مراتب معارف قرآن
آیا معارف قرآن دارای مراتب است؟چه مراتبی دارد؟
بله و مراتب معرفت زیاد و حتی غیر متناهى است و انبیاء و اولیاء پیوسته در حصول کمالات و صعود بر معارج ترقیات، در ساعتى از ساعات بلکه هر آنى از آنات، در درجه اى از مراتب ایقان و یقین هستند که مرتبه سابقه را نسبت به این مرتبه، کمتر مى شمارند، و عبادت واقع شده خود را که در حالت قبلی انجام داده اند از این عبادت کمتر می بینند و استغفار و توبه می نمایند.و دلیل آن این است که هرگونه ای از معرفت ،خصوصا معارفی که از قرآن گرفته شود ، به گونه ای است که برای هرکسی در هر رتبه ای قابل درک باشد و مراتب آن به حسب وزن آن نیز دارای مراتب است ! هر کس بقدر معرفت و اخلاق حسنه و اعمال صالحه خود اجر میبرد و از هر کسى یک نوع توقعى است، نبى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و امّت، امام و رعیت، عالم و جاهل، پیر و برنا، مرد و زن، شهرى و دهاتى، رشید و سفیه؛ مراتب معرفتشان مختلف است هر که را بقدر معرفتش و عبادتش اجر میدهند و هر کس مسئول عمل خود است و بس.از مراتب معرفت انسان همین است که انسان در درجه ای از کمال قرار می گیرد که الوهیت برای خدا قائل شده و تنها او را شایسته پرستش می بیند! اما جلوه الوهیت و سزاوار پرستش بودن خداوند در بشر باین معنى است که در مقام عبادت و عبودیت کاملترین مراحلش که نتیجه جامع ترین مراتب معرفت است ویژه آدمى بوده و این موضوع در داستان آدم و تعلیم اسماء باو و عرضه داشتن بر ملائکه، و اظهار عجز آنان بیان شده است. باز همانطور که در علم و معرفت که پایه و اساس بندگى و پرستندگى است ،آدمى برتر و بالاتر از همه کائنات و حتى فرشتگان است در نتیجه و ثمره عبادت نیز که تقرب بخداوند است وصول بآخرین منازل قرب هم به انسان اختصاص یافته و آن انسان کامل است که بدانسان بمعبود نزدیک میشود که «دَنا فَتَدَلَّى فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى » را پروردگار، خود براى بیان شب وصال در آن خلوتگاهى که جبرئیل هم نامحرم بود حکایت میفرماید. پس این امتیازات و خصوصیات است که موجب میشود نامهاى مقدس خداوند به انسان اضافه شود. از محقق طوسى رحمه اللَّه چنین نقل مى کنند که در تألیفاتش مراتب معرفت را تشبیه نموده بمراتب شناختن آتش که مرتبه ادناى آن این است که شخص بشنود در عالم شیئى است که آنچه با آن تماس کند میسوزد و اعدام مى گردد و چنین چیزى نام آن آتش است و نظیر این مرتبه در معرفت اللَّه مرتبه عوام و مقلّدین است که آنان تصدیق بدین دارند بدون آنکه بتوانند دلیل و براهین براى اثبات آن اقامه نمایند.نکته :می توانیم چنین نیز بگوییم که مراتب معرفت سه درجه است:
یکى از اثر پى به مؤثر می برد، از دود و بوى سوختنى علم بوجود آتش پیدا می کند!
درجه دوم آتش را می بیند! « اگر شما به آخرت ایمان داشتید و با علم الیقین آن را مى دانستید هرگز به سراغ این امور نمى رفتید و تفاخر و مباهات به این مسائل باطل نمى کردید” (کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ) باز براى تاکید و انذار بیشتر مى افزاید:” شما قطعا جهنم را خواهید دید” (لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ).” سپس با ورود در آن، آن را به عین الیقین مشاهده خواهید کرد” (ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقِینِ).»
درجه سوم میان آتش است و میسوزد « یا من دل على ذاته بذاته أ لغیرک من الظهور ما لیس لک؟ عمیت عین لا تراک»
مراتب معارف قرآن