دین و اندیشه

مدت نامزدی

پرسش و پاسخ

با خانواده ام به خواستگاری دختری رفته ام و تقریباً به توافق نهایی هم رسیده ایم؛ اما آنها شرط کرده اند که دخترشان بیشتر از ۲ ماه نباید در دوره ی نامزدی و عقد بماند. هم نگران دلیل عجله ی آن ها برای عروسی هستم و هم نگران نرسیدن به شناخت کافی. می خواهم بدانم دلیل این خواسته ی آن ها چیست؟

برادر خوبم؛ آغاز فصل عاشقی زندگی تان را به شما تبریک می گوییم و آرزوی بهترین ها را برایتان داریم. در مورد نگرانی اول شما، باید عرض کنیم اگر حاصل گفت و گوها و تحقیقات میدانی و مشورت های شما مثبت بوده، دلیلی برای مشکوک شدن و نگرانی از این خواسته ی خانواده دختر وجود ندارد.

در پاسخ به نگرانی دوم شما، که بخشی از نگرانی اول شما را نیز خواهد کاست، باید بگوییم برخی خانواده ها با فواید دوران نامزدی آشنا هستند و به راحتی فرآیند نامزدی را می پذیرند، ولی برخی دیگر سعی می کنند از نامزدی پرهیز کنند، مثلاً گاه پدر خانواده اظهار می دارد که عقد و عروسی، هر دو در یک روز انجام شود. البته در موارد نادری هم ملاحظه می شود که دختران یا پسران نیز با داشتن دوره ی نامزدی مخالفت می کنند. این افراد مخالف دوره ی نامزدی، در توضیح نظر خود، عللی را برمی شمارند که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

1. تأکید بر تقدیر و سرنوشت

برخی معتقدند «وقتی سرنوشت دو نفر مشخص است و دست تقدیر آن ها را برای یکدیگر آفریده، چه نیازی است به شناخت بیشتر برای تصمیم گیری؟! اگر قرار بر ماندن باشد، می مانند و اگر بر جدایی، جدا خواهند شد!». این افکار جزم گرایانه[ dogmatic thoughts.]، ارتباطی با مقام رضایت به تقدیر الاهی و توکل به خدا ندارد، هرچند ظاهراً این گونه می نمایاند اما چیزی جز جبرگرایی و برداشت غلط از سرنوشت و تقدیر الاهی نیست. هرچند انسان در این دنیای مادی، دارای اختیار تامّ نیست اما خدای دانا و حکیم، اراده و اختیار را به او ارزانی داشته تا در ساختن سرنوشت خویش، ایفای نقش نماید. لذا اگر از این توانمندی استفاده نکند، به خود و گاهی به دیگران، ستم کرده است. نامزدی هم از جمله مواردی است که بر اختیار انسان ها تأکید دارد. نامزدی یعنی اختیار انسان برای ارزیابی و سنجیدن ارتباط در موقعیت های واقعی، قبل از به اوج رسیدن بار تعهد با آغاز زندگی مستقل و مشترک.

به نظر می رسد این باور غیرمنطقی، مانوری شناختی است جهت دور کردن برخی نگرانی های محتمل در دوره ی نامزدی یا شانه خالی کردن از زیر بار مسؤولیت تصمیم گیری یا نپذیرفتن سهم خود از خطا.

2. تأکید بر ازدواج به هر قیمتی

جامعه ی ما فرد متأهل را بیشتر از فرد مُجرّد به رسمیت می شناسد در صورتی که فرد از آن جا که انسان است رسمیت دارد و رسمیت فرد از تأهل او ناشی نمی شود، هرچند تأهل دارای ارزش است. ازدواج برای برخی صرفاً یک رفع تکلیف اجتماعی یا شرعی است و به دلیل وظیفه ای که دارند به سوی آن می روند. یعنی آن چه برای آن ها مهم است، رسمیت یافتن اجتماعی است، نه تأهل عاقلانه و مؤمنانه. برای برخی نیز ازدواج، راهکار درمان و خروج از مشکلات فردی است. شاید این نمونه ها را شنیده باشید: «زن بگیره، خوب میشه!»، «ازدواج کنه، درست می شه!» و… .

این گونه نگاه ها، باعث می شود کمتر به نامزدی و فرآیند شناختی آن فکر کنند، درحالی که هر مسأله ای راه حل خاص خود را دارد و ازدواج، درمان مشکلات فردی و اصلاح کننده ی آسیب های بین فردی نیست و هریک، راهکارهای خاص خود را می طلبد.

3. تأکید بر تعجیل در ازدواج

تعجیل در هیچ کاری مناسب و شایسته نیست، اما در فرهنگ ما عجله برای ازدواج به نظر بد نمی آید. برداشت غلط از این جمله که «در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست» بیانگر این موضوع است. این ضرب المثل می تواند در جای خود مفید و درست باشد بدین معنا که وقتی خیر بودن ازدواج، بعد گذر از مراحل منطقی آن و به دست آمدن شناخت کافی مشخص شد، جای تردید وسواس گونه نیست. اما سرعت و تعجیل غیرمنطقی در ازدواج ممکن است به راحتی ازدواج را از مسیر موفقیت، خارج کند. نامزدی جلوی این سرعت را می گیرد و آن را کاهش می دهد.

