دین و اندیشه
رجعت امام علی و امام حسین ع
آیا رجعت امام حسین(ع) و امام علی(ع) در زمان ظهور همزمان است؟ کمی در مورد رجعت در آن دوران شرح دهید؟
یکی از اعتقادات ویژهای که شیعه دوازده امامی آن را باور دارد، عقیده به رجعت است. رجعت در لغت به معنای بازگشت است. معنی اصطلاحی رجعت از دیدگاه شیعه این است که خداوند (هم زمان با ظهور حضرت مهدی(عج) شماری از امت محمد(ص) را پس از مرگشان و پیش از قیامت بر می انگیزاند واین باور از ویژگیهای مذهب آل محمد(ص) می باشد که قرآن نیز بر درستی آن گواهی می دهد.۱
آیا رجعت امام حسین(ع) و امام علی(ع) در زمان ظهور همزمان است؟ کمی در مورد رجعت در آن دوران شرح دهید؟
یکی از اعتقادات ویژهای که شیعه دوازده امامی آن را باور دارد، عقیده به رجعت است. رجعت در لغت به معنای بازگشت است. معنی اصطلاحی رجعت از دیدگاه شیعه این است که خداوند (هم زمان با ظهور حضرت مهدی(عج) شماری از امت محمد(ص) را پس از مرگشان و پیش از قیامت بر می انگیزاند واین باور از ویژگیهای مذهب آل محمد(ص) می باشد که قرآن نیز بر درستی آن گواهی می دهد.1
دانشمند بزرگ شیعه، مرحوم سید مرتضی علم الهدی عقیده بر رجعت از دیدگاه امامیه را چنین توضیح می دهد: باور شیعه امامیه این است که خداوند متعال به هنگام ظهور امام زمان (عج) گروهی از شیعیان راکه پیش از ظهور آن حضرت از دنیا رفته اندبه این جهان باز می گرداند تا آنان به پاداش یاوری و همراهی و درک حکومت آن وجود مقدس نایل گردند. همچنین خداوند برخی از دشمنان آن حضرت را زنده می کند تا از آنان انتقام گیرد، بدین صورت که آشکار شدن حق و بلندی مرتبت پیروان حق را بنگرند و اندوهگین شوند.2
از دیدگاه دانشمندان شیعه، هیچ گونه تردیدی در اصل «رجعت» وجود ندارد و همه عالمان بزرگ شیعی اعتقاد به رجعت را از ویژگی های پیروان اهل بیت بر شمرده اند.
مرحوم علامه مجلسی در کتاب گرانسنگ بحار الانوار می فرماید: عقیده به رجعت، در تمام دوران ها مورد اتفاق مذهب شیعه بوده و این سخن چندان آشکار است که کسی نمی تواند به انکار آن برخیزد.3
شیخ مفید و سید مرتضی نیز اعتقاد به رجعت را نزد شیعه اجماعی شمردهاند.4
مرحوم شیخ حر عاملی می فرماید: فراوانی شمار نویسندگانی از شیعه که روایات مربوط به رجعت را در کتاب های خویش گرد آورده اند- که تعداد آن از هفتاد کتاب بیشتر است – دلیل بر قطعی بودن اعتقاد به رجعت از دیدگاه شیعه است.5
شیخ صدوق نیز اعتقاد به رجعت را از ویژگی های پیروان تشیع دانسته است.6
دانشمندان شیعه برای اثبات رجعت به دلایل قرآنی، روایی و اجماع تمسک جسته اند که ما تنها به نقل نمونه هایی از این استدلال ها بسنده می کنیم: گواه روشن تحقق رجعت، پیش از هر چیز قرآن کریم است که در آیه 84 سوره نمل می فرماید:(و یوم نحشر من کل امة افواجاً ممن یکذب بآیاتنا فهم یوزعون)؛ روزی که از هر ملتی، گروهی از آنان را که آیات ما را تکذیب می کردند، زنده می گردانیم. در این آیه شریفه که برای اثبات رجعت مورد استناد ائمه(ع)7 و دانشمندان شیعه قرار گرفته است، سخن از روزی است که تنها گروهی (و نه همه مردم) برانگیخته می شوند، در حالی که در قیامت بنا به تصریح قرآن کریم همه انسان ها برانگیخته می گردند، آنجا که می فرماید:(و یوم ینفخ فی الصور ففرغ من فی السموات و من فی الارض الا من شاء الله و کل اتوه آخرین)؛ روزی که در صور دمیده شود، همه کسانی که در آسمان ها و زمین هستند، مگر آن کس که خدا را خواهد، به شدت می ترساند و همگان با ذلت نزد او حاضر می گردند.8
از مقایسه این دو آیه شریفه چنین به دست می آید که آیه نخست مربوط به روزی غیر از قیامت است و آن همان روزی است که در روایات اهل بیت به نام «رجعت» معروف گردیده است.
