مراسم قالیشویان
در شهر اردهال چه واقعی رخ داده است؟
در روایت تاریخ میگویند: مردم فین کاشان در سال ۱۱۳ (قمری) قاصدی را به نام عامر بن ناصر فینی به مدینه نزد امام محمد باقر(ع) فرستاده بودند و از او درخواست پیشوایی راداشتند. فرزند خود سلطانعلی برادر امام جعفر صادق(ع) را رهسپار ایران و شهر کاشان کرد. امامزاده به کاشان رسید و در محله فین بزرگ ساکن شد و تابستانها به دلیل گرمی هوا به منطقه اردهال میرفت. چند سالی اوضاع بدین صورت بود تا اینکه امامزاده سلطانعلی از نفوذ زیادی در بین مردم برخوردار گشت و این باعث ترس حاکم اردهال که زرینکفش نام داشت شد. وی سپاهی را برای قتل سلطانعلی به منطقه میفرستد و آن حضرت سرانجام در یک جنگ نابرابر که ۳ روز طول کشید، همراه یارانش در منطقه ییلاقی اردهال بسیار مظلومانه به شهادت می رسد و مانند اباعبدالله حسین (ع) سر مبارکش را از تن جدا میکنند. محل دقیق کشته شدن در دربند ازناوه است که با نام قتلگاه در منطقه شناخته میشود. مردم روستای خاوه، چهل حصاران و فین کاشان پس از شنیدن خبر سراسیمه به طرف اردهال حرکت میکنند، ولی زمانی میرسند که وی کشته شده است، آنها حضرت را در قالی میپیچند و در نهر آبی که در آن نزدیکی است، شستشو میدهند و دفن میکنند. از آن زمان تاکنون همه ساله در دومین جمعه مهر ماه و با حضور هزاران نفر از مردم فین و کاشان آیین سنتی مذهبی قالیشویان برگزار میشود. چوبهایی که افراد در دومی جمعه مهر ماه هر سال به دست میگیرند دو روایت دارد. اول اینکه برای شستن قالیها در مشهد اردهال به کار میرود و دوم اینکه افراد آنها را به نشانه خونخواهی به دست میگیرند. مراسم تشییع و خاکسپاری آن حضرت توسط اهالی فین کاشان در حالی که چوب به دست برای حمایت او آمده بودند، انجام می شود. مراسم قالیشویان نمایش واقعه شهادت سلطان علی بن محمد باقر (ع) در سال 113 هجرت در سزمین مشهد اردهال و نحوه به خاکسپاری این امامزاده جلیل القدر توسط اهالی فین کاشان است که هر ساله با تعصب و غرور خاصی معمولا در یکی از روزهای میان نهم تا پانزدهم مهرماه برگزار میشود که به روز قالیشویان معروف است. هر گاه این جمعه با یکی از روزهای سوگواری و جشن مذهبی، یا با یک رویداد برجسته تاریخی و سیاسی همزمان بشود، مراسم در همان هفته بر پا میگردد. یک هفته پیش از مناسک قالیشویان، معمولا در نخستین جمعه از فصل پائیز، مراسم جار در کاشان بر گزار میگردد . این جمعه که در میان کاشانیها به جمعه جار معروف است، روز فراخوانی مردم به مراسم قالیشویی در مشهد اردهال است. جمعه جار پیامآور فرا رسیدن سالروز شهادت شهید دشت اردهال، امامزاده مظلوم ، حضرت سلطان علی بن امام محمدباقر (ع) و روز موعود برای گرد همایی طایفه فینی است هر سال در روز جمعه جار، چند جارچی در محلات فین و محله بازار کاشان و روستای خاوه از روستاهای کاشان راه میافتند و گشتزنان به روش و سنت آبا و اجدادی خود با بانگ بلند و آوازی خاص ندا در میدهند و مردم را از فرا رسیدن روز موعود قالیشویان و هفته زیارت امامزاده سلطان علی (ع) آگاه میکنند. خبر جمعه قالیشویان به سرعت دهان به دهان میان مردم همه قشرها و بازاریان و پیشه وران و دستفروشان میگردد و در کمتر از یکی دو روز در همه شهرها و دهات از جمله شهرهای نطنز ، قم ، محلات، ساوه، دلیجان، یزد، آشتیان و اصفهان پراکنده میگردد جارچیان با رساندن این پیام، همه مردم، به ویژه زائران و فروشندگان صاحب نذر را که باید هر ساله در قالیشویان شرکت داشته باشند، به تکاپو و فراهم کردن اسباب و توشه زیارت و تهیه جا و مکان برای سکونت در مشهد اردهال وا میدارند. تکاپوی سفر بیش از همه قشرها در میان کاسبکاران