قدم نهادند،
برژینسکى در کتاب توطئه در ایران مى نویسد: «طرح عملیات نجات را من ابتدا به عنوان آخرین چاره یا یک اقدام اضطرارى در صورت به خطر افتادن جان گروگانها تعقیب مى کردم و به مؤثر بودن عملیات نظامى، نظیر محاصره دریایى ایران، تصرف جزیره خارک و حملات هوایى به هدفهایى در داخل خاک ایران بیشتر اعتقاد داشتم.»( برژینسکی، زبیگنیو، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقى، تهران: هفته، 1362، ص 188)
آمریکایى ها پس از مطالعات فراوان و با اتکا به عناصر ضد انقلاب و وابسته به رژیم منحوس شاه، مصمم به حمله به ایران شدند و در پنجم اردیبهشت1359 شبانه تعدادى از نیروهاى آموزش دیده و ویژه خود را توسط پنج فروند هواپیماى پیشرفته آمریکایى در یکى از فرودگاه هاى متروکه، در صحراى طبس پیاده کردند تا از آنجا بر اساس برنامه ریزى قبلى و یک زمان بندى دقیق، عملیات نظامى خود را آغاز کنند، امّا با عنایت خداوند و الطاف خفیه الهی، گرفتار طوفان شده و با انهدام هواپیماها، این عملیات نظامى به شکست مفتضحانه ای برای آمریکا تبدیل شد.
3.کودتاى نقاب
این کودتا که پس از گذشت هفتاد و پنج روز از تهاجم آمریکا به طبس به وقوع پیوست، بزرگ ترین حرکت ائتلافی گروههای ضد انقلاب و قدرت های غربی جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی به حساب می آید، کودتاى نقاب توسط یک ستاد از پاریس به رهبرى شاهپور بختیار هدایت مى شد و صحنه گردان اصلی آن آمریکا بود، یکی از سران کودتا نقش آمریکا در این ماجرا را چنین بازگو کرد: « هماهنگی بین اسرائیل و کشورهای مرتجع منطقه نظیر عربستان، مصر، عراق توسط نماینده سازمان سیا مستقر در دفتر دکتر بختیار انجام می گرفت، تأمین هزینه های مادی چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم نیز توسط آمریکا صورت گرفته است…»(کودتای نوژه، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، تهران: مؤسسه مطالعه و پژوهش های سیاسی، 1368، ص 37)
سازمان سیا امید زیادی به کودتای نوژه بسته بود و آن را ضربه نهایی بر علیه نظام جمهوری اسلامی می پنداشت، تجهیزات نظامی که قرار بود در داخل و خارج کشور در این کودتا به کار گرفته شود، همچنین افراد برجسته کادر رهبری و اجرایی و برنامه ریزی دقیق آن و… در تاریخ کودتاهای جهان بی سابقه بود، دقت طراحی کودتا در حدی بود که سیا موفقیت آن را قطعی می دانست، امّا با عنایات خداوند، قبل از این که این کودتا وارد فاز اجرایى خود شود، طى یک عملیات بسیار دقیق کشف شد و تمامى عوامل آن در داخل کشور دستگیر شدند و این توطئه بزرگ نیز که می رفت تا ضربه جبران ناپذیری به نظام اسلامی بزند، خنثی و در نطفه خفه گردید.
4.حمایت از تحرکات تجزیه طلبانه برخی جریان ها و گروههای ضد انقلاب
از جمله اقدامات این کشور، حمایت از تحرکات تجزیه طلبانه برخی جریان ها و گروههای ضد انقلاب بود
تمایلات تجزیه طلبانه در نواحی مرزی ایران از جمله بلوچستان، کردستان، آذربایجان، خوزستان و ترکمن صحرا که منجر به شورش و مبارزه مسلحانه شده بود و استقرار برخی از سران نظامی و امنیتی رژیم پهلوی از جمله اویسی در عراق و تجهیز آنها به تسلیحات، مشکلاتی را برای وضعیت تثبیت انقلاب اسلامی به وجود آورده بود و همه این اقدامات با همکاری آمریکاییان با ضدانقلابیون و تجزیهطلبان صورت می گرفت و سفارتخانه آمریکا در تهران به ستاد ایجاد هماهنگی میان نیروهای مخالف انقلاب تبدیل شده بود. در یکی از اسناد بدست آمده از سفارتخانه آمریکا در تهران تمایل به استفاده از ظرفیت قومیتها جهت سرنگونی نظام جمهوری اسلامی به خوبی بازتاب یافته است. در سندی به تاریخ ششم اوت 1979 (15/5/1358) که دارای طبقه بندی «سری» میباشد، چنین آمده است:«اگر کردها، آذربایجانیها، اعراب و سایر گروههای قومی تلاشهای خود را هماهنگ کنند (اغتشاش هم زمان) و در جهت مشترک سرنگونی دولت کنونی با یکدیگر همکاری و از یکدیگر حمایت کنند، به عقیده ما آنها امکان موفقیت دارند.» (اسنادی درباره طرح آمریکا برای تجزیه ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی؛ https://irdc.ir/fa/news/5703)
5. تحریک صدام و تحمیل جنگ علیه ایران
آمریکایى ها پس از شکست سنگین در کودتاى نقاب، تحرکات شدیدى را براى ترغیب صدام به جنگ با ایران آغاز کردند، برژینسکى مشاور امنیت ملى آمریکا، براى آماده سازى عراق براى شروع جنگ سفرهاى محرمانه متعددى به بغداد کرد که مجله ژورنال استریت مورخ 8 فوریه 1980 یکى از این سفرهاى محرمانه را فاش ساخت، علاوه بر این، مطبوعات اروپایى نیز در همان زمان از ملاقاتهاى متعدد برژینسکى با صدام خبر دادند. (واعظی، حسن، ایران و آمریکا، تهران: سروش،1379،ص 108)