اما دلیل اصلی اثبات رجعت روایات بی شماری است که بر وقوع آن صحه می گذارد. مرحوم علامه مجلسی نام بیش از پنجاه تن از عالمان و محدثان شیعه را ذکر می کند که روایات رجعت را در کتاب های خویش آورده اند که اسامی برخی از آنها بدین قرار است: سلیم بن قیس هلالی، حسن بن صفار، علی بن ابراهیم قمی، ثقة الاسلام کلینی، عیاشی، کشی، شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، ابوالفتح کراجکی، نجاشی، شیخ طوسی، ابن طاووس و … .
مرحوم علامه مجلسی در باره روایات رجعت می فرماید: کسی که به حقاینت ائمه اطهار(ع) ایمان دارد چگونه می تواند درباره مسأله متواتری که از آنان نقل شده و نزدیک به دویست روایت صریح در این زمینه رسیده و بیش از چهل تن از ثقات و عالمان شیعه آنها را در کتاب های خود آورده اند، تردید کند؟
به راستی اگر مسألهای مثل رجعت را نتوان از امور متواتر دانست، پس در کدامین موضوع می توان ادعای تواتر نمود؟9
شیخ حر عاملی نیز روایات رجعت را فزون از شمار دانسته و در باره آن قائل به تواتر معنوی شده است.10 ما در این مقام تنها به نقل دو روایت از روایات بی شمار رجعت می پرازیم:
1. از امام صادق(ع) درباره آیه: (ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین) پرسش شد، حضرت در پاسخ فرمود: ذلک فی الرجعة؛ این آیه در مورد رجعت است.11
2. همچنین آن حضرت فرمود: لیس منا من لم یؤمن بکرمنا، هر کس به رجعت ما ایمان نداشته باشد، از ما نیست.12
افزون بر قرآن و روایات، شمار فراوانی ازعالمان شیعه، عقیده به رجعت را در نزد امامیه اجماعی دانسته اند.13
ج) مباحث مربوط به کیفیات رجعت امرى مسلم و ضرورى نیست لکن برخى مطالب از روایات رجعت استفاده مى شود مثل این که کسانى که در زمان حضرت مهدى رجعت مى کنند دو دسته اند یک دسته مؤمنان بسیار خالص به تعبیر روایات ممحّض در ایمانند، (بحارالانوار، ج 53، ص 39، حدیث 1) و یک دسته بدکاران بسیار بد به تعبیر روایات ممحّض در شرک، (همان مصدر). مؤمنان خالص براى دیدن دولت کریمه اهل بیت و رسیدن به ثواب نصرت و یارى امام زمان و طاغیان بسیار شرور براى عقوبت و انتقام گرفتن از آنان. در برخى روایات، اصحاب کهف و سلمان و ابوذر و مقداد و مالک اشتر جزو یاران رجعت یافته حضرت مهدى(عج) شمرده شده است، (رجعت، علامه مجلسى، کانون پژوهش اصفهان، چاپ اول، ص 45) و در برخى روایات از رجعت پیامبران الهی به ویژه پیامبر اکرم(ص) و حضرت على(ع) و امام حسین(ع) سخن به میان آمده است، (بحارالانوار، ج 53، ص 39، باب الرجعه احادیث 2 و 12 و 13 و 14 و 19 و 20 و 23 و 30).
