معجزه پیامبر صلى الله علیه و آله
حضرت محمد صلى الله علیه و آله در طول رسالت ۲۳ ساله خویش معجزاتى داشت؛ کدام یک از معجزات ایشان به طور مستقیم در قرآن کریم بیان شده است؟!
1. اسراء
«اسراء» همان حرکت شبانگاهى پیامبر صلى الله علیه و آله از مسجد الحرام تا مسجدالاقصى است.[ فرهنگ عمید.
ر.ک: تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج 8، صص 64ـ85.] این سفر در «یک شب»، در بیدارى و با همین پیکر مادى تحقّق یافت؛ نه در شب ها و روزهاى طولانى یا در عالم خواب و با روح به تنهایى. آیات قرآنى و شواهد تاریخى، بر وقوع این سفر دلالت آشکار دارند. قرآن کریم مى فرماید: «سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»[ اسرا 17، آیه 1.]؛ «منزّه است آن [خدایى ]که بنده اش را شبانگاهى از مسجدالحرام به سوى مسجدالاقصى – که پیرامونش را برکت داده ایم – سیر داد تا از نشانه هاى خود به او بنمایانیم که او همان شنواى بینا است».
این رویداد از طریق شیعه و اهل سنت نقل و در کتاب هاى روایى و تاریخى، فراوان به آن پرداخته شده است. البته جابه جایى در فضا و پیمودن مسافت هاى طولانى در زمان کوتاه، در زندگانى دیگر پیامبران نیز سابقه داشته است؛ چنان که درباره سلیمان علیه السلام مى خوانیم: «وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ…»[ سبا 34، آیه 12.]؛ «و باد را براى سلیمان [رام کردیم] صبحگاهان مسیر یک ماه را مى پیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را».
افزون بر این، شواهد عینى و تجربى بسیار وجود دارد که برخى از اولیاى الهى، مسافت هاى طولانى را در زمانى کوتاه پیموده و به اصطلاح «طى الارض» داشته اند. البته آنچه گفته شد، تنها درباره «اسراء» و حرکت شبانگاهى پیامبر صلى الله علیه و آله از مسجدالحرام به مسجدالاقصى است که خود مقدمه «معراج» به شمار مى آید. «معراج» از معجزات ویژه اى است که اسرار و لطایف عمیق ترى دارد و از نشانه هاى برترى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و شرافت وى بر تمام جهانیان است.
2. شق القمر
از دیگر معجزات برجسته پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله «شق القمر» است. قرآن مى فرماید: «اقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ»[ قمر 54، آیه 1.]؛ «قیامت بسیار نزدیک شد و ماه شکافت».
«انشقاق قمر»، در پاسخ مشرکانى صورت گرفت که درخواست چنین کارى داشتند، تا به ارتباط پیامبر صلى الله علیه و آله با علم و قدرت بى پایان الهى پى برند.[ تفسیر نمونه، ج 23، ص 9.]
از آنجایى که حضرت محمد صلى الله علیه و آله واپسین پیامبر است، دوران پس از وى «آخر الزمان» خوانده مى شود و بعثت او، نشانه نزدیک شدن قیامت است؛ زیرا در مقایسه با عمر جهان هستى، زمان پس از پیامبر اسلام اندک مى نماید. بهترین دلیل بر وقوع این حادثه در زمان آن حضرت، آیه بعد همین سوره است که از سرسختى و تداوم انکار مشرکان – با وجود رؤیت این معجزه شگفت آور – پرده برمى دارد: «وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ»[ قمر 54، آیه 2.]؛ «و هرگاه نشانه اى ببینند، روى بگردانند و گویند، سحرى همیشگى است».
البته چنین انشقاق هایى در زندگانى پیامبران گذشته نیز سابقه داشته و به صورت ضعیف تر جلوه گر شده است؛ چنان که درباره موسى علیه السلام آمده است: «فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً»[ طه 20، آیه 77.]؛ «و راهى خشک در وسط دریا براى آنان باز کن».
در بخشى دیگر از داستان آن حضرت مى خوانیم: ضربه عصاى موسایى سنگ را شکافت و دوازده چشمه آب جوشید: «وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَماً وَ أَوْحَیْنا إِلى مُوسى إِذِ اسْتَسْقاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ…»[ اعراف 7، آیه 190.]؛ «و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتى بودند، تقسیم کردیم و به موسى ـ وقتى قومش از او آب خواستند ـ وحى کردیم با عصایت بر آن تخته سنگ بزن؛ پس از آن دوازده چشمه جوشید و هر گروهى آبخور خود را شناخت».
3. گفت و شنود درختان
در نهج البلاغه آمده است: روزى پیامبر صلى الله علیه و آله براى ایجاد انگیزه گرایش به اسلام در یکى از افراد قریش، در برابر دیدگان او درختى رامخاطب قرار داد. درخت از جاى خود حرکت کرد و نزد پیامبر صلى الله علیه و آله ایستاد و سپس به دستور آن حضرت به جاى اولیه خود بازگشت.[ ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 13، ص214.] در واقعه اى دیگر، درختى به رسالت پیامبر اعظم گواهى داد.[ قاضى عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفى، ج 1، ص 298.] این دو معجزه نیز مورد اتفاق علماى شیعه و اهل سنت است و در کتاب هاى متعدد آنها نقل شده است. البته گفت و گو و فرمانبرى جمادات، گیاهان و حیوانات در زندگانى پیامبران گذشته نیز سابقه داشته است؛ چنان که «هدهد» و دیگر حیوانات از سلیمان علیه السلام فرمانبرى داشتند.[ نمل 27، آیه 20.] چهار پرنده کوبیده شده نیز به فراخوان ابراهیم علیه السلام پاسخ مثبت دادند و پرواز کنان به سوى او شتافتند: «قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً…»[ بقره 2، آیه 260.]؛ «[خداوند] فرمود: [اى ابراهیم] پس چهار پرنده برگیر و آنها را پیش خود ریزریزگردان، سپس بر هر کوهى پاره اى از آن ها قرار بده؛ آنگاه به سوى تو مى آیند».
آنچه گفته شد، نمونه هایى از توانمندى انسان هاى کامل است که در پرتو بندگى خدا و اتصال به قدرت بى انتهاى او، در برابر دیدگان مردمان جلوه گر شده است.
گفتنى است کتاب هاى تفسیرى، روایى و تاریخى، بیش از سه هزار مورد از معجزات و کرامات رسول اکرم صلى الله علیه و آله را ثبت کرده اند. از پیامدهاى زیباى گفت و گو در این زمینه، رسیدن به روشن بینى و توسعه فضاى فکرى، شکسته شدن حصارهاى مادى و راه یابى به دریاى بى کران نورانیت معنوى است.
معجزه پیامبر صلى الله علیه و آله