مجله فیگارو به نقل از طارق عزیز وزیر امور خارجه وقت عراق در این باره چنین گزارش داد : « جریان جنگ ایران و عراق در واقع از ژوئن گذشته (تیرماه 1359) زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر کرد و در مرز دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد و قول داد که از صدام حسین کاملاً حمایت نماید و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوی عراق در مورد شط العرب و احتمالاً برقررای یک جمهوری عربستان در این منطقه مخالفت نخواهد کرد و بالاخره کلیه این اقدامات به کشاندن عراق به جنگ علیه ایران منجر شد و پیش بینی ها چنین بود که اگر بغداد پیروز بشود، ایران بی ثبات می شود و رژیم جمهوری اسلامی از میان می رود و یک دولت طرفدار غرب به جای آن به قدرت می رسد و در صورتی که عراق با شکست مواجه گردد، آمریکا می تواند خود را به عنوان حامی و مدافع ایران قلمداد نماید ». (روزنامه انقلاب اسلامی، 17/9/1359)
نماینده آمریکا در سازمان ملل در همان روزهای آغازین جنگ اعلام کرد: « اگر عراق از آمریکا کمک بخواهد هرگونه امکانات نظامی را در اختیار عراق قرار خواهد داد ». (روزنامه اطلاعات، 7/7/1359)
هر چند آمریکایى ها کوشیده اند که نقش خود را در تحریک صدام براى حمله به ایران کتمان کنند، امّا تجهیز صدام به انواع سلاحهاى جدید جنگى و کشتار جمعى و نیز حمایتهاى رسانه اى، سیاسى و بین المللى از سوى امریکا و هم پیمانان وى، چیزى نیست که بتوان آن را کتمان یا انکار کرد.
روزنامه سوئدی تمپوس به نقل از هنری کسینجر وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در این زمینه نوشت : « واشنگتن در مورد ایران که هرگز اهداف خود را محرمانه نمی گذارد، به این نتیجه رسیده است که این کشور تهدیدی بزرگ تر است، ایران در نظر دارد بر عراق پیروز شده و دولتی اسلامی در این منطقه مستقر نماید ». (خبرگزاری جمهوری اسلامی، 25/2/1365)
سایروس ونس وزیر امور خارجه آمریکا در زمان کارتر نیز رسماً اعلام کرد: « ما در جنگ طولانى و پر خسارت ایران و عراق، علیه ایران بودیم ». (فرید، مهرداد، رابطه؟! (بررسى موضوع رابطه ایران و آمریکا از منظر تحولات بعد از دوم خرداد)،تهران: سلام، 1378، ص 151)
حمایت آمریکا در جنگ تحمیلی تنها به کمک های نظامی به این کشور خلاصه نشد، بلکه آمریکا در شرایطی که جمهوری اسلامی به موفقیت ها و برتری نسبی در جنگ دست یافت، مداخله مستقیم نظامی را در دستور کار قرار داد که می توان به هدف قرار دادن سکوهای نفتی ایران، حمله به کشتی «ایران اجر» ناوچه «جوشن » و «سهند» اشاره نمود، یکی از اقدامات وحشیانه این کشور در روز های پایان جنگ، حمله ناو آمریکایى وینسنس به هواپیماى مسافربرى جمهورى اسلامى ایران در 12 تیر ماه 1367بود که در جریان این حمله ددمنشانه تمامى 290 نفر مسافر و خدمه هواپیما که 118 نفر از آنها زن و کودک بودند، به شهادت رسیدند، سران کاخ سفید نه تنها بابت این جنایت از ملت ایران عذرخواهى نکردند، بلکه در اقدامى گستاخانه به فرمانده این ناو به خاطر ارتکاب این جنایت مدال افتخار دادند. (سلیمی بنی، 1383، ص 285-286)
همچنین فشارهای اقتصادى و اقدامات تحریمى علیه نظام جمهورى اسلامى نیز از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی همواره در دستور کار آمریکا قرار داشته و به بهانه های مختلف بر دامنه آن افزدوه و آن را تشدید کرده است.
به این توطئه ها و دشمنی ها باید حمایت، سازماندهى و هدایت مخالفان نظام، فضاسازى سیاسى و تبلیغاتى و جنگ روانی علیه نظام جمهورى اسلامى، اختصاص بودجه های کلان برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی، مقابله و کارشکنی در دستیابی جمهوری اسلامی به فناوری هسته ای، جنگ اقتصادی و تهاجم فرهنگی و جنگ نرم را باید افزود.
حجم و تنوع توطئه ها و دشمنیهای آمریکا علیه انقلاب اسلامی از ابتدا تا امروز بیانگر استفاده از همه ظرفیت ها برای مقابله با انقلاب اسلامی بوده است که هر کدام از آنها برای تغییر یک نظام سیاسی کافی است، اما لطف و عنایت خداوند و ایستادگی و مقاومت مثال زدنی مردم ایران تحت رهبری حکیمانه امامین انقلاب، دشمنان را در رسیدن به اهداف شومشان ناکام گذاشته است.
مداخله آمریکا در جنگ تحمیلی