یکی از اعتقادات ویژهای که شیعه دوازده امامی آن را باور دارد، عقیده به رجعت است. رجعت در لغت به معنای بازگشت است. معنی اصطلاحی رجعت از دیدگاه شیعه این است که خداوند (هم زمان با ظهور حضرت مهدی(عج) شماری از امت محمد(ص) را پس از مرگشان و پیش از قیامت بر می انگیزاند واین باور از ویژگیهای مذهب آل محمد(ص) می باشد که قرآن نیز بر درستی آن گواهی می دهد.1
دانشمند بزرگ شیعه، مرحوم سید مرتضی علم الهدی عقیده بر رجعت از دیدگاه امامیه را چنین توضیح می دهد: باور شیعه امامیه این است که خداوند متعال به هنگام ظهور امام زمان (عج) گروهی از شیعیان راکه پیش از ظهور آن حضرت از دنیا رفته اندبه این جهان باز می گرداند تا آنان به پاداش یاوری و همراهی و درک حکومت آن وجود مقدس نایل گردند. همچنین خداوند برخی از دشمنان آن حضرت را زنده می کند تا از آنان انتقام گیرد، بدین صورت که آشکار شدن حق و بلندی مرتبت پیروان حق را بنگرند و اندوهگین شوند.2
از دیدگاه دانشمندان شیعه، هیچ گونه تردیدی در اصل «رجعت» وجود ندارد و همه عالمان بزرگ شیعی اعتقاد به رجعت را از ویژگی های پیروان اهل بیت بر شمرده اند.
مرحوم علامه مجلسی در کتاب گرانسنگ بحار الانوار می فرماید: عقیده به رجعت، در تمام دوران ها مورد اتفاق مذهب شیعه بوده و این سخن چندان آشکار است که کسی نمی تواند به انکار آن برخیزد.3
شیخ مفید و سید مرتضی نیز اعتقاد به رجعت را نزد شیعه اجماعی شمردهاند.4
مرحوم شیخ حر عاملی می فرماید: فراوانی شمار نویسندگانی از شیعه که روایات مربوط به رجعت را در کتاب های خویش گرد آورده اند- که تعداد آن از هفتاد کتاب بیشتر است – دلیل بر قطعی بودن اعتقاد به رجعت از دیدگاه شیعه است.5
شیخ صدوق نیز اعتقاد به رجعت را از ویژگی های پیروان تشیع دانسته است.6
دانشمندان شیعه برای اثبات رجعت به دلایل قرآنی، روایی و اجماع تمسک جسته اند که ما تنها به نقل نمونه هایی از این استدلال ها بسنده می کنیم: گواه روشن تحقق رجعت، پیش از هر چیز قرآن کریم است که در آیه 84 سوره نمل می فرماید:(و یوم نحشر من کل امة افواجاً ممن یکذب بآیاتنا فهم یوزعون)؛ روزی که از هر ملتی، گروهی از آنان را که آیات ما را تکذیب می کردند، زنده می گردانیم. در این آیه شریفه که برای اثبات رجعت مورد استناد ائمه(ع)7 و دانشمندان شیعه قرار گرفته است، سخن از روزی است که تنها گروهی (و نه همه مردم) برانگیخته می شوند، در حالی که در قیامت بنا به تصریح قرآن کریم همه انسان ها برانگیخته می گردند، آنجا که می فرماید:(و یوم ینفخ فی الصور ففرغ من فی السموات و من فی الارض الا من شاء الله و کل اتوه آخرین)؛ روزی که در صور دمیده شود، همه کسانی که در آسمان ها و زمین هستند، مگر آن کس که خدا را خواهد، به شدت می ترساند و همگان با ذلت نزد او حاضر می گردند.8
از مقایسه این دو آیه شریفه چنین به دست می آید که آیه نخست مربوط به روزی غیر از قیامت است و آن همان روزی است که در روایات اهل بیت به نام «رجعت» معروف گردیده است.
اما دلیل اصلی اثبات رجعت روایات بی شماری است که بر وقوع آن صحه می گذارد. مرحوم علامه مجلسی نام بیش از پنجاه تن از عالمان و محدثان شیعه را ذکر می کند که روایات رجعت را در کتاب های خویش آورده اند که اسامی برخی از آنها بدین قرار است: سلیم بن قیس هلالی، حسن بن صفار، علی بن ابراهیم قمی، ثقة الاسلام کلینی، عیاشی، کشی، شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، ابوالفتح کراجکی، نجاشی، شیخ طوسی، ابن طاووس و … .