4. ترس از سوء استفاده ی جنسی

در دوران نامزدی به دلیل این که تماس های دختر و پسر بیشتر و نزدیک تر می شود، امکان تماس یا رابطه ی جنسی افزایش پیدا می کند. برخی خانواده ها (اغلب خانواده ی دختر) نگرانند که فرزندشان در این دوران، درگیر رابطه ی جنسی شده و بعد از مدتی گرفتار جدایی گردد. انعکاس اجتماعی بارداری زودهنگام در دوران نامزدی نیز بر نگرانی خانواده ها و همسران جوان (به ویژه دختران) می افزاید. در بسیاری موارد، خانواده ها با وضع قوانین سخت گیرانه ای مثل حذف دوره ی نامزدی یا کنترل شدید ملاقات ها، سعی در زدودن این نگرانی ها دارند.

در این رابطه نقش دختران و پسران یا نامزدها نباید نادیده گرفته شود. هرچند اگر اجبار یا فریب باعث این گونه روابط باشد، مصداق سوء استفاده ی جنسی[ sexual abuse.] خواهد بود، اما در صورتی که همسران جوان آموزش لازم را جهت بهره مندی بی آسیب از این لذت حلال دیده باشند و به بایسته های این رابطه در زمان نامزدی آگاهی داشته باشند، بدون سرکوبی[ reprassion.]، نیاز خود را ارضاءشده می یابند و اغلب به صورت منطقی تری رفتار می کنند و درصورت بروز مشکل، مسؤولیت را بر عهده می گیرند.

5. ترس از جدایی

شاید مهم ترین دلیل مخالفت با این دوره، ترس از جدایی با استناد به زندگی زوج هایی است که در دوران عقد از یکدیگر جدا شده اند. این که «اسم پسر، روی دختر می ماند» و بعد از جدایی، برخورد جامعه با دختر مثل یک زن مُطَلّقه خواهد شد؛ این که دختر در صورت موقت بودن عقد، شرایط یک زن مُطَلّقه مثل دریافت مهریه را ندارد و در خطر قرار گرفتن آبروی اجتماعی، برای خانواده ها نگران کننده است.

آن چه در این جا مشاهده می شود، تصمیمی نامطلوب است. منطقی نیست که وجود چند مورد عقد ناموفق را به تمامی این موارد تعمیم دهیم. جدایی، اتفاق ساده ای نیست، اما ترسیدن از آن و گرفتن تصمیم های غلط، نه تنها دردی را دوا نمی کند، بلکه احتمال بروز آن را افزایش می دهد یا تعارض زناشویی را در زندگی مشترکِ پیش رو محتمل تر می نماید. با توجه به این که بسیاری از طلاق[ divorce.] ها در سال های اول زندگی مشترک رخ می دهد، نامزدی فرصتی فراهم می کند که تعدادی از این موارد در این دوره از هم جدا شوند و هزینه های عاطفی، اقتصادی و اجتماعی کمتری نسبت به طلاقِ پس از آغاز زندگی مشترک بپردازند. ضمن این که جدایی ها، دلایل متعددی می توانند داشته باشند. نگاه تک بعدی به این موضوع و تصمیم های محدودکننده، راه به جایی نخواهد برد.

ملاحظه مهم

خوب است به این نکته توجه کنیم که امکان جدایی، در همه ی مسیر آشنایی تا نامزدی به یک معنا نیست. در فرهنگ، دین و منطق ما، به میزان افزایش تعهد، قُبح جدایی نیز افزایش یافته و پذیرش اجتماعی آن با کاهش مواجه می شود. فردی که در دوره ی اول آشنایی (قبل از خواستگاری رسمی) است، بیشترین اختیار را برای ادامه ندادن مسیر دارد. وقتی خواستگاری برپا شد و قصدها و اراده ها، انعکاس اجتماعی پیدا کرد، بر سنگینی بار تعهد افزوده می شود. هرچند هنوز طرفین (به ویژه دختر) اجازه ی پاسخ منفی دارند، اما باید دقت داشته باشند که به دلایل غیرموجه، اجازه ندارند با احساس و آبروی طرف مقابل بازی کنند. پاسخ مثبت به طرف مقابل، عملاً به معنای پذیرش تعهد بیشتر در رابطه با اوست. گاهی این جواب مثبت، به محرمیت موقت می انجامد که به معنای لزوم تکمیل شناخت هاست. اینجا نیز طرفین تعهد مضاعفی را برعهده دارند و حداکثر تلاش برای حفظ رابطه صورت خواهد گرفت. محرمیت دائم، بار دینی و حقوقی، رابطه ی همسری را در پی دارد. هرچند جدایی های احتمالی در این دوره، بهتر از جدایی در دوره ی زندگی مشترک است اما برخورد ما با این اتفاق، مانند برخوردمان در دوره ی زندگی مشترک است. لذا وجود مشکلات ارتباطی، به مشاوره ی پیش از ازدواج[ PMC: Premarital Counseling.] مربوط نمی شود، بلکه متعلّق به حیطه ی مشاوره ی زناشویی[ marital counseling.] و زوج درمانی[ couples therapy.] است. این یعنی باید حداکثر کوشش ها جهت آسیب زدایی و غنی سازی رابطه ی همسران جوان صورت گیرد و طلاق در این مقطع، مانند طلاق در زندگی مشترک، منفورترین حلال نزد خداست[ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ(علیه السلام)، قَالَ: «مَا مِنْ شَیْ ءٍ مِمَّا أَحَلَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَبْغَضَ إِلَیْهِ مِنَ الطَّلَاق » (کلینی، 1429ق، ج 11، ص 464).].

