ریا و شرک خفی
با توجه به اینکه هدف انسان از ریا بدست اوردن قلوب مردم و توجه مردم به او است ،و با توجه به اینکه عمل نیک باید خالص برای خداوند باشد ،ایا ریا شرک محسوب میشود؟با شکر
الف ) ریا ریا گرفته شده از رؤیت است و تعریف آن عبارت است از: طلب منزلت و مقام در قلب هاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال. این گونه ریا که در مقابل اخلاص در نیت مطرح می شود، به لحاظ شرعی شرک در عبادت و حرام است و سبب باطل شدن عبادت نیز مى شود . شخص ریاکار نزد مردم چنین نشان مى دهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است در صورتى که در حقیقت چنین نیست.ب ) تحقق ریادر مورد تحقق ریاشرایط زیر لازم است:
1 . تحقق ریا مشروط به قصد ریا است .
2 . وابسته به داشتن غرضى از اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت نزد مردم و از این طریق کسب ثروت و ریاست بر ایشان مى باشد.
ج ) اقسام ریا
مرحوم ملا احمد نراقی(ره )در کتاب ارزنده معراج السعاده در باره اقسام وانواع ریا می فرماید : ریا بر چند قسم است :
1ـ ریای در اصل ایمان 2ـ ریای در عبادات 3ـ ریای درغیر عبادات
1- ریای در اصل ایمان
عبارت است از اظهار شهادتین به زبان با انکار در دل ؛ و این قسم کفر و نفاق است و در ابتدای اسلام شیوع داشت و در این زمان کم تر یافت می شود .
2 ـ ریای در عبادات
ریای در عبادات بر چند قسم است :
1 . 2 ـ با وجود اعتقاد به خدا و پیامبر در اصل عبادات واجب خود ریا کند ؛ مثل این که در خلوت نماز و روزه و زکات را ترک کند ولی در میان مردم نماز بخواند و روزه بگیرد . این فرد هر چند کافر محسوب نمی شود ولی بدترین مسلمان و نزدیکترین آنها به کفر است .
2 .2 ـ در عبادات واجب ریا نمی کند ولی در عبادات مستحب ریا کار است ؛ مثلا در خلوت نوافل شبانه روز و نماز شب و روزه های مستحب را به جا نمی آورد و بلکه در حضور مردم رغبت به این اعمال و عبادات دارد و نیز مانند بلند گفتن تسبیح و ذکر در مجالس و نیز عیادت بیماران وشرکت درتشییع جنازه به قصد ریا
3 . 2 ـ ریا در وصف عبادات نه در اصل آنها ؛ مثل این که رکوع و سجود و سایر افعال نماز را در حضور مردم به قصد حصول اعتبار بهتر به جا آورد از آن چه در خلوت می کند و مثل این در تعزیه یا ذکر حدیثی گریه به او دست دهد اشک خود را پاک نکند به قصد آن که مردم او را ببینند و امثال اینها .
3ـ ریای درغیر عبادات
ریا در غیر عبادت ، یا در مباحات است مثل تنظیف لباس برای این که مردم او را پاکیزه بدانند یا پوشاندن عیبی از بدن خود تا مردم او را متصف به آن ندانند و یا در محرمات است و آن پنهان نگه داشتن گناهان و عیوب خود است تا مردم او را فاسق ندانند .
قسم اول یعنی ریای در ایمان ، بدترین اقسام ریا و از افراد کفر بلکه از کفر بدتر و شدید تر است . قسم دوم که ریا در عبادات است همه انواع آن حرام و از گناهان عظیم است . اما قسم سوم که ریای در غیر عبادات است بر دو نوع است : یکی در مباحات ؛ یعنی کسی عمل مباحی را مرتکب شود یا ترک کند به جهت تحصیل جاه و اعتبار در نزد مردم یا دفع مذمت و نا خوش آمدن ایشان ، مثل این که از چرکینی جامه خود مضایقه نداشته باشد و لیکن به جهت این که مردم او را پاکیزه و نظیف بدانند جامه خود را نظیف کند و از این قبیل است تزیین لباس به جهت حضور در مجامع و مانند آن . این قسم از ریا مباح و جایز است و گاه ممدوح می گردد . در روایت آمده روزی رسول خدا –ص – می خواست در بین اصحاب خود حاضر شود ، به درون خم آبی نگاه می کرد و عمامه و موهای مبارک خود را می آراست . شخصی حضرت را در این حال دید و پرسید : شما نیز چنین می کنید ؟ فرمود : بله ، به درستی که خدا دوست دارد که بنده هنگام رفتن به نزد برادران خود برای آنها زینت کند . ( محجه البیضاء ، ج6 ، ص 153 ) نوع دوم از ریای در غیر عبادات ، در گناهانی است که از آدمی سر می زند ؛ یعنی پنهان داشتن گناهان خود از مردم و کراهت از اطلاع ایشان بر آنها . این نوع از ریا جایز، بلکه اظهار نمودن معاصی و قبایح خود حرام است و این که گفته اند مقتضای اخلاص آن است که ظاهر و باطن آدمی یکی باشد ، منظور آن است که باطن او به نوعی باشد که در ظهور آن مطلقا قبحی نباشد . (ر. ک : معراج السعاده ، صفت 21 ، ریا )
نکته مهم :
ریا کردن به طور قطع شرک است ولی شرک خفی است و این نوع شرک قابل آمرزش است و به هر مقدار آدمى با توبه و انابه و توکل به خدا در مسیر اخلاص گام دارد و به جای شرک «توحید» و یکتاپرستی را جایگزین آن نماید از این شرک رها می شود، رهایى از این نوع شرک موجب کسب «درجات بهشت» مى شود و از «درکات جهنم» نجات مى یابد.
ریا و شرک خفی