و بازاریان چشمگیر است. بازاریان و فروشندگان برای عرضه و فروش کالاهایشان در مشهد اردهال با یکدیگر به رقابت میپردازند و میکوشند تا هر یک پیش از آغاز مراسم غرفهای یا حجرهای مناسب در بازار چه و یا صحن پاپک و یا صحنهای دیگر به دست آورند. تعیین روز قالیشویی و اعلام آن به مردم به عهده ستاد برگزاری مراسم سنتی مذهبی قالیشویان فین است. این گروه روز مراسم قالی شویان را معمولا در دومین جمعه پائیز تعیین میکنند. این مراسم جار طبق سنت قدیم هنوز در منطقه پابرجا و انجام میگیرد. اشعاری که جارچیان میخوانند اشاره به فرا رسیدن سالگرد واقعه شهادت امامزاده و لعنتهایی که به دشمنان و قاتلان امامزاده میفرستند، دارد. این اشعار این است: یا ای مستمع بر این وصیت شور و غوغا کن فغان و ناله بر سلطانعلی فرزند زهرا کن به سال 113 هجرت شیعیان خاص روان گشته بر سوی مدینه از سر اخلاص برفتن در مدینه خدمت آن خسرو خوبان بگفتند ای امام پنجمین ای رهبر جانان نداریم پیشوائی یا محمد رحم بر ما کن یکی از نور چشمانت روان در همراه ما کن امام پنجمین فرمود چرا از دیده خونبارید یقین از اهل فین و مردمان چهل حصارانید یکی از نور چشمانش همره آنها روان کرد که نامش حضرت سلطانعلی(ع) نوباوه زهرا سه ساله آن شاه زاده بود اندر اردهال و فین بهار در خاوه بود آن زمستان در دیار فین لشگریان قد علم کردند بهر قتل آن سرور به نام حارث ملعون و زرین کفش بد اختر گرفتن دور آن خسرو لب تشنه از هر سو که این شهزاده دارد زور و بازوی علی اکبر بیادم آمد آن وقتی که گفت باد صبا یکدم سلام از من رسان بر اهل فین بر گو به یارانم اول به خدای حی داور صلوات دوم به رسول حی سرمد صلوات سوم به علی و یازده فرزندش بر زاده پاک نور احمد صلوات در کرببلا به شمر ملعون لعنت بر حارث زرین کفش و زید رافیون لعنت از بهر جفا بر شمر ملعون لعنت در کرببلا به پاک مردان صلوات اگر خسته جانی بگو یا علی اگر ناتوانی بگو یا علی به رفت سوی مشهد اردهال به یاری یار خدا یا علی در روز جمعه قالی شویان دهها هزار تن زن و مرد از شهرها و روستاهای ایران، بخصوص از آبادیهای حاشیه کویر، برای حضور در مناسک قالی شویان و تماشای آداب آن در مشهد اردهال گرد میآیند. حاشیهنشینان کویر این منطقه از ایران حضور در مناسک قالی شویان و زیارت امامزاده سلطان علی (ع) را در آغاز هر پاییز از فرائض مذهبی خود میانگارند. این زائران مومن ثواب زیارت امامزاده و حضور در مراسم قالیشویان را با زیارت مرقد مطهر جد بزرگوارش، حضرت امام حسین علیه السلام و حضور در کربلا برابر میدانند. مراسم اینگونه آغاز میشود که پس از سخنان خطیب، یکی از ریش سفیدان یا روحانی اهل فین کاشان اعانهای را که از فینیها جمع کرده است به عنوان هدیه و شیرینی به متولی یا سرپرست خادمان آستانه میدهد و درخواست آوردن قالی مخصوص امامزاده شهید را از آستانه مبارک حضرت امامزاده سلطان علی (ع)می کند. خادمان یک تخته قالی پیچیده شده را که رویش یک تکه پارچه سبز کشیدهاند، از داخل حرم امامزاده بیرون میآورند و به بزرگان فینی می سپارند. جوانان فینی با دیدن قالی به شور و هیجان میآیند و با بانگ و فریاد “یا حسین، یا حسین” برای بدست آوردن قالی به سوی آن هجوم میآورند و آن را از بزرگان فینی میگیرند این قالی سمبل جنازه مطهر امام زاده است و قالی شویان همانند جسدی که میخواهند به خاک بسپارند. از آنجایی که به خاک سپاری امامزاده توسط مردم فین کاشان صورت گرفته لذا در طول مراسم حمل قالی که تمثیلی از پیکر حضرت است غیر از اهالی فین کاشان هیچکس دیگری حق دست زدن به قالی را ندارد و تنها با عزاداری و سینهزنی میتوانند جمع قالیشویان را همراهی کنند. جوانان