6. ترس از فرصت ها

گاهی فرصت ها برای ما اضطراب آور می شوند، چرا که ما را در برابر انتخاب های متعدد قرار می دهند و هر انتخاب می تواند زندگی را دگرگون کند. به نظر می رسد گاهی دوست داریم حق انتخاب خود را واگذار کنیم و قدرت خود را تفویض نماییم، اما اضطراب انتخاب و نگرانی نسبت به پیامد این انتخاب را تجربه نکنیم. بدین ترتیب کسی که مسؤول عواقب منفی انتخاب است، ما نخواهیم بود. نامزدی فرصت جولان ارزیابی و قدرت انتخاب و موقعیتی برای تداعی آن اضطراب است. مشکل وقتی چند برابر می شود که والدین نیز به دلیل برخورداری از همان اضطراب، بدون ارائه ی مشاوره ای مؤثر، تصمیم گیری را تماماً به عهده ی فرزند جوان شان می گذارند: «تصمیم زندگیت، با خودته!»، «تو می خوای باهاش زندگی کنی، نه من!» و… .

چنین جوانی باید بداند که حتی اگر بهترین انتخاب را داشته باشد، این نگرانی ها و تردیدهای دائمی، موضوعات جدیدی در رابطه ی او با همسرش خواهند یافت، لذت رابطه را کاهش داده و بر آسیب های آن می افزایند. ریشه ی این باور غلط نسبت به خود و اضطراب حاصل از آن، تردید در قابلیت و توان خود و فرار از مسؤولیت است که احتمالاً منابعی عمیق تر در سنین کودکی و نوجوانی دارد. این منابع، با دستکاری سیستم ادراک، از فرصت مثبت انتخاب و ارزیابی، هراس موهوم شکست را می سازند و تولید اضطراب می کنند. مراجعه به روان شناس و دریافت مشاوره و درمان فردی، آرامش بیشتری را در پی خواهد داشت. همچنین پُررنگ تر شدن نقش والدین و اطرافیان آگاه و دلسوز و استفاده از ظرفیت مشاوره ی پیش از ازدواج نزد یک متخصص با تجربه، برون رفت خوبی از این سردرگمی خواهد بود.

7. ترس از عدم قطعیت

امر غیرقطعی انسان را نگران می کند. جدایی هایی که در دوران نامزدی اتفاق می افتد، کم رنگ بودن تعهدی که در دوره ی نامزدی احساس می شود، تغییرات یا انتقال های عاطفی ای که در برخی روابط مشاهده می شود، بر این نگرانی مُهر تأیید می زند. باید دانست که در عالم روابط انسانی، به دلیل وجود اختیار انتخاب، همیشه درصدی از عدم قطعیت وجود دارد. پس سطح متعادلی از این نگرانی را طبیعی بدانید. گاهی نگرانی می تواند ما را از مهلکه ها و خطرات رهایی دهد؛ مانند مسافری که نگرانی او، به تقویت توشه ی سفرش منجر می شود. دوره ی نامزدی بهترین دوره برای رسیدن به شناخت خود و طرف مقابل است و بهترین دوره برای افزایش احتمال موفقیت ازدواج. پس اگر مسیر آشنایی و شناخت، به درستی طی شود، این عدم قطعیت به حداقل خواهد رسید.

برادر عزیز؛ دلایل تصمیم خانواده دختر، می تواند در ضمن گفت و گوی صمیمانه شما یا خانواده تان با ایشان مورد بررسی قرار گیرد و پاسخ ها و استدلال های شما، آن ها را برای رسیدن به تصمیمی مناسب تر یاری نماید. اگر پافشاری بر این رأی، از سوی فردی خاص در خانواده دختر است، گفت و گو را از سایر اعضای خانواده شروع کنید و با کمک آن ها، آن فرد خاص را نیز هم رأی نمایید.

یادگاری

علی(علیه السلام): «حُسنُ الظَّنِّ راحَةُ القَلبِ وَ سَلامَةُ البَدَنِ: خوش بینی، باعث آرامش روان و سلامتی بدن است»[ تمیمی آمدی (1410ق.، ص 344).].

مدت نامزدی

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا