هدف زندگی انسان
سلام و خسته نباشید
از نظر اسلام باید هدف زندگی رو خداوند قرار دارد
چرا؟
مثلا کجا گفته هدف رو خدا باید قرار بدیم
تو سوره زیتون که می گه برگردیم به مقام انسانیتمون
اگر می شه سوال من از جنبه فلسفی و منطقی جواب ندهید
(مانند اینکه چون انسان بینهایت طلب هست ، دلیلش هورمون دوپامین هست )
از نظر اسلامی و قران و حدیث لطفا جواب من رو بدهید
پاسخ کوتاه:
قرآن کریم در چندین آیه اولاً زندگی انسان را هدفدار میداند: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً؛ آیا میپندارید که شما را بیهوده آفریدهایم؛ و ثانیاً هدف نهایی خلقت انسان را بازگشت به سوی خدا دانسته و فرموده است: وَ أَنَّ إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى؛ إِنَّ إِلى رَبِّکَ الرُّجْعى؛ یعنی انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است.
البته به دلیل اینکه پروردگار عالم انسان را به واسطه صفات خود پرورش میدهد و ربوبیت او توسط صفات انجام میپذیرد؛ لذا میتوان گفت: هدف نهایی زندگی انسان، نزدیک شدن یا آراسته شدن به صفات خدا و دور شدن از صفات شیطان است و در این راستا نیز تعبیراتی همچون به کمال رسیدن، قرب به خدا، به خدا رسیدن، مظهر خدا شدن و به رنگ خدا درآمدن که در جایجای ادبیات دینی و آموزههای اخلاقی مطرح میشود، همه در نهایت به همین حقیقت – آراسته شدن به صفات و کمالات الهی و دور شدن از صفات شیطانی – بازمیگردد و خلاصه میشود.
دوست گرامی. مبدأ و نقطه آغاز تمام انحرافات و گمراهیها و محرومیتهای معنوی انسان، عدم درک صحیح فلسفه حیات انسان در این دنیا است و اینکه نداند یا فراموش کند که خدای متعال او را برای چه آفریده و در این سرای به او زندگی بخشیده و این همه امکانات در اختیارش نهاده است، زمینه چالش های بعدی را فراهم می سازد.
از دیدگاه قرآن هدف نهایی و مقصد عالی زندگی و خلقت انسان، کمال و قرب الهی و آمادگی برای حیات اخروی و لقای الهی و سعادت جاودانی و وصول به مبدأ نور هستی است؛ همانگونه که جنین در رحم مادر خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده میکند، انسان نیز باید خود را برای زندگی در برزخ و حیات اخروی، کامل و آماده سازد.
قرآن کریم در چندین آیه اولاً زندگی انسان را هدفدار میداند: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً؛ آیا میپندارید که شما را بیهوده آفریدهایم؛ و ثانیاً هدف نهایی خلقت انسان را بازگشت به سوی خدا دانسته و فرموده است: وَ أَنَّ إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى؛ إِنَّ إِلى رَبِّکَ الرُّجْعى؛ یعنی انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است.
البته به دلیل اینکه پروردگار عالم انسان را به واسطه صفات خود پرورش میدهد و ربوبیت او توسط صفات انجام میپذیرد؛ لذا میتوان گفت: هدف نهایی زندگی انسان، نزدیک شدن یا آراسته شدن به صفات خدا و دور شدن از صفات شیطان است و در این راستا نیز تعبیراتی همچون به کمال رسیدن، قرب به خدا، به خدا رسیدن، مظهر خدا شدن و به رنگ خدا درآمدن که در جایجای ادبیات دینی و آموزههای اخلاقی مطرح میشود، همه در نهایت به همین حقیقت – آراسته شدن به صفات و کمالات الهی و دور شدن از صفات شیطانی – بازمیگردد و خلاصه میشود.
همچنین از قرآن کریم استفاده میشود که این هدف، محقق و میسر نمیشود مگر با عبودیت و بندگی خالصانه خدای متعال: وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ؛ و جن و انسان را نیافریدم جز آنکه مرا بپرستند، وَما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ؛ مردم هیچ مأموریتی جز اینکه خالصانه خدای را بپرستند و از پرستش هر چه غیر او است پرهیز کنند، ندارند.
پس اگر کسی به آخرت و حیات پس از مرگ معتقد شد و فهمید که هدف نهایی زندگی، آراسته شدن به صفات و کمالات الهی و آمادگی برای سفر آخرت و زندگی در عالم برزخ و سپس محشور شدن در قیامت و رسیدن به پاداش و جزا است و خود را در مسیر بندگی و عبودیت حقتعالی قرار داد، چنین فردی به راستی از «خواب غفلت» بیدار شده است، آنگاه تمام زندگیاش بهدرستی و در همین راستا سامان مییابد و از حیرت و گمراهی و سرگشتگی نجات خواهد یافت و به آرامش واقعی میرسد، ولی اگر چنین نشد پایانی برای سرگشتگی و بیقراری انسان متصور نیست.
بنابراین تنها کسانی که در مسیر عمل به احکام دین و حفظ ارزش های اعتقادی و تخلق به صفات الهی و فضایل اخلاقی حرکت و تلاش میکنند، از منظر دین و اخلاق، فرد بیدار و هشیار تلقی میشوند و سایر مردمان که تلاش و کوشش آنان، تنها در محدوده پرورش تن و بهرهمندی از امور مادی و وصول به منافع و مطامع و لذتهای دنیوی و مال و مقام و شهرت خلاصه میشود و نسبت به خودسازی دینی و کمال انسانی و انجام وظایف فردی و اجتماعی و عبادی و آماده شدن برای سفر آخرت بیتوجهاند، در خواب غفلت و بیخبری زندگی خود را سپری مینمایند.
هدف زندگی انسان