وهابیت و حضرت زهرا(س)
با توجه به اینکه در اسلام حق الناس مطلب مهمی است چرا حضرت زهرا سلام الله علیها با گریه های خود برای مردم مزاحمت ایجاد کرد تا آنجا که مردم به امیرالمومنین علیه السلام گفتند به زهرا بگو یا شب گریه کند یا روز؟ لطفا کامل و واضح توضیح دهید.
این شبهه یکی از شبهه های قدیمی است که امروزه نیز بسیار در سایتهای دشمن اهل بیت مطرح میگردد. لذا جهت اطلاع و فهم دقیق موضوع ، توجه به نکات مهم ذیل ضروری است: اولا، آنانی که نگران آزار و اذیت مردم هستند باید توجه داشته باشند که آزار و اذیت کنار زدن خلیفةالله، جایگزینی حکومتی به غیر از آن چه خداوند متعال فرموده است، غصب اموال، تحریف دین و …، مضروب نمودن حضرت فاطمه (ع)، سوزاندن در خانهاش، شهید کردن فرزندش و در نهایت شهید ساختن خود ایشان و دیگر ائمهی اطهار (ع)، مظالم بسیار بزرگتری است تا صدای گریهی مظلوم. عجبا، آیا می توان پذیرفت که صدای گریه شخصیتی همچون صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها موجب آزار و اذیت انسان شود. آنانی که چنین ایرادی گرفتند بویی از انسانیت نداشتند وگرنه در فراق مصیبت دیده ای همچون فاطمه زهرا با وی همدردی می کردند نه اینکه بر مصیبتش بیفزایند. چگونه یک مسلمان می تواند بپذیرد که تنها بازمانده شخصیتی همچون رسول خدا در مصیبت آخرین فرستاده خدا گریه و زاری نکند و آرام باشد!!! این روایت خود به خوبی اوج نفهمی و خباثت مردم آندوران که به حضرت ایراد می گرفتند را می رساند و نیز به همگان ثابت می کند که اهل بیت پیامبر تا چه اندازه مظلوم بوده اند.به طور مثال مگر میشود امروز به زنان بحرین، سوری، لبنانی، افغانی یاعراقی و … گفت: ما بر سر شما بمب میریزیم، همسران و کودکان شما را قطعهقطعه میکنیم، خانههایتان را بر سرتان خراب می کنیم، حقوق ابتدایی شما را سلب میکنیم و هر ظلمی که از دستمان بر میآید روا میداریم، اما مبادا شما گریه کنید و یا احیاناً صدای گریهی شما را نامحرم بشنود. این شرعاً جای اشکال است؟! آن موقع هم همینطور بوده است.
ثانیا، اما، اصل قضیه این نیست که مثلاً صدای ایشان آن قدر بلند بود که در شهر مدینه میپیچید و اهالی شهر را آزرده میکرد. آخر چه کسی میتواند چنین فریادی داشته باشد؟
بلکه معترضین از دو قشر بودند. قشر اول مردم عادی و عوامی که دلشان برای گریههای شبانه روزی حضرت زهرای اطهر (ع) میسوخت. لذا توصیه میکردند که کمتر گریه کند. مثل ما که به داغدار میگوییم: کمتر گریه کن. اینطوری صدمه میبینی.
«اینکه حضرت فاطمه(ع) در فراق پدرش گریه می کرد درست است و در روایات متعددی این مطلب آمده است و در بعضی از این روایات آمده است که همسایگان از گریه های فاطمه(ع) بی تاب شده بودند و به خدمت امیرالمؤمنین رسیدند و عرض داشتند سلام ما را به فاطمه برسان و بگو یا شب گریه کن و روز آرام بگیر و یا روزها گریه کن و شب استراحت کن و… (بحارالانوار، جلد 43، ص 36 و 35)
اما قشر دوم، سیاسیون مخالف، یعنی اصحاب سقیفه، عوامل و طرفداران آنها بودند. آنها در روز دست کم سه نوبت به مسجد (خانهی پیامبر اکرم – ص) میآمدند و مردم گروه گروه به زیارت قبر پیامبر (ص) میآمدند. خانهی حضرت علی و فاطمه (ع) نیز همانجا بود و آنها شاهد بودند که فاطمه سوگ و گریهای مدام و شبانه روزی بر سر قبر پدر و یا حتی در خانهاش دارد.
این حزن و گریه و اندوه و سوگ، برای کسانی که میخواستند به محض رحلت حضرت رسول اکرم (ص)، قائله اسلام، پیامبر و خانوادهاش به پایان بسیار گران تمام میشد. چرا که موجب توجه، هوشیاری و تأثر اذهان عمومی میگردید. و گرنه هنوز مدتی از رحلت نگذشته بود و جای داشت که خود نیز حرص حکومت را رها می کردند و میآمدند ضمن تسلی بر بازمانده، بر قبر ایشان مینشستند و گریه میکردند. لذا با این گریه و عزاداری مخالف بودند، هم چنان چه امروز با عزاداری و گریه و سوگواری شیعیان بر مصیبتهای عاشورا مخالف هستند. چرا که این گریهها، هوشیاری و حرکت ایجاد میکند و این به ضرر آنهاست.
علاوه بر اینکه در بررسی این روایات باید گفت بعضی از این روایات ضعیف و غیر قابل اعتماد می باشد زیرا در هیچ منبع معتبر نیامده است و بعضی ها قابل توضیح است و علامه مجلسی (ره) نیز بعضی از این روایات را غیر قابل استناد و اعتماد می داند. (بحارالانوار, ج 43, ص 177)
ثالثا از طرف دیگر اینکه قائل بشویم حضرت زهرا(سلام الله علیها) طوری گریه و جزع می کرد که موجب اذیت و سلب آسایش مردم می شد. باتوجه به بزرگواری و عظمت و عصمت زهرا(سلام الله علیها) غیر قابل تصور به نظر می رسد. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در این باره می گوید: ((ما تصور نمی کنیم که گریه زهرا(سلام الله علیها) در فراق پدرش آسایش مردم را به هم زد و موجب اعتراض آنان شد بلکه آنچه آنان را ناراحت کرد و به واکنش واداشت چیزی است که وجود زهرا(سلام الله علیها) در کنار قبر پدرش با حالتی از حزن و اندوه و دلتنگی و دل شکستگی برمی انگیخت (یعنی) مظلومیت زهرا که بلافاصله پس از درگذشت پدرش به سراغ او آمده چه نمایانگر حالت تحریک مداوم مردم پاک نهاد و مخلص و با ایمان و در نتیجه نابودی خطی بود که از انجام هیچ عملی در راه رسیدن به خواسته هایش فرو گذار نکرد گریه زهرا در فراق شخص رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) به اندازه گریه آن بانو در تجسم سرنوشت غمباری که به مجرد وفات پیامبر اسلام و اسوه هایش در خود فرو برد. نبود بنابراین گریه زهرا(سلام الله علیها) جزع از مصیبت و بزرگ شمردن فقدان شخص نیست که با پذیرش قضا و قدر الهی منافات داشته باشد).ترجمه ماساه الزهرا (رنج های زهرا) علامه سید جعفر مرتضی عاملی، مترجم: محمد سپهری , ص 302 و 301)
وهابیت و حضرت زهرا(س)