دین و اندیشه

جایگاه زن

پرسش و پاسخ

باتوجه به تفاوت حقوقی بین زن و مرد آیا می توان گفت که ارزش مرد بیشتراست؟

دراسلام به هیچ روی ارزش زن کمتر از مرد نیست ، بلکه اسلام ارزش والایی برای زن قایل است . ابتدا نگاهی مقایسه ای به این مساله افکنده و سپس به بیان رمز تفاوت های شکلی حقوقی زن و مرد دراسلام می پردازیم .

ادیان الهی و مکاتب غیرالهی قبل از تمدن مادی قرن بیستم :

1- در یونان باستان برخی بر این اعتقاد بود ند که زنان پلید تر و خوارتر از حیوانات اند و حتی زن را از سلاله شیطان می دانستند. سقراط، فیلسوف بزرگ یونانی، وجود زن را بزرگترین منشا انحطاط بشریت می دانست. فیثاغورث، دیگر دانشمند یونانی، معتقد بود اصلی خوب وجود دارد که نظم، نور و مرد را آفریده است و اصلی بد که آشوب، تیرگی و زن را آفریده است. هم چنین ارسطو براین باور بود که زن چیزی نیست مگر ناکام خطای طبیعت و حاصل نقصی در آفرینش ، ( نبوات گری ، زنان از دید مردان ، ترجمه محمد جعفر پوینده ، ص 7، 45 و 47، به نقل از محمدرضا زیبایی نژادو محمدتقی سبحانی ، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام ، ج 1،ص 53 ) . به عقیده ارسطو، طبیعت آنجا که از آفریدن مرد ناتوان است زن را می آفریند. زنان و بندگان بنا بر طبیعت محکوم به اسارت هستند و به هیچ وجه سزاوار شرکت در کارهای عمومی نیستند، ( ویل دورانت ، لذات فلسفه ، ص 148، به نقل از همان ) .2- کتاب مقدس یهودیان ، عهد عتیق ، حوا را عامل گناه اولیه آدم و مسئول خروج وی از بهشت می داند . مردان یهودی در دعای صبحگاهی ازخداوند تشکر می کنند که آنان را زن نیافریده است !3- مسیحیت کلیسایی نیز زن را عامل گناهکاری انسان اولیه می داند .به اعتقاد آنان گناه اولیه آدم سبب شد که این گناه در گوهر همه انسان ها سرشته شود، بنابراین همه انسانها به جز عیسی ( ع ) و مریم ( س ) با گناه متولد می شوند. سبب مذموم بودن ازدواج درمیان مسیحیان نیز همین نکته است . 4- توماس آکویناس ، پرآوازه ترین دانشمند و رهبر دینی مسیحی در قرون وسطی ، بر این اعتقاد بود که زن با نخستین مقصود طبیعت یعنی کمال جویی منطبق نیست ، بلکه با دومین مقصود طبیعت ، یعنی گندیدگی ، بد شکلی و فرتوتی ، انطباق دارد، ( نبوات گری ، زنان از دید مردان ، ص 8، به نقل از همان ، ص 54 ). مقایسه کوتاهی بین این اندیشه ها و دیدگاه اسلام ، که زن را مانند مرد دارای ویژگی های والای انسانی یعنی اختیار، مسئولیت پذیری وتوان ارتقا و کمال می داند برتری آن را بر دیگر ادیان و مکاتب روشن می سازد. خداوند متعال می فرماید : « ان المسلمین والمسلمات والمومنین والمومنات ، والقانتین والقانتات ، والصادقین والصادقات والصابرین والصابرات والخاشعین والخاشعات والمتصدقین والمتصدقات والصایمین والصایمات والحافظین فروجهم والحافظات والذاکرین الله کثیرا والذاکرات اعدالله لهم مغفره واجرا عظیما؛ مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان مومن و زنان مومنه ،مردانی که مطیع فرمان خدا هستند و زنانی که از فرمان حق اطاعت می کنند، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و زنان شکیبا،مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق گر و زنان انفاق کننده ،مردانی که روزه می دارند و زنانی که روزه می دارند، مردانی که دامان خود را از آلودگی و بی عفتی حفظ می کنند و زنانی که عفیف و پاکند ومردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا می کنند،خداوند برای آنها مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است » ، ( احزاب ، آیه 35 ) . این آیه در پاسخ پیامبر اکرم ( ص ) به « اسما بنت عمیس » همسر « جعفر بن ابی طالب » در بازگشت از حبشه نازل شد، ( تفسیر نمونه ، ج 17، ص 307 ) . گویا او در حبشه دیدگاه نابرابر مسیحیان به شخصیت زن را مشاهده کرده بود و دنبال پاسخی برای آن می گشت . آیات دیگری نیز وجود دارد که از کرامت زن مانند مردسخن می گوید .قرآن مجید چنان ارزش و کرامتی برای زنان قایل است که نه تنها آنها را کمترل و پست تر از مرد نمی انگارد، بلکه برخی از زنان را اسوه و الگوی همه مومنان ( اعم از زن و مرد ) معرفی می کند : « ضرب الله مثلاً للذ ین امنوا امراة فرعون اذ قالت رب ابن لی عند ک بیتاً فی الجنة » ، ( تحریم ، آیه 11 ) . « … و مریم ابنت عمران … » ، ( تحریم ،آیه 12 ) . تمدن مادی قرن بیستم در رابطه با تمدن به اصطلاح پیشرفته امروز نیز برتری اسلام از دو زاویه روشن می شود .نخست این که : درانگلستان زنان از سال 1918 و در آمریکا از سال 1920 به حق رای دست یافتند، ( درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام ، ج 1، ص 98 ) . این در حالی است که اسلام چهارده قرن پیش از آن حق رای زن را محترم شمرده و زنان با پیامبر اکرم ( ص ) بیعت کردند .در سال 1962 « کنوانسیون رضایت برای ازدواج » ، رضایت زن را شرط دانست ، ( همان ) ولی اسلام این حق را چهارده قرن قبل از آن برای آنان قایل شده بود، بلکه اساساً ایجاب عقد ازدواج را به دست زن سپرد .حق مالکیت زن بر اموال در سال 1882 در بریتانیای کبیر به تصویب رسید، ( ویل دورانت ، لذات فلسفه ، ص 151، به نقل ازهمان ، ص 34 ) در حالی که اسلام نه تنها مالکیت زن را بر اموال محترم شمرده و افزون بر آن تمام هزینه های زندگی او را بر عهده پدرو شوهرش قرار داده است . در حالی که اعطای حق مالکیت به زنان به اعتراف خود غربی ها در انگلستان به انگیزه استثمار هرچه بیشتر آنان در کارخانه ها به مقتضای تولید صنعتی بود، ( همان ) . زاویه دوم این که : مبارزه زنان در تمدن و پس از رنسانس و عصر روشنگری به دلیل این که مبتنی بر فلسفه اومانیستی و برای احقاق حقوق پامال شده خود در قرون وسطای غرب است ، به افراط کشیده شده و نه تنهاتساوی حقوق بین زن و مرد در تمدن غرب به نفع آنان تمام نشد،بلکه بار بیشتری بر آنان تحمیل و تزلزل قوام خانواده و نابودی شخصیت و کرامت آنان را نیز در پی داشته است . در حالی که احکام اسلام درباره زنان برخاسته از اعتقاد راسخ به کرامت والای زن وواقع بینی در تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد است . احکام اسلامی نه تنها حقوق طبیعی زن را تامین کرده است ، بلکه حافظ ونگهبان کرامت او در برابر مطامع و سود جویی دیگران نیز هست و ازدیگر سو متناسب با شرایط تکوینی زن و مرد نظام خانواده و سیستم حقوقی آن دو را به نیکوترین شکل تنظیم نموده است .
برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به : 1- نظام حقوق زن دراسلام (شهید مطهری )2- زن در آیینه جمال و جلال( آیت الله جوادی آملی) 3- قرآن و مقام زن (سید علی کمالی)4. بررسی میراث زوجه درحقوق اسلام و ایران (حسین مهرپور) 5- قوانین فقه اسلامی ، ج 1دکترصبحی محمصانی ، ترجمه : جمال الدین جمالی محلاتی 6- روشنفکرو روشنفکرنما(داود الهامی) 7- زن از دید گاه اسلام (ربانی خلخال) 8- درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام محمدرضا زیبایی نژاد -محمد تقی سبحانی 9- دفاع از حقوق زن محمد حکیمی ;
به نقل از سایت تبیان

جایگاه زن

دیدگاه شما برای ما ارزشمند است

نظر شما چیه؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم *

دکمه بازگشت به بالا