مرحوم علامه مجلسی در باره روایات رجعت می فرماید: کسی که به حقاینت ائمه اطهار(ع) ایمان دارد چگونه می تواند درباره مسأله متواتری که از آنان نقل شده و نزدیک به دویست روایت صریح در این زمینه رسیده و بیش از چهل تن از ثقات و عالمان شیعه آنها را در کتاب های خود آورده اند، تردید کند؟
به راستی اگر مسألهای مثل رجعت را نتوان از امور متواتر دانست، پس در کدامین موضوع می توان ادعای تواتر نمود؟9
شیخ حر عاملی نیز روایات رجعت را فزون از شمار دانسته و در باره آن قائل به تواتر معنوی شده است.10 ما در این مقام تنها به نقل دو روایت از روایات بی شمار رجعت می پرازیم:
1. از امام صادق(ع) درباره آیه: (ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین) پرسش شد، حضرت در پاسخ فرمود: ذلک فی الرجعة؛ این آیه در مورد رجعت است.11
2. همچنین آن حضرت فرمود: لیس منا من لم یؤمن بکرمنا، هر کس به رجعت ما ایمان نداشته باشد، از ما نیست.12
افزون بر قرآن و روایات، شمار فراوانی ازعالمان شیعه، عقیده به رجعت را در نزد امامیه اجماعی دانسته اند.13
ج) مباحث مربوط به کیفیات رجعت امرى مسلم و ضرورى نیست لکن برخى مطالب از روایات رجعت استفاده مى شود مثل این که کسانى که در زمان حضرت مهدى رجعت مى کنند دو دسته اند یک دسته مؤمنان بسیار خالص به تعبیر روایات ممحّض در ایمانند، (بحارالانوار، ج 53، ص 39، حدیث 1) و یک دسته بدکاران بسیار بد به تعبیر روایات ممحّض در شرک، (همان مصدر). مؤمنان خالص براى دیدن دولت کریمه اهل بیت و رسیدن به ثواب نصرت و یارى امام زمان و طاغیان بسیار شرور براى عقوبت و انتقام گرفتن از آنان. در برخى روایات، اصحاب کهف و سلمان و ابوذر و مقداد و مالک اشتر جزو یاران رجعت یافته حضرت مهدى(عج) شمرده شده است، (رجعت، علامه مجلسى، کانون پژوهش اصفهان، چاپ اول، ص 45) و در برخى روایات از رجعت پیامبران الهی به ویژه پیامبر اکرم(ص) و حضرت على(ع) و امام حسین(ع) سخن به میان آمده است، (بحارالانوار، ج 53، ص 39، باب الرجعه احادیث 2 و 12 و 13 و 14 و 19 و 20 و 23 و 30).
پینوشت:
1. المسائل السرویه، شیخ مفید، ص 32، المطبعة مهر، ناشر: المؤتمر العالمی.
2. رسائل الشریف المرتضی، ج 1، ص 125،تحقیق سید مهدی رجایی، ناشر: دار القرآن، 1405 هـ . ق، مطبعة السید الشهداء.
3. بحار الانوار، ج 53، ص 144 – 122، الطبعة الاولی، 1405 هـ . ق، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات بیروت.
4. همان، ص 136-139.
5. به نقل از همان، ص 121.
6. الایقاظ من الهجعه، باب دوم.
7. بحار، ج 53، ص 53.
8. سوره نحل، آیه 87.
9. بحار، ج53، ص 144 – 122.
10. الایقاظ من الهجعة، باب دوم، دلیل سوم.
11. بحار، ج 53، ص 56.
12. همان، ج 53، ص 92.
13. همان، ج 53، ص 139 – 136.
14. مجمع البیان، ج 1، ص 223.
براى آگاهى بیشتر ر.ک:
1ـ رجعت از نظر شیعه، نجم الدین طبسى
2ـ رجعت، خادمى شیرازى
3ـ رجعت، علامه مجلسى
4ـ شیعه و رجعت، سید محمد میرشاه ولد
رجعت امام علی و امام حسین ع