انواع خسف قبل از ظهور
ایا زمین شکفته میشود
از روایات چنین برداشت میشود که: «مقصود از «خسف بیداء» آن است که لشکر سفیانی – نه خود سفیانی – پس از قتل و غارت درمدینه در تعقیب حضرت مهدی(عج)به سوی مکه حرکت میکنند و چون به سر زمین «بیداء» برسند در آنجا همه لشکر، به جز دو نفر یا سه نفر، دچار «خسف» خواهند شد و در زمین فرو خواهند رفت.
«خسف بیداء» در وقتی واقع میشود که حضرت ظهور کرده و آغاز به قیام ننموده است. بنا به روایت حذیفه یمانی، نخستین لشکری که سفیانی به جانب مدینه گسیل داشته پس از مدتی به جانب شام حرکت میکنند و لشکریان حق، آن ها را از دم تیغ میگذرانند. سفیانی در پی این شکست لشکر دومی به مدینه اعزام می کند که آن ها سه روز مدینه را مورد تجاوز و غارت قرار داده و آن گاه مدینه را به قصد مکه ترک میکنند و در بیابان «بیداء» میان مکه و مدینه به فرمان خداوند, با وارد آمدن ضربتی بوسیله جبرئیل بر زمین، همه در کام زمین فرو می روند.(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52. ص 186)
در حدیث دیگر آمده که در همین مقطع، نفس زکیه در مسجد الحرام کشته میشود و حضرت مهدی (عج) به سوی مکه حرکت میکند، تا قیام جهانی خود را آغاز کند، بانگ جبرئیل برای نابود کردن سپاه سفیانی در فضای سرزمین بیداء طنین انداز میشود. امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرموده است: سپاه سفیانی در سرزمین «بیداء» فرود میآیند، سپس منادی آسمان بانگ میزند: ای سرزمین «بیداء» این جمعیت را نابود ساز. آن گاه همگی در کام زمین فرو میروند.(همان ص 235) امام علی ـ علیه السّلام ـ نیز فرمودهاند: لشکر سفیانی وقتی در طلب آنهایی که از مدینه به طرف مکه بیرون رفته اند، در «بیداء» فرودمیایند زمین آن ها را در خود فرو میبرد. و این است معنای فرمودة خدا «و اگر ببینی، آن گاه که فریادشان بلندمی شوداما نمی توانندفرارکنند و از مکانی نزدیک گرفتارشان سازند.سبأ:51.
این خسف، ناگهانی اتفاق میافتد و لشکر سفیانی را زمین در اعماق خود فرو میبرد. در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است:آقای ما، قائم، پشت خود را به کعبه تکیه میدهد… سپس مردی که صورتش به طرف پشت سربرگشته، به طرف قائم میآید و در مقابل او میایستد و میگوید: مولای من، مژده آوردهام، فرشتهای از فرشتگان به من فرمان داد که شما را ملاقات کنم و به هلاک لشکر سفیانی در بیداء بشارت دهم. قائم به وی میگوید: داستان خود و داستان برادرت را بیان نما. آن مرد گوید: من و برادرم در لشکر سفیانی بودیم، دنیا را از دمشق تا بغداد ویران کردیم و آن را صاف نمودیم. کوفه و مدینه را خراب کردیم و منبر را شکستیم، چهارپایان در مسجد رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ سرگین انداختند از آنجا بیرون آمدیم. خواستیم که خانة خدا را ویران نموده و اهل آن را به قتل رسانیم، وقتی که به بیداء رسیدیم در آنجا فرود آمدیم. در این هنگام بود که منادی بانگ برکشید: ای بیداء این گروه ستمکار را در خود فرو ببر. زمین باز شد و همة لشکر را در خود فرو برد. سوگند به خدا که در روی زمین حتی افسار شتری باقی نماند، جز من و برادرم. در این وقت فرشتهای به صورت ما زد، که صورت ما (چنان که میبینید) به پشت سرمان برگشت و به برادر من گفت: وای بر تو! به سوی سفیانی ملعون در دمشق برو و او را به ظهور مهدی آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ انذار ده و به وی اطلاع بده که خدای تعالی سپاهش را در «بیداء» نابود ساخته است. به من گفت: ای بشیر، خود را در مکه، به مهدی (عج) برسان. وی را به نابودی ستمگران بشارت ده و بر دست او توبه کن، چرا که او توبة تو را میپذیرد.سپس قائم دست خود را به روی او میکشد و او را به همان صورت طبیعی در میآورد، وی نیز با آن حضرت بیعت نموده و به همراهی او درخواهد آمد.»(الزام الناصب، بیروت، منشورات موسسة الاعلمی للمطبوعات، ج 2، ص 259)
«در روایات افزون بر خسف لشکر سفیانی در سرزمین بیداء از چندین خسف دیگر نیز یاد شده است که عبارتند از:
1. خسف جابیه: “جابیه” در لغت به معنای حوضی است که آب در آن جمع میشود و شتران از آن مینوشند و مقصود از آن در اینجا یکی از شهرهای شام است که در سمت غرب شام واقع شده و بابالجابیه یکی از دروازههای شهر شام از سمت شهر جابیه بوده و عمر در آنجا خطبه معروفی ایراد کرده که به خطبه جابیه معروف است. درباره خسف جابیه یک روایت وجود دارد که در چند منبع کهن ذکر شده است. کاملترین شکل این روایت از نظر متن و سند که در کتاب الغیبة نعمانی آمده و سند معتبری دارد بدین صورت است: امام باقر (ع) فرمودند: ” یَا جَابِرُ الْزَمِ الْأَرْضَ وَ لَا تُحَرِّکْ یَداً وَ لَا رِجْلًا حَتَّى تَرَى عَلَامَاتٍ أَذْکُرُهَا لَکَ إِنْ أَدْرَکْتَهَا أَوَّلُهَا اخْتِلَافُ وُلْدِ فُلَانٍ وَ مَا أَرَاکَ تُدْرِکُ ذَلِکَ وَ لَکِنْ حَدِّثْ بِهِ بَعْدِی وَ مُنَادٍ یُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ وَ یَجِیئُکُمُ الصَّوْتُ مِنْ نَاحِیَةِ دِمَشْقَ بِالْفَتْحِ وَ یُخْسَفُ بِقَرْیَةٍ مِنْ قُرَى الشَّامِ تُسَمَّى الْجَابِیَةَ ” ای جابر، سر جایت بنشین و هیچ اقدامی نکن تا اینکه نشانههایی را که برایت میگویم ببینی؛ البته اگر در آن زمان باشی. اولیای آنها اختلاف بنی عباس است… و از سمت دمشق ندای پیروزی به گوشتان میرسد و آبادی از آبادیهای شام که با آن جابیه گفته میشود در زمین فرو میرود؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. . در تفسیر عیاشی نیز حدیثی مرسل از جابر جعفی در اینباره روایت شده که از خسف یکی از شهرهای شام سخن گفته شده ولی در آن به جابیه تصریح نشده: “وَ تَرَى مُنَادِیاً یُنَادِی بِدِمَشْقَ وَ خُسِفَ بِقَرْیَةٍ مِنْ قُرَاهَا” تفسیر العیاشی، ج۱، ص۶۴.
2. خسف حرستا: دومین موضعی که از خسف آن به عنوان یکی دیگر از رخدادهای پیش از ظهور یاد شده است خسف مکانی به نام حرستا است حرستا به گفته حموی شهری بزرگ و آباد میان باغهای شام بوده و بیش از یک فرسخ با شام فاصله داشته است. در اینباره امام باقر (ع) از امام علی (ع) چنین روایت میفرماید: ” إِذَا اخْتَلَفَ الرُّمْحَانِ بِالشَّامِ لَمْ تَنْجَلِ إِلَّا عَنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ قِیلَ وَ مَا هِیَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ رَجْفَةٌ تَکُونُ بِالشَّامِ یَهْلِکُ فِیهَا أَکْثَرُ مِنْ مِائَةِ أَلْفٍ یَجْعَلُهَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَى الْکَافِرِینَ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِینِ الشُّهْبِ الْمَحْذُوفَةِ وَ الرَّایَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ الْجَزَعِ الْأَکْبَرِ وَ الْمَوْتِ الْأَحْمَرِ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْیَةٍ مِنْ دِمَشْقَ یُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ خَرَجَ ابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبَادِ مِنَ الْوَادِی الْیَابِسِ حَتَّى یَسْتَوِیَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْتَظِرُوا خُرُوجَ الْمَهْدِیِّ (ع)” هنگامی که دو نیزه در شام برخورد کنند از یکدیگر باز نگردند مگر آنکه نشانهای از نشانههای خداوند پدیدار گردد. عرض شد: آن نشانه چیست؟ فرمود: زلزلهای است که در شام رخ میدهد و درآن بیش از صد هزار تن به هلاکت میرسند. خداوند آنرا رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار میدهد. چون چنین شد پس به سواران مرکبهای سفید و سیاه و گوش و دم بریده بنگرید و نیز به پرچمهای زرد که از مغرب روی میآورند تا به شام برسند و این به هنگام بزرگترین بیتابی و مرگ سرخ است. پس وقتی چنان شد به فرو ریختن قریهای از دمشق که به آن حرستا میگویند بنگرید و در این هنگام پسر جگرخوار از دره خشک خروج کند تا بر منبر دمشق نشیند و چون چنین شود منتظر خروج مهدی باشید. الغیبة، ص۴۶۱. روایاتی در منابع اهل سنت نیز در اینباره وجود دارد. از جمله ابن حماد از امام علی (ع) چنین روایت میکند: ” إِذَا اخْتَلَفَ أَصْحَابِ الرَّایَاتُ السُّودُ بَیْنَهُمْ کَانَ خَسَفَ قَرْیَةٍ بإرم یُقَالُ لَهَا حرستا وَ خُرُوجَ الرَّایَاتِ الثَّلَاثِ بِالشَّامِ عَنْهَا”چون صاحبان پرچمهای سیاه با یکدیگر اختلافشان شد آبادی در ارم که با آن حرستا گفته میشود در زمین فرو میرود و سه پرچم شامی از آن جا خروج میکند؛ الفتن، ص۱۲۴.. روایات دیگری نیز در اینباره در منابع اهل سنت وجود دارد که از غیر اهل بیت (ع) روایت شده است، مانند این حدیث که از محمد بن حنفیه روایت شده: “یَدْخُلُ أَوَائِلُ أَهْلِ الْمَغْرِبِ مَسْجِدَ دِمَشْقَ ، فَبَیْنَا هُمْ کَذَلِکَ یَنْظُرُونَ فِی أَعَاجِیبِهِ إِذْ رَجَفَتِ الأَرْضُ فَانْقَعَرَ غَرْبِیُّ مَسْجِدِهَا ، وَیُخْسَفُ بِقَرْیَةٍ یُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا، ثُمَّ یَخْرُجُ عِنْدَ ذَلِکَ ” اولین نفرات اهل مغرب وارد مسجد دمشق میشوند و در حالی که به عجایب آن نگاه میکنند زمین تکان میخورد و سمت غرب مسجد در زمین فرو میرود و آبادی که به آن حرستا گویند در زمین فرو میرود در این حال سفیانی خروج میکند؛ الفتن، ص۱۵۹.. یا این روایت که از خالد بن معدان نقل شده است: ” لَا یَخْرُجُ الْمَهْدِیِّ حَتَّى یَخْسِفَ بِقَرْیَةٍ فِی الْغُوطَةِ تُسَمَّى حرستا “مهدی خروج نمیکند تا اینکه آبادی در غوطه که به آن حرستا گویند در زمین فرو رود؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۲، ص۲۱۶.. و البته پارهای از روایات اهل سنت صرفاً به پیشگویی از خسف حرستا سخن گفتهاند و ارتباطی با جریان ظهور امام مهدی (ع) ندارند . صرفنظر از روایاتی که در منابع اهل سنت گزارش شده از مجموع این روایات تنها یک روایت از منابع شیعه است که آن هم به دلیل ضعف سند قابل اطمینان نیست.
3. خسف بغداد و بصره: در اینباره به صورت مرسل از امام صادق (ع) چنین روایت شده است: ” یُزْجَرُ النَّاسُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ(ع) عَنْ مَعَاصِیهِمْ بِنَارٍ تَظْهَرُ فِی السَّمَاءِ وَ حُمْرَةٍ تُجَلِّلُ السَّمَاءَ وَ خَسْفٍ بِبَغْدَادَ وَ خَسْفٍ بِبَلَدِ الْبَصْرَةِ وَ دِمَاءٍ تُسْفَکُ بِهَا وَ خَرَابِ دُورِهَا ” مردم پیش از قیام قائم از گناهانشان بازداشته میشوند با آتشی که در آسمان آشکار میشود و قرمزی که آسمان را روشن میکند و خسفی که در بغداد و بصره رخ میدهد و خونهایی که در آنجا ریخته میشود و ویران شدن خانههایش؛ الارشاد، ج۲، ص۳۷۸.
4. خسف مشرق و مغرب و جزیرة العرب: امام باقر (ع) فرمودند: ” قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) وَاعْلَمْ انَّ ابْنِی یَنْتَقِمُ مِنْ ظَالِمِیکِ وَظالِمِی أَوْلَادِکَ وَشِیعَتَکَ فِی الدُّنْیَا وَیُعَذِّبْهُمُ اللَّهِ فِی الْآخِرَةِ عَذاباً شَدِیداً. فَقَالَ: سَلْمَانَ: مَنْ هُوَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ ابْنِیَ الْحُسَیْنِ(ع) الَّذِی یَظْهَرْ بَعْدَ غَیبَتِهِ الطَّوِیلَةِ… مَتَى یَظْهَرُ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قالَ: لا یَعْلَمُ ذَلِکَ الَّا اللَّهِ وَلَکِنْ لِذَلِکَ عَلَامَاتُ مِنْهَا نِدَاءُ مِنَ السَّمَاءِ وَخَسَفَ بِالْمَشْرِقِ وَخَسَفَ بِالْمَغْرِبِ وَخَسَفَ بِالْبَیْدَاءِ ” پیامبر خدا (ص) به امیرمؤمنان (ع) فرمودند: … و بدان که پسرم از کسانی که به تو و فرزندان تو و شیعیان تو ستم کردهاند در دنیا انتقام میگیرد و خداوند آنها را درآخرت به شدت عذاب میکند. سلمان فارسی پرسید: ای پیامبر خدا او کیست؟ فرمود: نهمین فرزند از نسل پسرم حسین که پس از غیبت طولانیاش ظهور میکند … پرسید: ای پیامبر خدا او کی ظهور میکند؟ فرمود این را کسی جز خداوند نمیداند ولی برایش نشانههایی است از جمله ندایی از آسمان و خسفی در مشرق و خسفی در مغرب و خسفی در بیداء؛ مختصر اثبات الرجعة، ج۱۵، ص۲۰۶ (به نقل از مجله تراثنا) این احتمال نیز وجود دارد که مقصود از خسف مشرق همان خسف بغداد و بصره باشد و مقصود از خسف مغرب خسفی باشد که در سرزمین شام اتفاق میافتد و خسف جزیرةالعرب هم همان خسف بیداء باشد همچنانکه در روایت اخیر در کنار خسف مشرق و مغرب به جای جزیرةالعرب خسف بیداء ذکر شده بود. بنابراین محتوای روایات اخیر همان روایات سابق خواهد بود.
خسفهای یادشده اگر رخ داده یا رخ بدهند، همچنان که میتوانند نشانه ظهور امام مهدی (ع) باشند، میتوانند عذاب الهی و معلول رواج گناه و آلودگیها باشند، همچنان که در یکی از روایات پیشگفته امام صادق (ع) فرمودند: “ُ یُزْجَرُ النَّاسُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ(ع) عَنْ مَعَاصِیهِمْ بِنَارٍ تَظْهَرُ فِی السَّمَاءِ وَ حُمْرَةٍ تُجَلِّلُ السَّمَاءَ وَ خَسْفٍ بِبَغْدَادَ وَ خَسْفٍ بِبَلَدِ الْبَصْرَةِ وَ دِمَاءٍ تُسْفَکُ بِهَا وَ خَرَابِ دُورِهَا وَ فَنَاءٍ یَقَعُ فِی أَهْلِهَا وَ شُمُولِ أَهْلِ الْعِرَاقِ خَوْفٌ لَا یَکُونُ لَهُمْ مَعَهُ قَرَارٌ” الارشاد، ج۲، ص۳۸۷.. البته نیاز به توضیح نیست که علامت بودن موارد یادشده برای ظهور امام مهدی (ع) لزوماً به معنای نزدیک بودن آنها به زمان ظهور نیست؛ چراکه نشانههای ظهور در بستر زمان پراکندهاند و برخی بعید از ظهور و برخی قریب به ظهورند، بلکه به تعبیر علامه مجلسی نشانههای ظهور با تولد امام مهدی (ع) آغاز شدهاند. بنابراین اگر ثابت شود که برای مثال، حادثه خسف حرستا در گذشته اتفاق افتاده است این مطلب منافاتی با علامت بودن آن برای ظهور امام مهدی (ع) ندارد (آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۹۲ – ۲۰۲.)
انواع خسف قبل از ظهور