در پناه انبوه مردان چوب به دست (چوب به عنوان سلاح رایج در آن زمان بوده است) قالی را در حالی که گاهی بر روی دوش و گاهی بر روی دست دارند، از میان جمعیت میگذرانند. *تشییعکنندگان از همان راهی که آمده بودند با “قدم سعی” یعنی با گامهایی تند و شتابان و گاهی دوان دوان و با هیاهو و ولوله، قالی را به سرچشمه نهر شازده حسین، در میدان مقابل زیارتگاه میبرند. با قدم سعی در بردن قالی را به سر آب تمثیلی از کوشش هاجر به رساندن اسماعیل به چشمه آبی در صحرای خشک و تفیده مکه گرفتهاند. در پیشاپیش دسته حاملان قالی، مردی میان سال از اهالی چهل حصاران کاشان، سوار بر اسب حرکت میکند. این مرد با خود یک جانماز ترمه را در حالی که بر روی شانه راستش گذاشته، حمل میکند. این جانماز را مظهر و نمادی از جانماز حضرت امامزاده سلطان علی میدانند و این مرد چهل حصارانی از نوادگان جانمازدار حضرت به شمار میرود. در پی حامل جانماز، گروهی از مردم اهل روستای خاوه کاشان در جلو قالی عزاداری کرده و علمی را که با پارچههای سبز پوشیده شده است، میکشند. فینیها و دسته حاملان قالی نیز به دنبال علم با بانگ “الله اکبر” و “حسین، حسین” گویان راه می سپارند و پیاپی چوبهایشان را در هوا تکان میدهند. گروهی از جوانان فینی در تمام مسیر همگام و همراه با دسته حرکت میکنند و گذرگاه را برای گذر دسته باز نگاه میدارند. در طول راه، سلاخان گوسفندان یا گوسالههایی را که صاحبان نذر، گوشت یا خون آنها را نذر کردهاند، پیش پای حاملان قالی ذبح و قربانی میکنند. گرد و غباری که از زیر گامهای کوبنده و شتابان جوانان فینی به هوا بر میخیزد، بسان سپاه خشمگینی میماند که به قصد انتقام و خونخواهی به قلعه و دژ دشمن حمله کردهاند. جوانان با چوب های چرخان در آسمان، همچون امواجی در پس این پرده غبار ، خیزان و پویا پیش می روند تا خود را به سرچشمه آب برسانند. قالیکشان قالی را در کنار نهر روی زمین میگذارند و دور آب، حلقه میزنند و چوبهایشان را پیاپی در هوا تکان میدهند. در این هنگام، یعنی پیش از آداب شستن تمثیلی قالی امامزاده، مراسم لعنخوانی بر دشمنان حضرت انجام میگیرد. پس از پایان آداب شست و شو، قالی را دوباره به دوش میگذارند و از گذرگاهی در پای کوه اردهال که به در شرقی آستانه امامزاده منتهی میشود، به صحن سردار یا صحن فینیها میبرند. در بازگرداندن قالی به آستانه، اهالی روستای خاوه کاشان و شماری از فینیها در دستهای پیشاپیش حاملان قالی و فینیهای چوب به دست، سینه میزنند و آرام و سنگین نوحه میخوانند و دم میگیرند. چوب به دستان در تمام طول راه با تکان دادن چوبهایشان و نهیب و تهدید مردم را از نزدیک شدن به قالی و دست زدن به آن دور و باز میدارند. در صحن سردار (عامر بن ناصر)، فینیها چوب به دست چند دور در حیاط صحن و در پیرامون چوب میگردند. بعد،قالی را به بالای صفه در ایوان بقعه میبرند. در ایوان ، چند تن از بزرگان مردم فین و خاوه که درانتظار قالی هستند به سوی حاملان قالی پیش میروند که قالی را بگیرند، لیکن جوانان از تحویل دادن قالی سر باز می زنند و با تکان دادن چوب هایشان بزرگان فینی و خاوه ای را از نزدیک شدن به قالی دور می کنند. سرانجام پس از کشمکش های بسیار و در لحظه هایی حساس و پرهیاهو و در زیر بانگ و فریاد “حسین ، حسین” و “الله اکبر، الله اکبر”، بزرگان فینی قالی را از جوانان میگیرند و به نمایندگان خاوهای تحویل میدهند. خاوهایها قالی را با تشریفات و احترامی خاص به داخل حرم میبرند و به خدام آستانه تسلیم میکنند. مراسم قالیشویان در حدود ساعت یک بعد از ظهر در فضایی آکنده از غم و افسوس و در برابر هزاران چشم اشک آلود پایان مییابد.
مراسم قالیشویان